Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 201 (7 milliseconds)
English	Persian
single transposition	نوعی تبدیل به رمز که فقط ازیک نوع کلید رمز استفاده میشود
Other Matches
transposition	جابه جا سازی
transposition	تبدیل حرکات شطرنج
transposition	جابه جایی
transposition	انتقال اعدادمعلوم بیکسو ومجولات بطرف دیگر معادله فراگذاری
transposition	تقدم و تاخر جابجاشدگی
transposition	پس وپیش سازی
transposition	پس و پیشی
transposition	ترانهش
columnar transposition	تغییر مکان دادن عوامل در ستون
transposition of affect	جابه جایی عاطفه
route transposition	نوعی سیستم رمز که حروف رمز را با پیروی از یک مسیرمعین به هم می چسبانند
transposition system	سیستم رمز با استفاده ازحروف در هم ریخته سیستم رمز در هم
columnar transposition	تغییر محل یک عامل در یک ستون
single last	دوخت لب به لب
every single day <adv.>	هر روز
is he still single?	ایا هنوز تک است
is he still single?	ایا هنوزعزب یا مجرد است
single	یک نفره
single a	زنای مردزن داریازن شوهر یازن شوهرداربامردبیزن
single zero	صفرمنفرد
single value	ارزش منحصر بفرد
every single day <adv.>	روز به روز
single up	یک لا کردن طنابها
every single day <adv.>	همه روز
every single day <adv.>	روزانه
single	استفاده از اعدادی که در یک کلمه ذخیره میشوند
single	ازدواج نکرده
single	فرد
single	عزب
single	قایق یک نفره
single	تنها یک نفری
single	انفرادی
single	مجرد
single	جدا کردن برگزیدن
single	انتخاب کردن
single	ضربهای بایک امتیاز با تعویض محل دوتوپزن
single	تنها
single	مسابقه یکنفره
every single day <adv.>	بطور روزانه
single	منفرد
single	فقط یک
single	واحد
single	تک
every single day <adv.>	بطور یومیه
every single day <adv.>	روزبروز
single	ریبون چاپگر که فقط یک بار قابل استفاده است
single tax	مالیات بر درامد انفرادی
single tax	مالیات انفرادی
single stepping	در یک مرحله انجام دادن یا شدن
single precision	تک دقتی
single stepping	دقت یگانه پیمودن یگانه
single stage	یک طبقهای
single skinned	یک پوسته
single skinned	یک جداره
single stepping	پیمودن تک
single step	تک مرحلهای
single stage	یک طبقه
single space	در میان سطور فقط یک فاصله گذاردن تک فاصله کردن
single space	تک فاصله تو هم
single sling	باربردار یک بندی
single shot	اسلحه تک تیر
single phase	تک فازه
single phase	برق یک فاز
single line	مدار یک خطه مخابراتی درخواست مستقیم یا یک طرفه
single perforated	باروت یک سوراخه
single name paper	سفته دارای یک امضاء
single minimum	تک کمینه
single load	بار تک
single life	تجرد
single life	انفرادی
single life	زندگی مجردی
single pneumonia	اماس یک شش
single pole	تک قطب
single shot	تک گلولهای تک تیر
single shot	گلوله منفرد
single shot	یکبارهای
single reduction	تقلیل سرعت تکی
single purpose	تک منظوره
single precision	دقت یگانه
single precision	دقت تک
single precision	دقت واحد
single precision	با دقت معمولی
single pole	چوبدستی تکی اسکی
single lane	شاهراه یک خطه
single tax	مالیات واحد
with single cream	با کرم یا خامه کم
single flight	پرواز رفت
single sign-on	ورود یگانه به سیستم [رایانه شناسی]
single yarn	نخ یک لا [این نخ از تابیده شدن الیاف در یک جهت بوجود می آید و قبل از مرحله چندلا تابی است.]
