English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
universal joint coupling اتصال قفل کاردان
Other Matches
male connector ورودی با سوزنهای اتصال که وارد اتصال سادگی میشود تا اتصال الکتریکی برقرار میکند
resourceful کاردان
full of resource کاردان
technician کاردان
skilled کاردان
technicians کاردان
knowing کاردان
electrotechnics کاردان برق
technicians اهل فن کاردان
propeller shaft میل کاردان
deft کاردان چالاک
cardanic suspension تعلیق کاردان
skill کاردان بودن
universal joint قفل کاردان
tubular transmission shaft لوله کاردان
technician اهل فن کاردان
propeller shaft محور کاردان
plug compatible دستگاه جانبی که نیازمند هیچ گونه تغییر رابط برای اتصال مستقیم به سیستم کامپیوتری یک سازنده دیگر نمیباشدهمساز برای اتصال سازگاری برای اتصال
competent فنی متخصص کاردان
aningenious artisan صنعتگر کاردان یاباهوش
transverse cardan shaft محور کاردان عرضی
patches کابل کوچک با اتصال در هر انتها برای اجاد اتصال الکتریکی در تابلو
layers لایهای که اتصال / عدم اتصال را بین گیرنده و فرستنده ایجاد میکند
layer لایهای که اتصال / عدم اتصال را بین گیرنده و فرستنده ایجاد میکند
patch کابل کوچک با اتصال در هر انتها برای اجاد اتصال الکتریکی در تابلو
PPP پروتکل تامین کننده اتصال شبکه روی اتصال آسنکرون
connector وسیله فیزیکی با چندین اتصال فلزی که به وسایل اجازه اتصال به سادگی می دهند
fiber نوعی اتصال که برای اتصال دو کابل فیبر نوری بهم به کار می رود
fibres نوعی اتصال که برای اتصال دو کابل فیبر نوری بهم به کار می رود
fibre نوعی اتصال که برای اتصال دو کابل فیبر نوری بهم به کار می رود
contacts یچ یا اتصال که حاوی یک سیر الکتریکی است وقتی که با اتصال دیگر ارتباط برقرار میکند
contacting یچ یا اتصال که حاوی یک سیر الکتریکی است وقتی که با اتصال دیگر ارتباط برقرار میکند
contact یچ یا اتصال که حاوی یک سیر الکتریکی است وقتی که با اتصال دیگر ارتباط برقرار میکند
contacted یچ یا اتصال که حاوی یک سیر الکتریکی است وقتی که با اتصال دیگر ارتباط برقرار میکند
moorings سیمهای اتصال مسلح کننده مین سیم اتصال
DB connector اتصال به شکل D که معمولاگ به صورت دو ردیف سوزن است برای اتصال وسایل ارسال داده
swivelled اتصال گردنده اتصال لولایی چرخیدن
linkages مجموعه اتصال اتصال متصل کردن
swivels اتصال گردنده اتصال لولایی چرخیدن
drawbar بازوی اتصال سهم اهرم اتصال
linkage مجموعه اتصال اتصال متصل کردن
swivel اتصال گردنده اتصال لولایی چرخیدن
RJ connector نام عمومی برای اتصال هشت سوزنی که درشبکههای BuneT برای اتصال کابل UTP به کار می رود
terminal محل اتصال پیچ اتصال
leads قطب اتصال سیم اتصال
slip road سینه کش اتصال فراز اتصال
cascade connection اتصال کاسکاد اتصال پلهای
lead قطب اتصال سیم اتصال
ramps سینه کش اتصال فراز اتصال
ramp سینه کش اتصال فراز اتصال
terminals محل اتصال پیچ اتصال
T connector اتصال Coa xial به شکل حرف T که دو کابل باریک loaxial را با دو شاخههای BNC بهم وصل میکند و اتصال سومی برای کابل دیگر یا کارت واسط شبکه ایجاد میکند
interface 1-تغییر وسیله با افزودن مدار یا اتصال به آن برای ساخت سیستم ارتباطی استاندارد. 2-اتصال دو یا چند وسیله ناسازگار با هم با مدار برای برقراری ارتباط
interfaces 1-تغییر وسیله با افزودن مدار یا اتصال به آن برای ساخت سیستم ارتباطی استاندارد. 2-اتصال دو یا چند وسیله ناسازگار با هم با مدار برای برقراری ارتباط
subscriber's line اتصال تلفنی هادی اتصال هادی مشترک
colligation اتصال
union اتصال
butt joint riveting اتصال لب به لب
butt joint اتصال لب به لب
inosculation اتصال
