English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
English Persian
pawn chain زنجیر پیادهای شطرنج
Other Matches
pawn رهن دادن
pawn گروگان وثیقه
pawn گرو
pawn پیاده شطرنج
at pawn درگرو
at pawn در رهن
pawn گروگذاشتن
pawn گرو گذاشتن رهن دادن
pawn وثیقه
pawn رهن
pawn آلت دست
in pawn گرو گذاشته
pawn shop مغازهی کارگشایی و گروبرداری
backward pawn پایده عقبمانده شطرنج
pawn shops مغازهی کارگشایی و گروبرداری
advanced pawn پیاده پیش رفته
pawn broker کسی که کارش دادن وامهای کوچک و گرفتن وثیقه است
capped pawn پیاده مات کننده از پیش اعلام شده شطرنج
to pawn one's word پیمان بستن
to pawn one's word قول دادن
pawn structure ساختار یا اسکلت پیادهای شطرنج
pawn storm توفان پیادهای شطرنج
pawn roller پیاده رانی شطرنج
pawn push پیاده رانی شطرنج
pawn promotion ترفیع پیاده شطرنج
pawn island جزیره پیادهای شطرنج
pawn broker نزولخوار
passed pawn پیاده رونده یا پاسه شطرنج
isolated pawn پیاده ایزوله یا منفرد شطرنج
fee pawn پیاده ازاد شطرنج
poisoned pawn پیاده زهراگین یا مسموم
advanced pawn پیادهای که از نیمه صفحه گذر کرده باشد
to pawn one's word عهد کردن
symmetrical pawn structure ساختمان پیادهای متقارن
queen's pawn opening گشایش پیاده وزیر شطرنج
queen's pawn game بازی پیاده وزیر شطرنج
poisoned pawn variation واریاسیون پیاده زهراگین دردفاع سیسیلی
protected passed pawn پیاده رونده محافظت شده
My gold ring is in pawn. انگشتر طلایم درگرو است
To pawn ones life ( honour) . زندگی ( شرافت ) خود را درگروی کاری گذاشتن
queen's pawn counter gambit گامبی متقابل پیاده وزیرشطرنج
chain زنجیر مساحی
chain saw اره زنجیری
chain سری
chain کند وزنجیز حلقه
chain از کلمه قبلی
chain زنجیر
chain لیستی که در آن هر عنصر شامل داده و آدرس عنصر بعدی در لیست است
chain سلسله سلسله مراتب
chain سری عکسهای یک منطقه زنجیر
chain فایلی که در آن هر ورودی داده و آدرس ورودی بعدی را که همان محتوای داده را دارد
chain دارد.
chain رشته
chain مجموعهای از کلمات که هر کلمه مشتق شده
chain سلسله
chain سلسله کوه
chain زنجیر 09 متری برای اندازه گیری خط پیشروی
chain زنجیر
chain زنجیره
chain شبکه زنجیری
chain : زنجیرکردن
chain رکود داده در یک فایل زنجیری
chain چاپگری که حروف آن به ترتیب پشت سر هم قرار دارند
chain 1-مجموعهای از فایل ها یادادههای متصل بهم به ترتیب 2-مجموعهای از دستورالعمل ها که به ترتیب اجرا می شوند
chain saw اره برقی
chain باس ارتباطی که یک وسیله را به دیگری متصل میکند. و هر وسیله میتواند دادهای که در خط به سوی وسیله دیگر وجود دارد دریافت یا ارسال یا تغییر بدهد
chain متصل کردن فایل و داده ها پشت سر هم به طوری که به هر فایل یا داده بعدی یک اشاره گر وجود دارد
chain لیستی از داده که در آن هر اطلاع حاوی آدرس موضوع بعدی در لیست است
chain مراجعه کنید به CATENA
chain لیستی از دستورات در فایل که به ترتیب در یک سیستم دستهای اجرا می شوند
chain روش وصل کردن یک وسیله با یک کابل که داده را از یک ماشین به دیگری منتقل میکند.
