English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 209 (4 milliseconds)
English Persian
survey control کنترل نقشه برداری
Search result with all words
bench mark شاخص علامت نقطه کنترل نقشه برداری شاخص نقشه برداری
common control کنترل عمومی نقشه برداری شبکه عمومی نقشه برداری شبکه جهانی نقشه برداری
field control نقاط کنترل نقشه برداری نقاط کنترل زمینی نقشه برداری
geodetic control نقاط کنترل نقشه برداری عمومی
horizontal control کنترل افقی در نقشه برداری اندازه گیری بر دو سمت نقشهای
survey control نقطه کنترل نقشه برداری
survey control سیستم کنترل نقشه برداری
survey station ایستگاه نقشه برداری ایستگاه کنترل نقشه برداری
Other Matches
geodesy نقشه برداری عملیات نقشه برداری در شبکه جهانی
geodetic datum سطح مبنای نقشه برداری افق مبنای نقشه برداری زمینی جهانی
stencils الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stencilling الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stencilled الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stencil الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stenciled الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stenciling الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
trig list لیست نقاط نقشه برداری شده فهرست مختصات نقاط نقشه برداری شده
map نقشه برداری کردن تهیه نقشه نقشه کشی کردن
maps نقشه برداری کردن تهیه نقشه نقشه کشی کردن
survey نقشه برداری
mapping نقشه برداری
surveyed نقشه برداری
surveys نقشه برداری
topography نقشه برداری
surveying نقشه برداری
land surveying نقشه برداری
surveyed نقشه برداری زمینی
stencil plate الگوی نقشه برداری
surveying error خطای نقشه برداری
survey نقشه برداری زمینی
leveling staff ژالون نقشه برداری
chain survey نقشه برداری زنجیری
tacheometer دوربین نقشه برداری
survey land نقشه برداری زمین
topographical surveying نقشه برداری ارتفاعی
cadastral survey نقشه برداری زمینی
surveying insatrument اسباب نقشه برداری
surveying instrument الات نقشه برداری
surveying polygon شبکه نقشه برداری
surveyor's staff ژالون نقشه برداری
surveys نقشه برداری زمینی
mapping نقشه برداری کردن
surveying مساحی نقشه برداری
field survey نقشه برداری زمینی
flying levels خط تراز نقشه برداری
aerial survey نقشه برداری هوایی
surveying نقشه برداری ممیزی
surveyers notebook دفتر نقشه برداری
ground survey نقشه برداری زمینی
line of sight مسیر دید در نقشه برداری
connection survey نقشه برداری منطقه ربط
relief نقشه برداری عوارض زمین
gunter's chain متر فلزی نقشه برداری
alidade یکی از وسایل نقشه برداری
photomap نقشه برداری بوسیله عکاسی
back sight دید عقب در نقشه برداری
sight front دید جلو در نقشه برداری
triangulation روش مثلث بندی در نقشه برداری
line offset method روش نقشه برداری از یک مسیر منحنی
surveyed chart طرح تیر نقشه برداری شده
hydrography نقشه برداری از ابهای روی زمین
triangulation survey نقشه برداری به روش مثلث بندی
tribrach گهواره نصب دوربین نقشه برداری
assumed orientation توجیه فرضی وسایل نقشه برداری
hypsography نقشه برداری از کوه هاوارتفاعات زمین
master plot نقشه راهنمای اصلی عکس برداری هوایی
