Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English
Persian
low res graphics
گرافیک با وضوح پایین
Other Matches
low resolution
وضوح پایین
sprites
اشیاء کوچک و با وضوح بالاکه روی مانیتور بطورمستقل از متن یا گرافیک دیگرمی توان حرکت داده شوند
flicker
تصویر گرافیک کامپیوتری که شدت آن در اثر نرخ پایین تازگی تصویر یا اختلال سیگنال تغییر میکند
flickers
تصویر گرافیک کامپیوتری که شدت آن در اثر نرخ پایین تازگی تصویر یا اختلال سیگنال تغییر میکند
flickered
تصویر گرافیک کامپیوتری که شدت آن در اثر نرخ پایین تازگی تصویر یا اختلال سیگنال تغییر میکند
interactive graphics
نگاره سازی فعل و انفعالی گرافیک فعل و انفعالی گرافیک محاورهای
downhaul
پایین کشیدن رشته پایین کشنده
depresses
پایین دادن لوله پایین اوردن
depress
پایین دادن لوله پایین اوردن
resolutions
وضوح
impersipcuous
بی وضوح
conspicuity
وضوح
clarity
وضوح
clarification
وضوح
distinctness
وضوح
explicitness
وضوح
stop/clear key
وضوح
pellucidity
وضوح
perspicuity
وضوح
picturesqueness
وضوح
plainess
وضوح
lucidity
وضوح
perceptibility
وضوح
plainness
وضوح
speciosity
وضوح
clearness
وضوح
resolution
وضوح
attensity
وضوح حسی
indistinction
عدم وضوح
indistinctness
عدم وضوح
graphics resolation
وضوح گرافیکی
inexplicitness
عدم وضوح
explicitly
بطور وضوح
onscurity
عدم وضوح
luminosity
چیزروشن وضوح
self evidence
وضوح فی نفسه
high resolution
وضوح بالا
graphic display resolution
وضوح نمایش گرافیکی
luminouity
چیز روشن وضوح
obviousness
بدیهی بودن وضوح
tablature
تجسم بصورت وضوح
Lamprophony
وضوح و رسائی بشارت
set forth
<idiom>
به وضوح یا کاملاتوضیح دادن
down
سوی پایین بطرف پایین
vertically
از بالا به پایین یا حرکت بالا و پایین در زاویه راست افق
graphics, business
گرافیک
graphics
گرافیک
graphic
گرافیک
calligraphic graphics
گرافیک خطاطی
color graphics
گرافیک رنگی
passive graphics
گرافیک منفعل
management graphics
مدیریت گرافیک
analytical graphics
گرافیک تحلیلی
road movement graph
گرافیک راهپیمایی
graph
نقشه هندسی گرافیک
extend
گرافیک و نشانه ها است
extending
گرافیک و نشانه ها است
extends
گرافیک و نشانه ها است
graphs
نقشه هندسی گرافیک
turtle graphics
گرافیک لاک پشتی
bit mapped graphics
گرافیک نگاشت ذره یی
dark bulb
نوعی لامپ اشعه کاتدی که هنگام خاموش بودن سیاه بنظر می رسد و به تصاویرویدئویی وضوح خوبی میدهد
rounding
ایجاد دید بهتر در گرافیک
national computer graphics association
انجمن ملی گرافیک کامپیوتری
print
کیفیت متن یا گرافیک چاپ شده
prints
کیفیت متن یا گرافیک چاپ شده
zooming
بزرگ کردن یک ناحیه از متن یا گرافیک
printed
کیفیت متن یا گرافیک چاپ شده
ncga
Computer National انجمن ملی گرافیک کامپیوتری
cad/cam
گرافیک کامپیوتری Aided Computer/AidedDesign anufacturingComputer
presentation graphics
گرافیک برای نمایش اطلاعات تجاری یا داده
MCGA
استاندارد آداپتور گرافیک رنگی در کامپیوترهای IBM PC
Hewlett Packard
مجموعه دستورات استاندارد برای شرح گرافیک
multimedia
ترکیب صوت و گرافیک و ویدیو و متن در برنامه کاربردی
tones
درجه تیرگی و سایه داربودن رنگ در گرافیک کامپیوتری
targets
پنجرهای که متن یا گرافیک روی آن نمایش داده می شوند
