Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
English
Persian
tensile load
بار کششی
Other Matches
tensile
قابل انبساط
tensile
کشش
tensile
کششی
tensile
کش دار
tensile strength
تاب کششی
tensile stress
تنش کششی مجاز
tensile stress
خستگی کششی
tensile stress
تنش کششی
tensile test
ازمایش کششی
tensile test
ازمون کششی
tensile test
ازمایش کشش
tensile zone
منطقه کششی
tensile strength
استحکام کششی
tensile strength
توان کششی
tensile strength
مقاومت کششی
tensile resistance
مقاومت کششی
resistance to tensile
تاب کششی
tensile force
نیروی کششی
tensile curve
منحنی کشش
resistance to tensile
مقاومت کششی
tensile test specimen
نمونه ازمایش کشش
tensile test piece
نمونه ازمون کششی
ultimate tensile strength
حد نهایی کشش و استحکام نخ
[قبل از پاره شدن]
ultimate tensile stress
تنش کشش نهایی
tensile fatigue test
ازمایش کشش- خستگی
tensile impact test
ازمایش کشش ضربهای
tensile test specimen
نمونه ازمون کششی
elastic limit tensile strength
دستگاه اندازه گیری الاستیسیته ارتجاع سنج
elastic limit tensile strength
elastometer ratio
useful load
فرفیت مفید
get a load of
<idiom>
دیدن چیزی
able to take a load
<adj.>
بار پذیر
load
فرمانی انتقال اطلاعات ازحافظه جانبی به حافظه اصلی
useful load
بار مفید
off load
انتقال کارها از یک سیستم کامپیوتری به سیستم دیگری که براحتی بار میشود قراردادن داده ها در یکدستگاه جانبی
to load off
خالی کردن
to load off
بار اندازی کردن
over load
اضافه بار
load and go
بارکنش و اجرا
load and go
بار کنش و اجراء
load
کاری که باید انجام شود
load
بار
load
ذخیره گذاری کردن
load
خرج گذاری کردن
load
بار کردن
load
پر کردن تفنگ یا توپ فشنگ گذاری کردن
load
بارمهمات هواپیما
load
بارگیری مهمات
load
خشاب
load
بار زدن
load
بارگیری کردن
load
محموله
load
نیرو
load
بار داشتن
load
کوله بار
load
فشار مسئولیت
load
بارالکتریکی
load
عمل پرکردن تفنگ باگلوله
load
عملکردماشین یا دستگاه
load
بار کردن پر کردن
load
گرانبارکردن
load
سنگین کردن
load
فیلم
load
گذاشتن
load
بار گیری شدن
load
بارزدن
load
تفنگ یا سلاحی را پرکردن
load
بار خارجی
load
فشنگ
load
بار فشار
load
انتقال فایل یا برنامه از دیسک یا نوار به حافظه اصلی
load
شارژ کردن
load
فرفیت بارگیری
load
بار کردن داده ترتیبی در محلهای نامتمادی حافظه
load
استفاده از بیش از یک کامپیوتر در شبکه حتی خارج از بار هر پردازنده
load
تعداد کارهایی که ماشین باید کامل کند
load
فرفیت
load
برنامه کاپیوتری که در حا فظه اصلی باز میشود و سپس به صورت خودکار اجرا میشود
load
قرار دادن دیسک یا نوار در کامپیوتر تا اجرا شود
load
برای انتقال برنامه به حافظه با گنجایش بالا
load
فشنگ گذاری
off centre load
بار خارج از مرکز
permissible load
بار مجاز
non reactive load
بار خارجی ناخودالقا
non inductive load
بار خارجی ناخودالقا
platform load
بار اماده برای بارریزی هوایی
nominal load
بار اسمی
nominal load
بار خارجی اسمی
no load voltage
ولتاژ بی باری
no load torque
گشتاور پیچشی بی باری
platform load
بار سکودار
load test
ازمایش با بار خارجی
on load speed
سرعت بار
peak load
بار قلهای
peak load
حداکثر بار
peak load
بار خارجی بیشینه
pay load
بارمفید
pay load
فرفیت مفید وسیله نقلیه
peak load
بار حداکثر
peak load
بار پیک
load module
