Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 200 (9 milliseconds)
English
Persian
rotary wing
بال گردان
rotary wing
هواپیمای بال گردان
Search result with all words
rotary wing aircraft
هواپیما با بال گردنده
Other Matches
rotary
گردان
rotary
گردنده
rotary
دورانی
rotary
ماشین چرخنده
rotary
گردنده چرخنده
rotary
دوار
rotary
چرخشی
rotary drill
مته
rotary drilling
حفاری دورانی
rotary drum
طبلک گردان
rotary drill
گمانه زن گردشی
rotary discharger
تخلیه گر گردان
rotary pursuit
پیروی سنج چرخان
rotary kiln
کوره گردان
rotary valve
شیر دوار
rotary engine
موتوردوار
rotary file
پروندهچرخشی
rotary hoe
کجبیلچرخشی
rotary axis
محور دوار
rotary converter
تبدیل گر گردان
rotary converter
مبدل گردان
rotary converter
مبدل دوار
rotary crane
جراثقال گردان
rotary current
جذر و مد چرخنده
rotary klin
کوره گردان
rotary shear
قیچی گردان
rotary table
میز گردان
rotary pump
پمپ دورانی
rotary pump
پمپ گردان
rotary selector
سلکتور گردان
rotary switch
کلیدگردان
rotary switch
گزینه چرخشی
rotary switch
کلید گردان
rotary switch
کلید دورانی
rotary current
جریان گردان
rotary switch
کلید دوار
rotary evaporator
تبخیرکننده چرخان
rotary valve
شیر چرخان
rotary furnace
کوره دوار
rotary furnace
کوره گردان
rotary field
میدان دوار
rotary klin
کوره دوارسیمان
rotary motion
حرکت دایرهای
rotary piston compressor
کمپرسور پیستون دار
rotary type regulator
رگولاتورنوع گردان
rotary type regulator
تنظیم کننده گردان
rotary beam antenna
انتن گردان
rotary cement klin
کوره سیمان دوار
rotary spark gap
دهانه جرقه گردان
rotary drum mixer
میکسراستوانهای بتن
rotary piston machanism
مکانیزم پیستون دوار
rotary phase converter
تبدیل گر فاز گردان
rotary drum mixer
مخلوط کننده طبلکی
rotary heat furnace
کوره با اتشدان گردان
rotary field motor
موتور القائی
mud flush rotary
حفاری اورانی
cylinderical rotary valve
شیر گردان
snow blower
[rotary snowplough]
برف خور
transmission of the rotary motion to the rotor
ناقلحرکتدواریبهقسمتگردندهماشین
multi section type rotary switch
سوئیچ گردان نوع چند مقطعی
wing
بال شبیه به بال هواپیماوصل به اتومبیل برای کشش بیشتر
wing and wing
حرکت با باز بودن کامل بادبانها
wing
لنگه
right wing
جناح راست
right-wing
جناح راست
wing it
<idiom>
بدون آمادگی
wing
بال
under one's wing
<idiom>
تحت مراقبت کسی
wing
گروه هوایی
wing
پیمودن
to take wing
پرواز کردن
to take under one's wing
حمایت کردن
to take under one's wing
سرپرستی کردن
wing
پره
wing
گوش زمین
wing
قسمتی از یک بخش یا ناحیه
wing
گروه هوایی هر چیزی که هوا را برهم میزند
wing
بال مانند زائده حبابی
wing
جناح
wing
پره زائده پره دار
wing
طرف
wing
شاخه شعبه
wing
دسته حزبی
wing
پرواز پرش
wing
بالدار کردن پردارکردن
take (someone) under one's wing
<idiom>
زیرپروبال شخص راگرفتن
to take wing
پابفرارگذاشتن
right wing toward
پیشرو
on the wing
بالدار
off wing
محل بازیگر گوش
on the wing
پرواز کننده
right wing toward
دست راست
right wing toward
میمنه
on the wing
سیار متحرک
wing
تیپ هوایی جناح
wing threequarter
هریک از دو مدافع کنار زمین
wing nut
پیچ و مهره دارای جاانگشتی
wing nut
خروسک
wing nut
پیچ خروسکی
wing spar
عضو سازهای اصلی بال درامتداد خط واصل دو سر بال
wing nut
مهره گوشه دار
wing root
ریشه بال
wing spread
فاصله بین دو سر بال
wing footed
دارای پای پردار
wing footed
تند
wing footed
سریع
wing forward
فوروارد گوش
wing forward
