Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (14 milliseconds)
English
Persian
remote control
کنترل ازراه دور کنترل بی سیم از راه دور
Other Matches
cascade control
چندین واحد کنترل که هر یک دیگری را کنترل میکند, کنترل ابشاری
control point
نقطه کنترل اماد و حرکات نقطه کنترل ناوبری هوایی ودریایی نقطه کنترل عبور ومرور
tasks
نرم افزار سیستم که کنترل و اختصاص منابع به برنامه ها را کنترل میکند
electronic
مراجعه به چیزی که توسط جریان الکتریکی کنترل میشود یا کنترل میکند
tokens
بسته کنترل بین ایستگاههای کاری برای کنترل دستیابی به شبکه
task
نرم افزار سیستم که کنترل و اختصاص منابع به برنامه ها را کنترل میکند
token
بسته کنترل بین ایستگاههای کاری برای کنترل دستیابی به شبکه
apt
زبان برنامه سازی برای کنترل ماشینهای کنترل عددی
control panel
صفحه کنترل قسمتی از کنسول کنترل کامپیوتر که حاوی کنترلهای دستی است
processor
پردازندهای که ارتباطات دادهای از قبیل DAM و توابع کنترل خطا را کنترل میکند
loop
عمل کنترل کامپیوتر که داده از خروجی وسیله کنترلی به حلقه کنترل برمی گردد
control and reporting center
تیم کنترل و ارزیابی نتایج خسارات وارده به منطقه مرکز کنترل و گزارش هوایی
executives
دستوری که برای کنترل و اجرای برنامه ها تحت کنترل سیستم عامل به کار می رود
looped
عمل کنترل کامپیوتر که داده از خروجی وسیله کنترلی به حلقه کنترل برمی گردد
executive
دستوری که برای کنترل و اجرای برنامه ها تحت کنترل سیستم عامل به کار می رود
loops
عمل کنترل کامپیوتر که داده از خروجی وسیله کنترلی به حلقه کنترل برمی گردد
real time
سیستم عاملی که برا ی کنترل سیستمهای بلادرنگ یا کنترل فرآیند طراحی شده است
radio control
کنترل رادیویی کنترل شونده بوسیله امواج بی سیم
circulation control
کنترل جریان اب کنترل چرخش و یاگردش کالاها یا پول
rolleron
کنترل پروازی که به عنوان کنترل اولیه و اصلی درموشکهای دارای بال شعاعی بکار رود
flexible
کنترل شمارش کامپیوتری یا کنترل ماشین با کامپیوتر
IRQ
سیگنال ارسالی به CPU برای به تعویق انداختن پردازش عادی به طور موقت و کنترل انتقال به تابع کنترل وقفه
inventory control
کنترل ذخایرموجودی انبار کنترل دارایی
controls
سیستم کنترل شبکه دستگیره کنترل
controlling
سیستم کنترل شبکه دستگیره کنترل
control
سیستم کنترل شبکه دستگیره کنترل
ctrl
کلید کنترل یا کلیدی روی ترمینال کامپیوتر که در صورت انتخاب شدن یک حرف کنترل به کامپیوتر می فرستد
apt
یک سیستم برنامه نویسی که کاربردهای کنترل عددی برای کنترل برنامه ریزی شده اعمال ماشین استفاده میشود
control statement
حکم کنترل دستور کنترل
control sheet
صفحه کنترل چارت کنترل
block plot
صفحه کنترل عکسهای هوایی قائم صفحه کنترل موزاییکهای برجسته بینی
control stick
سیستم کنترل هواپیما بااستفاده از دسته دنده سیستم کنترل دستی
tactical air controler
افسر کنترل عملیات هوایی مسئول مرکز کنترل هوایی
controlled fragmentation
مهمات با ترکش کنترل شده گسترش کنترل شده ترکشها
subroutine
تعداد دستورات کامپیوتر در برنامه که در زمان فراخوانی می شوند و تا خاتمه کنترل می شوند و پس از فراخوانی کنترل به دستور بعدی می رود
goldie
علامت درگیر شدن سیستم کنترل پرواز خودکار و پرتاب بمب خودکار هواپیما با هدف و انتظار هواپیما برای دریافت فرمان کنترل از زمین
control officer
افسر کنترل ستون موتوری افسر کنترل کننده
climb mode
روش کنترل صعود هواپیما وضعیت کنترل صعود
simple network management protocol
سیستم مدیریت شبکه که نحوه ارسال داده وضعیت از گرههای کنترل به ایستگاه کنترل را بیان میکند. SNNP قادر به کارترون با هر نوع شبکه سخت افزار یا نرم افزار به صورت مجازی است
anti-
ماده کائوچویی خاص برای عبور بار الکتریکی ایستا به یک زمین الکتریکی . یک اپراتور ماده را پیش از کنترل اعضای الکترونیکی حساس که ممکن است در اثر الکتریسیته ساکن آسیب ببیند کنترل میکند
basic
توابع سیستم که واسط بین دستورات زبان سطح بال و وسایل جانبی سیستم هستند که ورودی و خروجی وسایل را کنترل می کنند و اغلب شامل کنترل صفخه کلید و صفحه نمایش و دیسک درایوها است
basics
توابع سیستم که واسط بین دستورات زبان سطح بال و وسایل جانبی سیستم هستند که ورودی و خروجی وسایل را کنترل می کنند و اغلب شامل کنترل صفخه کلید و صفحه نمایش و دیسک درایوها است
go around mode
روش کنترل مخصوص کندن هواپیما از زمین روش کنترل صعود هواپیما
quality control tests
ازمایش کنترل کیفیت بازرسی کنترل کیفیت
flight control
دستگاه کنترل پرواز هواپیما کنترل هواپیما
airlift control element
عنصر کنترل ترابری هوایی عنصر کنترل حمل و نقل هوایی
custody
مسئولیت کنترل و انتقال ودسترسی به جنگ افزارها مسئولیت حفافت و کنترل جنگ افزارها و اسناد انها
traffic post
پست کنترل و عبور مرور پاسگاه کنترل عبور و مرور
