Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
English
Persian
sick slip
برگ اعزام به بیمارستان
Other Matches
sick-out
اعتصاب از راه خود را به بیماری زدن
you will become sick
شما بیمار میشوید
to be sick
قی کردن
to be sick
حال تهوع داشتن
sick unto
ناخوش سخت یا مردنی
sick
ناخوش
sick
بیمار
sick
ناساز ناتندرست
sick
مریض
sick
مریض شدن
sick
کیش کردن جستجوکردن
sick
علامت چاپی بمعنی عمدا چنین نوشته شده برانگیختن
sick
مریضی اعلام خراب بودن وسایل یا بدکار کردن انها
sick of (someone or something)
<idiom>
نفرت از چیزی
really sick
واقعا جالب
I'm sick of it.
<idiom>
من و خسته ام کرده.
[ازش بریدم.]
he is rather i. than sick
ناخوش نیست
I'm sick of it.
<idiom>
ازش بریدم.
[من و خسته ام کرده.]
he is rather i. than sick
بهم خوردگی یاساکت دارد
really sick
خیلی محشر
he is sick
او ناخوش است
really sick
واقعا عالی
sick headache
تهوع
he is a man he is sick
اویک مرداست
sick bed
بستر بیماری
sick industry
صنعت بیمار
sick industry
صنعت عقب مانده
sick headache
سردرد همراه با
he is a man he is sick
وی مریض میباشد
heart sick
دلسوخته
heart sick
دلتنگ
heart sick
افسرده
it is true that he was sick
راست است که او ناخوش بود
land sick
کند رونده بواسطه نزدیکی بخشکی
love sick
بیمار عشق
love sick
دلباخته
sick at heart
روحاکسل است
sick berth
بهداری کشتی ودانشکده وغیره
sick call
صف بیماران
he is liable to become sick
اماده ناخوشی است
he is liable to become sick
در معرض ناخوش شدن است
sick call
مراجعه به بهداری
sick call
تجمع برای رفتن به بهداری
sick list
صورت بیماران
sick nurse
پرستار بیمار
sick as a dog
دمق
sick as a dog
مایوس
sick
[British E]
<adj.>
محشر
sick
[British E]
<adj.>
عالی
sick
[British E]
<adj.>
خیلی خوب
hope-sick
<adj.>
آرزو به دل
take ill/sick
<idiom>
مریض شدن
sick and tired
<idiom>
I am feeling I'll (sick).
حالم بد است
sick of a fever
تب دار
sick of flattery
بیزازیاسیرازتملق
sick-outs
اعتصاب از راه خود را به بیماری زدن
sick of love
بیمار عشق
to feel sick
حال تهوع داشتن
to feel sick
قی کردن
sick building
اشارهبهساختمانهایمدرن
sick note
گواهیپزشکیاستعلاجی
sick pay
وجهازکارافتادگی
travel-sick
آنکهدراثرسفردچاربیماریشود
hope-sick
<adj.>
حسرت به دل
dangeously sick
سخت بیمار
sick leave
استراحت بیماری
sick leave
مرخصی استعلاجی
sick bays
بهداری کشتی ودانشکده وغیره
dangeously sick
خطرناکانه ناخوش
sick bays
بهداری روی ناو
sick bay
بهداری روی ناو
sick bay
بهداری کشتی ودانشکده وغیره
to smoke oneself sick
از بسیاری استعمال دخانیات ناخوش شدن
sick berth attendant
پزشکیار
He felt sick,. he fell I'll.
حال کسی را جا آوردن ( با کتک )
i sort of feel sick
یک جوری میشوم
i sort of feel sick
مثل اینکه حالم دارد بهم میخورد
I'm sick of that jike, cut it out, can't you?
حالم از این جوک به هم می خورد، ساکت شو. نمیتونی؟
It makes me sick just thinking about it!
وقتی که بهش فکر می کنم می خواهم بالا بیاورم!
It made me sick . It turned my stomach.