هریک از دومهاجم بیرون ردیف دوم یاسوم در تجمع
wing halfback
هافبکهای کناری
wing heavy
تمایل هواپیما برای گردش درجهت حول محور طولی
wing loading
وزن غیر خالص هواپیما تقسیم بر سطح زیر ان
wing loading
نسبت وزن کل به مساحت یال
wing skin
پوسته بال
wing strut
پایه بال
wing drop
افت ناگهانی برا روی یک بال
wing tip
نوک کفش دارای قوس منحنی
wing shooting
شکار یا نشانه روی مرغان شکاری در حال پرواز
chimney-wing
بغله های شومینه
bat's-wing
[نوعی از نقش پنجره خورشیدی]
wing attack
حملهگوشه
wing defence
دفاعگوشه
wing membrane
اجزایبال
wing photograph
نوعی عکس هوایی مایل که به وسیله دوربینهای چند عدسی گرفته میشود
wing pallet
سطحپرهمانند
centrist wing
طرفدار جناح میانه رو
[سیاست]
wing setting
نصب بال
wing rib
دندهبال
cross-wing
[بال های پیوسته در تالار خانه های قرون وسطایی]
tapered wing
بالنوکتیز
wing tunnel
تونل باد
wing wall
دیواره جانبی
wing section
بخش مرکزی یا پانل خارجی بال
hind wing
بالعقبی
wing screw
پیچ گوشه دار
wing slat
نوکباله
wing reactions
واکنشهای بال
wing position
وضعیت بال نسبت به بدنه هواپیما
wing tanks
تانکهای سوخت که داخل بال تعبیه شده یا بخشی از بال راتشکیل میدهد
straight wing
بالمستقیم
wing vein
رگهبال
wing drag
پسای بال
left wing
شخص دست چپی
front wing
گلگیر جلوی اتومبیل
hard wing
بال صلب
highed wing
بال لولاشده
inside wing
بال داخلی
isoclinic wing
بالی که زاویه برخورد ان هنگام خم شدن در اثر نیرونیز ثابت میماند
king's wing
جناح شاه شطرنج
fixed-wing
هواپیمای بال ثابت
low wing
بال پایین
mid wing
بال وسط
double wing
بازی هافبک در گوش
delta wing
بال مثلث
delta wing
بال دلتا
left wing
مربوط به جناح چپ
left-wing
شخص دست چپی
fixed wing
هواپیمای بال ثابت
fixed wing
بال ثابت
fixed-wing
بال ثابت
wing commander
سرهنگ دوم هوایی
wing commanders
سرهنگ دوم هوایی
cantilever wing
بال یک هواپیمای یک باله که بدون پایه یا وایرهای خارجی به بدنه هواپیمامتصل شده
center wing
بال میانی
parasol wing
بالی که هواپیما از ان اویزان میشود
queen's wing
جناح وزیر شطرنج
right wing forward
پیشرو دست راست
sea wing
نرم تن دو کپه دریایی
simple wing
طرح تهاجمی با خط نامتعادل
upper wing
بال بالایی در هواپیمای دوباله
vent wing
پنجره گردان
wet wing
بالی که ساختمان تشکیل انتگرال تانک برای سوخت میدهد
wind wing
پنجره کوچک تهویه اتومبیل
wing area
مساحت بال
wing axis
محور بال
wing box
ساختمان اصلی بالهای مدرن استرس اسکین
wing chair
مبل دارای پشتی و دستههای چوبی و سفت
wing covert
پر پوششی روی پرهای مخصوص پرواز پرنده
left-wing
مربوط به جناح چپ
right wing of army
جناح یمین
high wing
بال بالا
right wing to ward
دست راست
right wing to ward
پیشرو
rhombus wing
بالی با سطح مقطع متقارن
right wing of army
پهلوی راست میمنه
swept-back wing
بالدم جارویی
reverse chicken wing
نوعی کلید کشی
low mid wing
بالی که در ارتفاع یک سوم بدنه قرارگرفته
[extreme]
right-wing scene
صحنه جناح راست
[افراطی]
[سیاست]
left wing of army
پهلوی چپ میسره
left wing of army
جناح یسار
left wing for ward
پیشرو دست چپ
box beam wing
نوعی ساختمان بال با محورطولی اصلی و دیوارهایی برای شکل دادن و استحکام بال
variable area wing
بالهایی باطول متغیر درهواپیماهای دوباله که هنگام جمع شدن بال پایینی در بال بالایی تغییر ملموس و چشم گیری ایجاد میکند
to piniona bird's wing
نوک بال مرغی را چیدن
fixed wing aircraft
هواپیما با بال ثابت
real box wing
بالی با سه تیرک
leg ride and reverse chicken wing
سگک قفل قیصر
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com