chorography نقشه برداری وتوضیح وضع جغرافیایی ناحیهای
intermediate sight توسط دید عقب و جلو یک نقطه در نقشه برداری
long base method روش تقاطع نقشه برداری بااستفاده از یک باز طولانی
survey information center مرکز اطلاعات نقشه برداری در توپخانه لشکری یا سپاه
stadia points تارهای فاصله سنج دردوربینهای چشمی و نقشه برداری
geodetic surveying تعیین شکل وابعاد زمین ازطریق نقشه برداری
cadastral surveys عملیات نقشه برداری به منظور تفکیک و تعیین حدوداراضی
plane table سه پایه نقشه برداری که الیداد بران سوار میشود
reticle تار موئینی که در دوربین نقشه برداری وجود دارد
traingulation تقسیم بقطعات سه گوش برای پیمایش یا نقشه برداری
selenodetic امور مربوط به تهیه نقشه یانقشه برداری از کره ماه
bench check کارگاه مجهز به دستگاههای ازمایشی علامت نقطه بازرسی نقشه برداری
bench mark نشانهای که ارتفاع ان مشخص است و برای نقشه برداری به عنوان مبنااستفاده میشود
polar stereographic سیستم تهیه نقشه قطبی سیستم نقشه برداری قطبی
stripping نواربندی کردن نقشه برای عکس برداری علامت گذاری کردن
constant of the cone زاویه کجی مخروق نقشه برداری لامبر ضریب مخروط لامبر
datum point نقطه مبنای مختصات شبکه ایستگاه مبنای نقشه برداری
bessel method پیدا کردن محل توقفگاه به روش بسل سیستم نقشه برداری بسل
oceanography تهیه نقشههای دریایی و نقشه برداری دریایی
reference datum سطح مبنای نقشه برداری سطح مبنا
lambert projection سیستم لامبر یا سیستم نقشه برداری مخروطی
survey براورد کردن نقشه برداری کردن از مساحی کردن پیمودن بازدید
surveys براورد کردن نقشه برداری کردن از مساحی کردن پیمودن بازدید
surveyed براورد کردن نقشه برداری کردن از مساحی کردن پیمودن بازدید
xerography عکس برداری وکپی برداری ازترسیمات بوسیله اثرنور برروی کاغذ وغیره
xerographic عکس برداری وکپی برداری ازترسیمات بوسیله اثرنور برروی کاغذ وغیره
datum سطح اب دریا سطح مبنای ارتفاع در نقشه برداری سطح مبنای مختصات
cascade control چندین واحد کنترل که هر یک دیگری را کنترل میکند, کنترل ابشاری
hectograph ماشین کپیه برداری یارونوشت برداری
strategy طرح نقشه برای جنگ یا علم طراحی نقشه برای جنگ یاطرح نقشه برای نقل وانتقالات جنگی
strategies طرح نقشه برای جنگ یا علم طراحی نقشه برای جنگ یاطرح نقشه برای نقل وانتقالات جنگی
conformal projection نوعی سیستم تهیه نقشه بزرگ کردن یکنواخت نقشه
line route map نقشه نشان دهنده راهها نقشه راهنمای مسیر خطوط سیم دستگاه
docking plan نقشه مسیر ورود کشتی به حوضچه تعمیر نقشه ساختمان قسمت زیر ناوlongshoreman
cartographer ترسیم کننده نقشه متخصص رسم نقشه
cartographers ترسیم کننده نقشه متخصص رسم نقشه
control map نقشه مخصوص بررسی صحت بقیه نقشه ها
hyetography نقشه کشی از بارندگی نمایش بارش با نقشه
control point نقطه کنترل اماد و حرکات نقطه کنترل ناوبری هوایی ودریایی نقطه کنترل عبور ومرور
mapping نقشه کشی کردن تهیه نقشه
topographic map نقشه عوارض نما نقشه توپوگرافی
storage map نقشه انباره نقشه انبارش
Jacquard loom ماشین بافندگی ژاکارد [این ماشین جهت بافت فرش های ماشینی و یا پارچه های رنگی استفاده می شود که رنگ های بکار رفته در نقش و طرح فرش را توسط صفحه مقوائی سوراخ دار و یا همان نقشه ژاکارد کنترل می کنند.]