tone
درجه تیرگی و سایه داربودن رنگ در گرافیک کامپیوتری
colour
صفحه نمایشی که حروف و گرافیک ها را رنگی نشان میدهد
targeting
پنجرهای که متن یا گرافیک روی آن نمایش داده می شوند
targeted
پنجرهای که متن یا گرافیک روی آن نمایش داده می شوند
conceals
پنهان کردن یا نشان ندادن اطلاعات یا گرافیک به کاربر
bit map
ناحیهای در کامپیوتر که برای گرافیک نگهداری شده است
colours
صفحه نمایشی که حروف و گرافیک ها را رنگی نشان میدهد
multicolour
استاندارد آداپتور گرافیک رنگی مناسب در کامپیوترهای IBM PC
sprite
شی ای که اطراف صفحه نمایش در گرافیک کامپیوتری حرکت کند
targetting
پنجرهای که متن یا گرافیک روی آن نمایش داده می شوند
target
پنجرهای که متن یا گرافیک روی آن نمایش داده می شوند
conceal
پنهان کردن یا نشان ندادن اطلاعات یا گرافیک به کاربر
targetted
پنجرهای که متن یا گرافیک روی آن نمایش داده می شوند
paddling
وسیله دستی که نشانه گر یا گرافیک را در بازی کامپیوتر حرکت میدهد
presentation manager
واسط کار به گرافیک تامین شده توسط سیستم عامل OS/2
graphs
اشکال مختلف یک حرف با گرافیک و طرح خطی ثبت کردن
target array
نمودار گرافیک نیروها و تاسیسات و وضعیت دشمن در منطقه هدف
paddles
وسیله دستی که نشانه گر یا گرافیک را در بازی کامپیوتر حرکت میدهد
graph
اشکال مختلف یک حرف با گرافیک و طرح خطی ثبت کردن
paddled
وسیله دستی که نشانه گر یا گرافیک را در بازی کامپیوتر حرکت میدهد
paddle
وسیله دستی که نشانه گر یا گرافیک را در بازی کامپیوتر حرکت میدهد
handles
نمایش مربعی کوچک که قادر به تغییر شکل پنجره یا شی گرافیک است
hercules graphics adapter
استاندارد برای آداپتور تک گرافیک با renolation بالا ساخت Hercules Carporation
handle
نمایش مربعی کوچک که قادر به تغییر شکل پنجره یا شی گرافیک است
swims
گرافیک کامپیوتری که به علت واحد نمایش خراب به آرامی حرکت میکند
file
به صورت رکوردهای جداگانه که حاوی داده به حروف , ارقام و گرافیک است
filed
به صورت رکوردهای جداگانه که حاوی داده به حروف , ارقام و گرافیک است
swim
گرافیک کامپیوتری که به علت واحد نمایش خراب به آرامی حرکت میکند
desktop
در یک GUI فضای کاری که نمایش گرافیک از میز کار واقعی ای با نشانههای تلفن
Quantel
شرکت گرافیک کامپیوتری که سیستم گرافیکی Hrrey , Paint box را تولید کردند
dejagging
نوعی فن گرافیک کامپیوتری برای رسم خطوط صاف کاراکترها و چند ضلعی ها
graphic
زبان برنامه نویس کامپیوتر با دستورات توکار و مفید حین نمایش گرافیک
spline
در گرافیک کامپیوتری کثیرالجملهای چند قطعهای با تدوام مرتبه اول بین قطعههای ان
aliasing
روش کاهش اثر لبههای دندانه دار در گرافیک با استفاده از سایههای خاکستری در لبه ها. 2-
bells and whistles
یک توضیح غیر رسمی ازویژگیهای بیشتر یک سیستم کامپیوتری که شامل گرافیک نمایش رنگی
language
زبان برنامه نویسی کامپیوتر با دستورات تو کار که برای نمایش گرافیک مفید هستند
languages
زبان برنامه نویسی کامپیوتر با دستورات تو کار که برای نمایش گرافیک مفید هستند
anti-
روش کاهش اثرات لبههای دندانه دار در گرافیک با استفاده از سایههای خاکستری در لبه ها
extend
استانداردهای گرافیک با resolution بالا توسعه نیافته توسط IBM که قادر به نمایش تا X پیکسل است
monochrome