single line	ردیف تکی
single line	ردیف مجزا
single line	خط تنها
single line	خط مجزا
to be single-minded <idiom>	مصمم بودن [اصطلاح]
single-use tableware	ظروف یک بار مصرف
single-digit <adj.>	یک رقمی
a single room	یک اتاق یک نفره
single-decker	اتوبوسیکطبقه
single sex	مدرسهباشگاهویاارگانغیرمختلط
single throw	یک لنگی
single track	تک راهه
single track	فاقد وسعت معنوی فاقد درک عقلانی
single unit	یکان منفرد
single unit	یکان مستقل
single user	تک کاربری
single reed	نیتکی
single valued	تک ارز
single valued	تک ارزشی
single valued	تک مقدار
single way switch	کلید یکراهه
single whip	قرقره قلاب تک قرقرهای
single scull	پارویتکنفره
single seat	صندلییکنفره
single twist	تکدورانی
single cream	خامهپرچرب
single parent	بچهایکهفقطیاپدرویامادرداشتهباشد
single-digit <adj.>	تک رقمی
single bond	پیوند ساده
single ended	یکطرفه
single ended	یکسو
single entry	حسابداری فردی
single entry	حسابداری ساده
single envelopment	احاطه یک طرفه
single file	صف نظامی که یکی یکی پشت سرهم باشند
single file	یک ردیف ستون
single file	ستون یک
single file	به ستون یک حرکت کنید
single conductor	سیم تک رشتهای
single flow	راه یک طرفه
single flow	جاده یک مسیره
single foot	تک روی
single foot	تکاور تک رو بودن
single action	یک بار چرخش قرقره با یک بار چرخش دسته
single density	چگالی تک
single density	با تراکم واحد
single bond	پیوند یگانه
single base	تک مادهای
single base	باروت یک حبهای
single combat	جنگ تن بتن
single combat	اثبات حقانیت بوسیله نبرد تن به تن battle of wager
single barreled	یک لول
single conductor	هادی تک رشتهای
single core	کابل یک رشتهای
single core	هادی تک رشتهای
single address	با یک نشانی
single address	با یک آدرس
single crystal	تک بلور
single address	بایک نشانی
single footer	تک رو
single acting	یکطرفه
single breasted	دارای دکمه در یک طرف کت کت دو یا سه دکمه
single foot	اسب تک رو
single-minded	امین
single minded	بااراده
single haneded	دست تنها
single haneded	تنهایی
single hearted	امین
single minded	مصمم
single hearted	وفادار
single hearted	بی ریا
single minded	امین
single lane	شاهراه یک طرفه
single hearted	یکدل
single ignition	احتراق تک برقی
single-handed	یک دستی
single interlocking	یک پیچه
single-handed	تنها
single-breasted	دارای دکمه در یک طرف کت کت دو یا سه دکمه
single-minded	بی تزویر
single minded	بی تزویر
single handed	تنها
single handed	یکدستی
god is single	خدا یکتایا واحد است
single haneded	یک تنه
single file	به ستون یک
single blessedness	بی زنی یا انفراد
single-minded	بااراده
single-minded	مصمم
indian or single file	ستون یک
He has not a single star in all the seven skies. <proverb>	یک ستاره در هفت آسمان ندارد.
single acting cylinder	سیلندر یک طرفه
A single town and two different rates!. <proverb>	یک شهر و دو نرخ؟!.
indian or single file	صف تکی
single bevel but weld	جوش لب به لب "وی " ساده
book keeping by single e.	دفترداری ساده
single board computer	کامپیوتر تک بردی
There is not a single stain on your character .	هیچ لکه ننگه به شما نمی چسبد
single curtain rail	ریلپردهتکی
single quotation marks	علامتنقلقولتکی
single wire circuit	مدار تک سیم
It wI'll pass off without one single incident	آب از آب تکان نخواهد خورد
single valued function	تابع یک مقداری
single-decked pallet	سکویتکعرشه
concentrated or single load	بار تک
concentrated or single load	بار موضعی
concentrated or single load	بارمتراکم
single acting pump	پمپ یکطرفه
single armature converter	مبدل یک ارمیچری
single banked boat	قایق تک پارو زن
single barrel culvert	ابگذر استوانهای ساده

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com