tokens بسته کنترل بین ایستگاههای کاری برای کنترل دستیابی به شبکه
token بسته کنترل بین ایستگاههای کاری برای کنترل دستیابی به شبکه
tasks نرم افزار سیستم که کنترل و اختصاص منابع به برنامه ها را کنترل میکند
task نرم افزار سیستم که کنترل و اختصاص منابع به برنامه ها را کنترل میکند
electronic مراجعه به چیزی که توسط جریان الکتریکی کنترل میشود یا کنترل میکند
apt زبان برنامه سازی برای کنترل ماشینهای کنترل عددی
control panel صفحه کنترل قسمتی از کنسول کنترل کامپیوتر که حاوی کنترلهای دستی است
processor پردازندهای که ارتباطات دادهای از قبیل DAM و توابع کنترل خطا را کنترل میکند
executives دستوری که برای کنترل و اجرای برنامه ها تحت کنترل سیستم عامل به کار می رود
executive دستوری که برای کنترل و اجرای برنامه ها تحت کنترل سیستم عامل به کار می رود
real time سیستم عاملی که برا ی کنترل سیستمهای بلادرنگ یا کنترل فرآیند طراحی شده است
looped عمل کنترل کامپیوتر که داده از خروجی وسیله کنترلی به حلقه کنترل برمی گردد
control and reporting center تیم کنترل و ارزیابی نتایج خسارات وارده به منطقه مرکز کنترل و گزارش هوایی
loops عمل کنترل کامپیوتر که داده از خروجی وسیله کنترلی به حلقه کنترل برمی گردد
loop عمل کنترل کامپیوتر که داده از خروجی وسیله کنترلی به حلقه کنترل برمی گردد
radio control کنترل رادیویی کنترل شونده بوسیله امواج بی سیم
circulation control کنترل جریان اب کنترل چرخش و یاگردش کالاها یا پول
rolleron کنترل پروازی که به عنوان کنترل اولیه و اصلی درموشکهای دارای بال شعاعی بکار رود
orthographic تصویر یا نقشه که در ان خطوط مصور برسطح تصویر یا نقشه عموداست
flexible کنترل شمارش کامپیوتری یا کنترل ماشین با کامپیوتر
IRQ سیگنال ارسالی به CPU برای به تعویق انداختن پردازش عادی به طور موقت و کنترل انتقال به تابع کنترل وقفه
inventory control کنترل ذخایرموجودی انبار کنترل دارایی
controls سیستم کنترل شبکه دستگیره کنترل
control سیستم کنترل شبکه دستگیره کنترل
controlling سیستم کنترل شبکه دستگیره کنترل
plotted تعیین کردن محل هدف یا دشمن روی نقشه رسم کردن مسیر حرکت روی نقشه
plot تعیین کردن محل هدف یا دشمن روی نقشه رسم کردن مسیر حرکت روی نقشه
plots تعیین کردن محل هدف یا دشمن روی نقشه رسم کردن مسیر حرکت روی نقشه
map sheet شماره برگ نقشه از سریهای مختلف برگ نقشه
vignetting سایه روشن زدن به نقشه یاعکس هوایی نمایش عوارض نقشه با سایه روشن تدریجی
spandrel لچک [در فرش های لچک ترنج، لچک ها معمولا یک چهارم ترنج بوده و یا دارای نقشه مشابه و یا نقشه متفاوت می باشند.]