صفحه نمایش کامپیوتر که متن و گرافیک را سیاه و سفید و سایه دار و نه رنگی نشان میدهد
VT terminal emulation
استاندارد معروف ترمینال که کدهای به کار رفته برای نمایش متن و گرافیک را بیان میکند
startup screen
متن یا گرافیک نمایش داده شده در حین اجرای برنامه کاربردی یا کتاب چند رسانهای
extending
استانداردهای گرافیک با resolution بالا توسعه نیافته توسط IBM که قادر به نمایش تا X پیکسل است
extends
استانداردهای گرافیک با resolution بالا توسعه نیافته توسط IBM که قادر به نمایش تا X پیکسل است
styluses
وسیلهای مشابه قلم که در سیستمهای گرافیک کامپیوتری برای بیان محل نشانه گر در صفحه به کار می رود
MDRAM
حافظه با کارایی بالا که در کارتهای آداپتور ویدیو برای تامین نمایش گرافیک سریع به کار می رود
multibank dynamic random access memory
حافظه با کارایی بالا که در کارت آداپتور ویدیو برای تامین نمایش گرافیک سریع به کار می رود
styli
وسیلهای مشابه قلم که در سیستمهای گرافیک کامپیوتری برای بیان محل نشانه گر در صفحه به کار می رود
stylus
وسیلهای مشابه قلم که در سیستمهای گرافیک کامپیوتری برای بیان محل نشانه گر در صفحه به کار می رود
sketching
روش گرافیک کامپیوتری که در ان دنبالهای از خطوط درطول مسیر مکان نما رسم شده یا طراحی می گردند
BMP
در گرافیک مشخصه سه حرفی نام فایل برای فایلی که حاوی تصویر گرافیکی -bit map شده است
positive
که متن و گرافیک به رنگ سیاه ری زمینه سفید نشان داده میشود تا از صفحه چاپ شده تقلید کند
eraser
در یک برنامه گرافیک تابعی که به فضاهای تصویر اجازه پاک شدن میدهد و یا اینکه با رنگ شب صفحه یکسان شود
description
زبان برنامه سازی که دستوراتی را برای معرفی اندازه موقعیت ونوع متن گرافیک روی صفحه می پذیرد
erasers
در یک برنامه گرافیک تابعی که به فضاهای تصویر اجازه پاک شدن میدهد و یا اینکه با رنگ شب صفحه یکسان شود
descriptions
زبان برنامه سازی که دستوراتی را برای معرفی اندازه موقعیت ونوع متن گرافیک روی صفحه می پذیرد
texture mapping
1-جلوههای ویژه گرافیک کامپیوتری با استفاده از الگوریتم هایی برای تولید تصویری که مانند سطح چیزی به نظر می آید.
graphics
در کامپیوتر که دستورات نرم افزاری را به سگنالهای الکتریکی تبدیل می کنند که گرافیک را روی صفحه تصور متصل نشان میدهد
VT terminal emulation
مجموعه استاندارد کدها سافت Digital Gquipment Corpcration برای کنترل نحوه نمایش متن و گرافیک روی ترمینالها
adapter
در کامپیوتر که حاوی دستورات نرم افزاری مبدل به سیگنالهای الکتریکی است تا گرافیک را در صفحه تصویر متصل به آن نشان دهد
storage
TRC مخصوص برای گرافیک کامپیوتری . تصویری را روی صفحه برمی گرداند بدون نیاز به عملیات تنظیم مجدد
thumbnails
نمایش گرافیکی فریف یک تصویر, به عنوان یک روش سریع و مرسوم برای مشاهده محتوای گرافیک یا فایل PTP پیش از بازیابی
thumbnail
نمایش گرافیکی فریف یک تصویر, به عنوان یک روش سریع و مرسوم برای مشاهده محتوای گرافیک یا فایل PTP پیش از بازیابی
monitor
واحد نمایش تصویری برای نمایش متن با کیفیت باا یا گرافیک
monitors
واحد نمایش تصویری برای نمایش متن با کیفیت باا یا گرافیک
dump
نشان دادن متن یا گرافیک روی صفحه نمایش بر روی چاپگر
monitored
واحد نمایش تصویری برای نمایش متن با کیفیت باا یا گرافیک
pasting
درج متن یا گرافیک کپی شده یا بریده شده در یک فایل