tactical air control center
مرکز کنترل نیروی هوایی تاکتیکی کنترل هوایی تاکتیکی
controlled net
شبکه مخابراتی کنترل شده مدار کنترل شده مخابراتی
fire control
کنترل کردن اتش کنترل اتش
periodic stock check
کنترل متناوب موجودی کنترل موجودی در دورههای متناوب
field control
نقاط کنترل نقشه برداری نقاط کنترل زمینی نقشه برداری
rein
کنترل
control code
کد کنترل
controlling
کنترل
controls
کنترل
check-ups
کنترل
control
کنترل
check-up
کنترل
minor control
کنترل کم
line control
کنترل خط
price control
کنترل قیمت
control program
برنامه کنترل
air control
کنترل هوایی
control
کنترل بازبینی
control logic
منطق کنترل
control sequence
ترتیب کنترل
control lever
اهرم کنترل
control language
زبان کنترل
controls
کنترل بازبینی
process control
کنترل فرایند
control sheet
برگ کنترل
controls
کنترل کردن
manual control
کنترل دستی
process control
کنترل فرایندها
carriage
کنترل چاپگر
controlling
کنترل بازبینی
production control
کنترل تولید
control
کنترل کردن
control pannel
پانل کنترل
control pannel
تابلوی کنترل
minor control
کنترل ضعیف
mixture control
کنترل مخلوط
monetary control
کنترل پولی
numerical control
کنترل عددی
motor control
کنترل حرکتی
birth control
کنترل موالید
control panel
صفحه کنترل
uncontrolled
کنترل نشده
controlled
کنترل شده
n/c
کنترل عددی
carriages
کنترل چاپگر
net control
کنترل شبکه
control of resources
کنترل منابع
access control
کنترل دستیابی
accuracy control
کنترل دقت
pilot lamp
لامپ کنترل
error control
کنترل خطا
controlling
کنترل کردن
marketing audit
کنترل داخلی
control section
قسمت کنترل
control section
بخش کنترل
material control
کنترل مواد
control markings
علایم کنترل
control memory
حافظه کنترل
control mode
باب کنترل
control rod
میله کنترل
control register
ثبات کنترل
penstock
دریچه کنترل اب
control procedure
رویه کنترل
control port
درگاه کنترل
organization control
کنترل سازمانی
control panel
تابلوی کنترل
cortical control
کنترل مغزی
check-up
کنترل کردن
check-ups
کنترل کردن
data control
کنترل داده ها
full command
کنترل کامل
takeover
اعمال کنترل
takeovers
اعمال کنترل
frequency control
کنترل فرکانس
damage control
کنترل خسارات
governing mode
روش کنترل
government control
کنترل دولتی
cpu
واحد کنترل
camshaft
محور کنترل
camshafts
محور کنترل
ctrl
کلید کنترل
cu
واحد کنترل
ground control
کنترل زمینی
grid control
کنترل شبکه
frequency check
کنترل فرکانس
forms control
کنترل فرم ها
fighter control
کنترل شکاریها
field control
کنترل میدان
external control
کنترل خارجی
experimental control
کنترل ازمایشی
exchange control
کنترل ارزی
exchange control
کنترل ارز
electric control
کنترل الکتریکی
direct control
کنترل مستقیم
fire control
کنترل اتش
digital control
کنترل دیجیتالی
fly control
برج کنترل
relays
یچ کنترل الکترومغناطیسی
flow control
کنترل جریان
relayed
یچ کنترل الکترومغناطیسی
relay
یچ کنترل الکترومغناطیسی
flight control
کنترل پرواز
fiscal control
کنترل مالی
electronic control
کنترل الکترونیکی
control signal
علامت کنترل
light brightness control
کنترل روشنایی
lift control
کنترل اسانسور
lever control
کنترل اهرمی
level control
کنترل سطح
lateral control
کنترل جانبی
control store
انباره کنترل
control structure
ساخت کنترل
control surface
سطح کنترل
command and control
کنترل و فرماندهی
bridling
کنترل کردن
bridles
کنترل کردن
control slide
کشوی کنترل
control slide
غلتگاه کنترل
control station
ایستگاه کنترل
light control
کنترل روشنایی
light control
کنترل نور
lighting control
کنترل روشنایی
bridle
کنترل کردن
bridled
کنترل کردن
remote control
کنترل از دور
control system
سیستم کنترل
controllable
قابل کنترل
inspection lamp
لامپ کنترل
input control
کنترل ورودی
indirect control
کنترل غیرمستقیم
image control
کنترل تصویر
ignition control
کنترل احتراق
frame
کنترل هایی
hydraulic tracer control
کنترل پیستونی
intensity control
کنترل شدت
inventory control
کنترل موجودی
control unit
واحد کنترل
control wheel
صفحه کنترل
pulpit
میز کنترل
pulpits
میز کنترل
control word
کلمه کنترل
controllability
قابلیت کنترل
hoo heap
کنترل نفس
program control
کنترل برنامه
cam control
بادامک کنترل
bowden control cable
کابل کنترل
run wild
<idiom>
غیرقابل کنترل
control bus
گذرگاه کنترل
control bus
مسیر کنترل
control cable
کابل کنترل
get along
<idiom>
کنترل کردن
control card
کارت کنترل
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com