outline assembly drawing نقشه کلی ساختمان نقشه ایکه تصویر کلی ساختمان را نشان میدهد وجزئیات ساختمان روی ان پیاده نشده است
ctrl کلید کنترل یا کلیدی روی ترمینال کامپیوتر که در صورت انتخاب شدن یک حرف کنترل به کامپیوتر می فرستد
apt یک سیستم برنامه نویسی که کاربردهای کنترل عددی برای کنترل برنامه ریزی شده اعمال ماشین استفاده میشود
control statement حکم کنترل دستور کنترل
control sheet صفحه کنترل چارت کنترل
map compilation تهیه نقشه جدید یا جمع اوری اطلاعات جدید برای تهیه نقشه
block plot صفحه کنترل عکسهای هوایی قائم صفحه کنترل موزاییکهای برجسته بینی
control stick سیستم کنترل هواپیما بااستفاده از دسته دنده سیستم کنترل دستی
computer aided design and drafting طراحی و نقشه کشی به کمک کامپیوتر طراحی و نقشه کشی کامپیوتری
controlled fragmentation مهمات با ترکش کنترل شده گسترش کنترل شده ترکشها
tactical air controler افسر کنترل عملیات هوایی مسئول مرکز کنترل هوایی
subroutine تعداد دستورات کامپیوتر در برنامه که در زمان فراخوانی می شوند و تا خاتمه کنترل می شوند و پس از فراخوانی کنترل به دستور بعدی می رود
goldie علامت درگیر شدن سیستم کنترل پرواز خودکار و پرتاب بمب خودکار هواپیما با هدف و انتظار هواپیما برای دریافت فرمان کنترل از زمین
remote control کنترل ازراه دور کنترل بی سیم از راه دور
control officer افسر کنترل ستون موتوری افسر کنترل کننده
climb mode روش کنترل صعود هواپیما وضعیت کنترل صعود
grid navigation ناوبری از روی نقشه ناوبری از روی خطوط شبکه نقشه
trimsize اندازه تنظیم شده نقشه حواشی تنظیم شده نقشه
projections سیستم تصویر در تهیه نقشه سیستم تهیه نقشه جات
projection سیستم تصویر در تهیه نقشه سیستم تهیه نقشه جات
simple network management protocol سیستم مدیریت شبکه که نحوه ارسال داده وضعیت از گرههای کنترل به ایستگاه کنترل را بیان میکند. SNNP قادر به کارترون با هر نوع شبکه سخت افزار یا نرم افزار به صورت مجازی است
anti- ماده کائوچویی خاص برای عبور بار الکتریکی ایستا به یک زمین الکتریکی . یک اپراتور ماده را پیش از کنترل اعضای الکترونیکی حساس که ممکن است در اثر الکتریسیته ساکن آسیب ببیند کنترل میکند
basic توابع سیستم که واسط بین دستورات زبان سطح بال و وسایل جانبی سیستم هستند که ورودی و خروجی وسایل را کنترل می کنند و اغلب شامل کنترل صفخه کلید و صفحه نمایش و دیسک درایوها است
basics توابع سیستم که واسط بین دستورات زبان سطح بال و وسایل جانبی سیستم هستند که ورودی و خروجی وسایل را کنترل می کنند و اغلب شامل کنترل صفخه کلید و صفحه نمایش و دیسک درایوها است
go around mode روش کنترل مخصوص کندن هواپیما از زمین روش کنترل صعود هواپیما
flight control دستگاه کنترل پرواز هواپیما کنترل هواپیما
quality control tests ازمایش کنترل کیفیت بازرسی کنترل کیفیت
airlift control element عنصر کنترل ترابری هوایی عنصر کنترل حمل و نقل هوایی
custody مسئولیت کنترل و انتقال ودسترسی به جنگ افزارها مسئولیت حفافت و کنترل جنگ افزارها و اسناد انها
map plane سطح مبنای تراز نقشه مبنای تراز نقشه
vector برداری
vectors برداری
decerebration مخ برداری
embodiment در برداری
vector power توان برداری
photogeny عکس برداری
biopsy بافت برداری
vector pair زوج برداری
vector processor پردازنده برداری
vectorical angle زاویه برداری
vectored interrupt وقفه برداری
vector quantity کمیت برداری
ovariectomy تخمدان برداری
vector quantities اندازههای برداری
weight lifting وزنه برداری
treads گام برداری
vector product حاصلضرب برداری
frauds کلاه برداری
fraud کلاه برداری
extirpation اندام برداری
exploitation [utilization] بهره برداری
usage بهره برداری
using بهره برداری
utilisation [British] بهره برداری
enervation عصب برداری
deafferentation اوران برداری
decerebellation مخچه برداری
samplery نمونه برداری
subordination فرمان برداری
usages بهره برداری ها
arrow diagram نمودار برداری
utilizations بهره برداری ها
utilisations بهره برداری ها
removal of chips براده برداری
stripping قالب برداری
surveyor's level ترازنقشه برداری
duplicating نسخه برداری
vector field میدان برداری
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com