conjuncture اتصال
connection line خط اتصال
interconnection اتصال
connectivity اتصال
interconnetion اتصال
joint اتصال
unions اتصال
connect node کد اتصال
jump joint اتصال لب به لب
contacts اتصال
attach اتصال
binding اتصال
lap joint اتصال لب به لب
contacting اتصال
incorporation اتصال
contact اتصال
contacted اتصال
clutch dog فک اتصال
lead wire خط اتصال
attaches اتصال
law of continvity اتصال
concatenate اتصال
hitching اتصال
hitches اتصال
connector اتصال
hitched اتصال
hitch اتصال
attaching اتصال
wiring اتصال
v joint اتصال "وی "
fitting اتصال
suspension اتصال
suspensions اتصال
nexus اتصال
juncture اتصال
tie line خط اتصال
fusions اتصال
coupling اتصال
fusion اتصال
conjunction اتصال
link اتصال
symphysis اتصال
continuity اتصال
cutter link اتصال
junction اتصال
networks اتصال
tie down اتصال
junctions اتصال
bounding اتصال
seam خط اتصال
bonding اتصال
bindings اتصال
single u butt weld اتصال لب به لب "یو"
single u butt joint اتصال لب به لب "یو"
network اتصال
abjoint بی اتصال
abutment اتصال
connexions اتصال
connection اتصال
conjunctions اتصال
seams خط اتصال
scarf اتصال
scarfs اتصال
coitus اتصال
coupling coefficient ضریب اتصال
connectivity platform برنامه اتصال
contact series اتصال سری
dead earth اتصال زمین
connexion ارتباط اتصال
ground connection اتصال زمین
delta connection اتصال مثلث
connection terminal پایانه اتصال
corner joint اتصال گوشه
coupler link لینک اتصال
coupling capacitor خازن اتصال
corner joint اتصال فارسی
connector symbol علامت اتصال
coupler link عضو اتصال
connector اتصال دهنده
connector وسیله اتصال
contact pair زوج اتصال
contact plug فیش اتصال
coupling factor ضریب اتصال
coupling magent اهنربای اتصال
coupling valve ارزش اتصال
coupling element عنصر اتصال
coupling instability نااستواری اتصال
crosspoint زوج اتصال
data link اتصال داده
cross linking اتصال عرضی
connection diagram دیاگرام اتصال
accolade خط اتصال اکولاد
commissure سطح اتصال
short-circuit اتصال کوتاه
short-circuits اتصال کوتاه
connecting اتصال دهنده
acondylose منفصل بی اتصال
acondylous منفصل بی اتصال
adaptor piece حلقه اتصال
arris fillet joint اتصال فرنگی
automatic drop اتصال خودکار
balanced circuit اتصال سیمتریک
conjunctions اتصال اقتران
conjunction اتصال اقتران
accolades خط اتصال اکولاد
jack انبر اتصال
jacks انبر اتصال
floating فاقدوسیله اتصال
synchronised با هم اتصال دادن
synchronises با هم اتصال دادن
synchronising با هم اتصال دادن
synchronize با هم اتصال دادن
synchronizes با هم اتصال دادن
manifold روپوش اتصال
discontinuities عدم اتصال
discontinuity عدم اتصال
ball joint توپی اتصال
becket حلقه اتصال
cluster joint اتصال خوشهای
by pass اتصال کوتاه
collector contact اتصال کلکتور
commissure محل اتصال
concatenated key کلید اتصال
conference circuit اتصال پیشنهادی
connect time زمان اتصال
connected load توان اتصال
connecting branch اتصال یا پیوستگی
connecting diagram دیاگرام اتصال
connecting rod میله اتصال
connection box جعبه اتصال
circuit diagram شمای اتصال
channel attached اتصال کانالی
binding post پیچ اتصال
binding screw پیچ اتصال
branch extension اتصال شنت
brittannia joint اتصال بریتانیایی
fitting قطعه اتصال
cable joint موف اتصال
cam control بادامک اتصال
capacity ground اتصال به فرفیت
Recent search history
Search history is off. Activate
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com