|
|||||||||||||||||||||
|
|||||||||||||||||||||
|
|||||||||||||||||||||
Total search result: 10 (2 milliseconds) | |||||
English | Persian | ||||
---|---|---|---|---|---|
flopped | صدای تلپ | ||||
flopped | صدای چلپ باصدای تلپ افتادن | ||||
flopped | شکست خوردن | ||||
flopped | شیرجه دروازه بان روی یخ برای جلوگیری از حرکت گوی | ||||
flopped | شیوه فاسبوری | ||||
flopped | پرش از پشت | ||||
flopped | اندازه توان محاسبه در عملیات اعداد اعشاری که کامپیوتر هر ثانیه محاسبه میکند | ||||
flopped | operation point floating | ||||
Other Matches | |||||
flip-flopped | نیم وارو | ||||
flip-flopped | قطعه یا مدار الکترونیکی که خروجی آن به صورت یکی از دو خروجی میتواند باشد که توسط یکی از دو ورودی تشخیص داده میشود و میتواند که یک بیت از داده دیجیتال را ذخیره کند |
Recent search history | |
|