واحدبارشو
pay load
اجناس مقرون بصرفه برای حمل ونقل
pay load
فرفیت ترابری
permanent load
بار دائمی
peak load
بحبوحه مصرف
no load switching
سوئیچینگ بی باری
no load speed
سرعت بی باری
load regulator
نافم بار
load variation
تغییر بار
load test
ازمون بار گذاری
load test
ازمایش بار
load of an ass
بار خر
load time
زمان بارکردن
travelling load
بار متحرک
mission load
بار مبنای عملیاتی
load variation
نوسان بار
mission load
اماد عملیاتی
maximum load
بار گذاری حداکثر
maximum load
بار حداکثر
lodestaror load
ستاره راهنما راهنما
load voltage
ولتاژ بار
load tension
ولتاژ بار
load switch
کلید بار
no load loss
تلف یا تلفات بی باری
load of an ass
خروار
load point
شروع بخش ضبط کردن در نوار مغناطیسی
load point
نقطه بار
load point
نقطه بارگذاری نقطه بار کردن
no load current
جریان بی باری
load regulator
رگولاتور بار تنظیم کننده بار
load resistance
مقاومت بار
load reversal
دوره بارگذاری متناوب
load sharing
شراکت در بارگذاری
load spread
انتشار نیرو
no load condition
حالت بی باری
load spreader
بار پخش کن هواپیما
lodestaror load
ستاره قطبی
platform load
بار کف دار
scatter load
بار کردن داده ترتیبی در محلهای مختلف
variable load
بار متغیر
untimate load
بیشترین نیروئی که هر جزء سازهای بدون شکستن بایدتحمل کند
unitized load
بار بسته بندی شده یا باردست چین شده بار تقسیم بندی شده
unit load
واحد بار
unbalanced load
بار خارجی نامتوازن
ultimate load
بار گسیختگی
type load
نوع مهمات هواپیما
type load
نوع بار مهمات
total load
بار کل
torsional load
بار پیچشی
to strain under a load
درزحمت بودن بواسطه حمل یک بار
to relieve one of a load
باراز دوش کسی برداشتن
testing load
بار ازمون
wartime load
بار مبنای ناو
wartime load
بار جنگی ناو
load-bearing
دیوار باربر
Load the gun.
تفنگ را پر از فشنگ کن
load platform
سکویبار
working load
بار کاربردی
working load
بار مجاز
work load
مقدار کار در واحد زمان
work load
حجم کار
work load
مقدارکاری که یک کارگر در زمان معین انجام میدهد
work load
فرفیت کار
work load
کاربار
wind load
بار باد
wind load
سربار ناشی از اثرات باد
wheel load
فرفیت بار یا تحمل وزن باندفرود در یک فرودگاه یامحوطه تاکسی کردن یا جاده اسفالت
testing load
بار ازمایش
ultimate load
بار نهایی
tension load
بار کششی
service load
بار مفید
scatter load
حافظه
safe load
بار مجاز
river load
بار رود
reactive load
بار خارجی القایی
radial load
بار عرضی
pulsating load
بار ضربهای
proof load
بار ازمایشی
prescribed load
بار مهمات مجاز
prescribed load
بار مجاز
pre load
بار اولیه
pre load
پیش بار
pre load
بار کردن مقدماتی
shear load
نیروی برشی
single load
بار تک
tax load
بار مالیات
tail load
بار دم
sustained load
بار طویل المدت
suspensed load
بار اویخته
suspended load
بار معلق
suspended load
مواد غوطه ور
steady load
بار دائم
static load
بار استاتیک
standard load
بار مهمات مطابق نمونه یا تنظیم شده
standard load
بار تنظیم شده
sling load
بار اویزان از هواپیما
sling load
بارمعلق
sling load
بار خارجی هلی کوپتر
point load
بار نقطهای
load module
یک برنامه کامپیوتر به شکلی که میتواند فورا" توسط کامپیوتر اجرا شود
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com