دلم را بهم زد
slip
محل توپگیر پشت محافظ میله
slip
خفت
slip on
لباس گشاد
slip
شیب
slip
لغزش ازمسیر تصحیح مسیر چتر یاگلوله از نظرانحراف باد
slip
سرخوردن منحرف شدن از مسیر
slip
پیش نویس تمبر نشده بیمه دریایی
slip
سریدن
slip
روش ارسال ترافیک شبکه TCP/ IP روی خط سریال مثل اتصال مودم تلفن
slip
فهرست
to let slip
از دست دادن
to let slip
سردادن
to let slip
رهاکردن
to slip off or away
نادیده رفتن
to slip off or away
جیم شدن
slip
گریختن سهو کردن
slip
صورت
slip
یادداشت
slip
زیرپیراهنی
slip
ملافه
to let something slip
چیزی را زیر سبیلی رد کردن
slip
تکه کاغذ
slip
خطا در بافت
slip
قلمه سرخوری
slip
گمراهی
slip
اشتباه لیزی
slip
سهو
slip
لغزش
slip
روکش متکا
slip
نهال
slip
اولاد
to let something slip
چیزی را نادیده گرفتن
slip
جدا شدن لنگر اززمین
slip
لغزیدن
slip
ازقلم انداختن
slip
اشتباه کردن
slip
لیز خودن
slip
نسل لغزیدن
slip
خطا
slip-up
شکست خوردن
let slip
ول کردن
let slip
ازاد کردن
let slip
از دست دادن
slip up
اشتباه کردن
slip up
سرخوردن
slip up
شکست خوردن
slip-up
سرخوردن
slip
اشتباه در نقشه خوانی
slip-up
اشتباه کردن
He was sick to death . He was fed up to the back teeth .
جانش به لب آمد ( رسید )
I am sick and tired of hearing about your wealth ( fortune ) .
تو هم که با این ثروتت ما را کشتی
Freudian slip
لغزش فرویدی
give someone the slip
<idiom>
از کسی فرار کردن
pink slip
<idiom>
برگه اخراج از شغل
slide slip
سردادن هر دو اسکی با هم ازپهلو
free from slip
خالی از لغزش
slip road
سربالایی اتصال
side slip
بچه حرامزاده
slip road
فرازبند
slip of the tongue
<idiom>
حرفی رانسنجیده زدن
slip one's mind
<idiom>
فراموش شده
side slip
یک برشدن یا سر خوردن
slip road
سینه کش اتصال فراز اتصال
slip of the tongue
<idiom>
اشتباه لپی
slip-ups
سرخوردن
slip-ups
اشتباه کردن
free from slip
بدون لغزش
half slip
ژوپن
half slip
زیر پیراهنی
forward slip
جلو افتادگی لغزش به سمت جلو
deposit slip
اعلامیه پرداخت سپرده
slip rings
حلقههای لغزان
black slip
خفت پران
billet slip
لوحه اسکان افراد
billet slip
کارت محلهای افراد
land slip
ریزش سنگ از کوه
snow slip
بهمن
leg slip
محل توپگیر پشت میله دار
pillow slip
روبالش
pillow slip
جلدبالش .
screw slip
خفت پیچی
forward slip
پیش افتادگی
slip-ups
شکست خوردن
riding slip
خفت احتیاطی
slip gelley
رامکا
slip plane
سطح لغزش
to make a slip
لغزش خوردن
to make a slip
خطا کردن
slip of the pen
سهو قلم
slip knot
گره زود گشا
towing slip
خفت یدک
turn and slip
زاویه دور زدن و لغزش مسیر هواپیما
slip knot
گره خفت
slip proof
مقام در برابر لغزش
to give one the slip
کسیراازخودوا کردن
slip rope
مهاری که دوسرش درکشتی ومیانش بکرانه بسته باشد.....کشتی رها شود
slip sheet
صفحه سفیدی که بین دوصفحه چاپی دیگر قرار داده شده
slip sheet
صفحه اضافی
slip stitch
بخیه نامریی
slip-ons
لباس گشاد
slip ring
اسلیپ رینگ
slip ring
حلقه سایشی
slip regulator
تنظیم کننده لغزش
to give one the slip
از دست کسی گریختن
slip joint
اتصال ازاد
slip gelley
رانگا
To slip away . To dash out .
قا چاق شدن ( بی خبر رفتن )
To let something slip thru ones fingers .
چیزی را از کف دادن
slip band
نوار لغزش
slip carriage
واگنی که از قطار راه اهن ول میشود
slip casting
روش ریخته گری لغزشی
slip form
قالب لغزنده
slip formwork
قالب بندی لغزان
slip of the tongue
لغزش زبان
paying-in slip
فرمیکهدرزمانپرداختپولیاکشیدنچکپرمیکنید
slip-on pyjamas
بیژامهراحتی
foundation slip
زیرپوشبندی
half-slip
زیرداخلی
slip ring motor
موتور القائی با حلقه لغزان
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com