pasted
درج متن یا گرافیک کپی شده یا بریده شده در یک فایل
pastes
درج متن یا گرافیک کپی شده یا بریده شده در یک فایل
paste
درج متن یا گرافیک کپی شده یا بریده شده در یک فایل
preview
نمایش متن یا گرافیک روی صفحه نمایش که به همان صورت چاپ خواهد شد
previews
نمایش متن یا گرافیک روی صفحه نمایش که به همان صورت چاپ خواهد شد
edited
فضایی در صفحه نمایش که کاربر میتواند متن یا گرافیک را نمایش و ویرایش کند
window
فضایی از صفحه نمایش که کاربر میتواند متن یا گرافیک را نمایش و ویرایش کند
edit
فضایی در صفحه نمایش که کاربر میتواند متن یا گرافیک را نمایش و ویرایش کند
blit
در گرافیک کامپیوتری جابجا کردن یک بلاک از بیتها از یک محلی در حافظه به محلی دیگر
bitblt
در گرافیک کامپیوتری جابجا کردن یک بلاک از بیتها از یک محلی در حافظه به محلی دیگر
videos
متن یا تصویر یا گرافیک نمایش داده شده روی تلویزیون یا صفحه تصویر کامپیوتر
videoing
متن یا تصویر یا گرافیک نمایش داده شده روی تلویزیون یا صفحه تصویر کامپیوتر
video
متن یا تصویر یا گرافیک نمایش داده شده روی تلویزیون یا صفحه تصویر کامپیوتر
videoed
متن یا تصویر یا گرافیک نمایش داده شده روی تلویزیون یا صفحه تصویر کامپیوتر
presentation graphics
گرافیک تجاری با کیفیت بالا که روی نکات مطرح شده بامدیریت در زمینه طرح ها وبودجه ها تکیه خاصی دارد نگاره سازی نمایشی
spherization
جلوه ویژه برنامه گرافیک کامپیوتری که تصویر را به کره تبدیل میکند یا تصویر را حول یک شکل کروی می چرخاند
colours
امکانی در گرافیک یا برنامههای کاربردی DTP که به کاربر امکان میدهد رنگهای خاص با توجه به CMYK و RGB بسازد و سپس ناحیهای را با این رنگ پر کند
colour
امکانی در گرافیک یا برنامههای کاربردی DTP که به کاربر امکان میدهد رنگهای خاص با توجه به CMYK و RGB بسازد و سپس ناحیهای را با این رنگ پر کند
computer graphics
نگاره سازی کامپیوتری گرافیک کامپیوتری
wimps
نمایش برنامه که از گرافیک یا نشانههای کنترل نرم افزار برای تسهیل در استفاده , استفاده میکند. دستورات سیستم لازم نیست تایپ شوند
wimp
نمایش برنامه که از گرافیک یا نشانههای کنترل نرم افزار برای تسهیل در استفاده , استفاده میکند. دستورات سیستم لازم نیست تایپ شوند
Web page
فایل ذخیره شده در وب سرور که حاوی متن فرمت شده , گرافیک و اتصالات در متنهای با کلمات کلیدی به صفحات دیگر اینترنت یا وب سایت است
antialiasing
تکنیک افزایش دقت نمایش گرافیک کامپیوتری یک روش بکارگیری صافی که باعث فهور خطها و لبههای صاف در محل تصویر صفحه نمایش میشود
lower
پایین
further down
پایین تر
de-
پایین
bottoms
پایین
down
پایین
vide infara
پایین
infara
پایین
infara
پایین تر
bottom
پایین
below
پایین
hereinafter
[formal]
<adv.>
در پایین
bal
از مچ پا به پایین
hereafter
<adv.>
در پایین
lower
پایین تر
lowered
پایین تر
lowering
پایین تر
lowers
پایین تر
down stairs
پایین
thereinafter
[archaic or formal]
<adv.>
در پایین
low
پایین
dowm
پایین
below
<adv.>
در پایین
beneath
پایین
low level
پایین
lower most
پایین تر
shitu
پایین
subatmospheric
پایین تر از جو
neath or neath
پایین
flat
پایین
neath or neath
پایین تر
tailwater
پایین اب
underneath
پایین
subteen
پایین تر از سن 31
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com