drag chain عایق
gunter's chain متر فلزی نقشه برداری
grab chain زنجیر قلاب دار
endless chain زنجیر مدور
hoisting chain زنجیر بالابر
lost chain زنجیره از دست رفته
chain letters نامهی زنجیری
elevating chain زنجیر بالابر
pointer chain زنجیر اشاره گرها
gunters chain زنجیرزمین پیمایی
heteroatomic chain زنجیر ناجور اتمی
load chain زنجیر بار
lock chain زنجیربرای بستن چرخ
link chain زنجیر رابط
lost chain زنجیره گم شده
markov chain زنجیر مارکوف
markov chain زنجیره مارکف
measuring chain زنجیر مساحی
parent chain زنجیر مادر
chain rule قاعده زنجیری [ریاضی]
parent chain زنجیر اصلی
chain stitch گره یا کوک زنجیره ای جهت جلوگیری از باز شدن گلیم بافت و تزیین و یا کناره بافی و شیرازه بافی مورد استفاده قرار می گیرد
homoatomic chain زنجیر جور اتم
link chain زنجیر اتصال
print chain زنجیر چاپ
chain-smoking پی در پی سیگار کشیدن
chain-smoking سیگار را با سیگار قبلی روشن کردن
chain stitch بافت زنجیری
chain brake عایقزنجیر
chain drive زنجیرهکششی
chain guide محافظزنجیر
chain of dunes زنجیرتلمسه
chain of neurons نرونهایزنجیرهای
chain stay محلقرارگیریزنجیر
chain wheel A زنجیریچرخهیA
chain wheel B زنجیریچرخهیب
chainsaw chain تیغهارهدرختبری
drive chain زنجیرهراندن
lifting chain زنجیربالابر
safety chain زنجیرهامنیت
chain-smokes سیگار را با سیگار قبلی روشن کردن
chain-smokes پی در پی سیگار کشیدن
chain-smoked سیگار را با سیگار قبلی روشن کردن
side chain زنجیر جانبی
skid chain زنجیر چرخ
sprocket chain زنجیر دندانه دار
studded chain حلقه زنجیر میان دار
surveyor's chain زنجیر مساحی
surveyor's chain پاپیمایشگری
surveyor's chain زنچیر سنجش
tire chain زنجیر چرخ
tire chain زنجیر یخ شکن
mooring chain زنجیرمهار
vehicle chain زنجیر وسیله نقلیه
chain letter نامهی زنجیری
chain-smoke پی در پی سیگار کشیدن
chain-smoke سیگار را با سیگار قبلی روشن کردن
chain-smoked پی در پی سیگار کشیدن
He is a chain smoker. پشت سرهم سیگار می کشد
drag chain زنجیرکشش
chain of command سلسله مراتب فرماندهی
chain effects اثرات زنجیری
chain crew متصدیان اندازه گیری
chain clamp گیره زنجیری
chain case جعبه زنجیر
chain case جعبه محافظ زنجیر
chain cable زنجیر لنگر
chain bridge پل معلق
chain bridge پل زنجیری
chain field فیلد اتصال
chain gang دستهای از محکومین که بهم زنجیر شده اند
chain gang هم زنجیر
chain of command سلسله مراتب
chain locker چاله زنجیر
chain locker انبار زنجیر
chain hook هوک زنجیر
chain hook دیلم زنجیر لنگر
chain hob دستگاه فرز غلطکی زنجیرهای
chain guage اشل زنجیری
chain grab زنجیر گیر
chain block قرقره
chain banking بانکداری زنجیری
block chain زنجیردوچرخه
chain reactions واکنش زنجیری یاهستهای
chain reaction واکنش زنجیرهای
chain reaction واکنش زنجیری
chain reaction واکنش زنجیری یاهستهای
chain stores فروشگاه زنجیری فروشگاههای مشابه متعلق به یک شرکت یا کالا
chain store فروشگاه زنجیری فروشگاههای مشابه متعلق به یک شرکت یا کالا
chain-smokers کسیکه پشت سرهم سیگارمیکشد
chain reactions واکنش زنجیری
chain reactions واکنش زنجیرهای
band chain زنجیر مساحی
chain polymerization بسپارش زنجیری
chain polymerization بسپارش افزایشی
food chain زنجیره غذایی
chain saws اره برقی
chain saws اره زنجیری
chain smoker کسیکه پشت سرهم سیگارمیکشد
chain mail زره زنجیری
chain-smoker کسیکه پشت سرهم سیگارمیکشد
diasy chain انتشار سیگنالها در طول یک گذرگاه
chain work کار زنجیرهای
chain winding سیم پیچ زنجیری
chain track مسیر زنجیر
chain sweep مین جمع کردن با استفاده اززنجیر مین جمع کنی بازنجیر
daisy chain روش اتصال یک وسیله با یک کابل از یک ماشین یا وسیله به دیگر
chain survey نقشه برداری زنجیری
chain survey پیمایش بدون اندازه گیری زاویه
chain stopper خفت زنجیری
closed chain زنجیر حلقهای
crane chain زنجیر جرثقیل
daughter chain زنجیر نوزاد
daughter chain زنجیر فرعی
daisy chain سومین را و... فراخوانی می کنند
daisy chain زیر تابعی در برنامه که سایرین را در یک مجموعه فراخوانی میکند. اولین تابع دومین
daisy chain خط ی که تمام خروجیهای وقفه وسایل را به CPU متصل میکند
daisy chain ارسال یا تغییر دهد
daisy chain باسهای ارتباطی که یک وسیله را به دیگری متصل میکند و هر وسیله میتواند داده را که به ماشین دیگر منتقل میشود دریافت
curb chain زنجیر وصل به هویزه زیر فک اسب
chain wheel چرخ زنجیر
chain sprocket چرخ زنجیر
chain printer چاپگرزنجیرهای
chain printer چاپگر زنجیری
chain plate صفحه فلزی کنار قایق برای بستن بادبان
chain pipe لوله زنجیر
chain pipe دهانه چاله زنجیر
chain of evacuation سیستم تخلیه
chain of evacuation سیستم اخراجات
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com