Dictiornary-Farsi | اختصاصی خصوصی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 202 (9 milliseconds)

English	Persian
private	اختصاصی خصوصی
privates	اختصاصی خصوصی


Other Matches

several fishery	محل صید اختصاصی ماهی صیدگاه اختصاصی
private automatic branch exchange	رد و بدل کننده شعبهای اتومات خصوصی مبادله انشعاب خودکار خصوصی
specified command	فرماندهی اختصاصی فرماندهی نیروی اختصاصی
allocations	اختصاصی
appropriative	اختصاصی
proprietary	اختصاصی
occupation crossing	پل اختصاصی
dedicated	اختصاصی
technical	اختصاصی
allocation	اختصاصی
individuals	اختصاصی
individual	اختصاصی
landmark	نشان اختصاصی
landmarks	نشان اختصاصی
additional outlet	انشعاب اختصاصی
appropriation	ذخیره اختصاصی
appropriated surplus	ذخیره اختصاصی
speciality	رشته اختصاصی
allotments	منابع اختصاصی
separate	علیحده اختصاصی
separated	علیحده اختصاصی
separates	علیحده اختصاصی
distinguishing	مشخص اختصاصی
patent medicine	داروی اختصاصی
patent medicines	داروی اختصاصی
specialities	رشته اختصاصی
dedicated computer	کامپیوتر اختصاصی
dedicated device	دستگاه اختصاصی
special tribunal	دادگاه اختصاصی
specific variance	پراکنش اختصاصی
specificity	اختصاصی بودن
specified command	نیروی اختصاصی
driveways	راه اختصاصی
a dedicated line	یک خط [سیم] اختصاصی
aedes	زیارتگاه اختصاصی
aedis	زیارتگاه اختصاصی
special ability	توانایی اختصاصی
dedicated lines	خطوط اختصاصی
dedicated system	سیستم اختصاصی
lacunar amnesia	یادزدودگی اختصاصی
localized amnesia	یادزدودگی اختصاصی
local theory	نظریه اختصاصی
native compiler	کامپایلر اختصاصی
native language	زبان اختصاصی
parts peculiar	قطعات اختصاصی
proprietary goods	کالاهای اختصاصی
proprietary program	برنامه اختصاصی
allotment	منابع اختصاصی
specialising	اختصاصی کردن
specialises	اختصاصی کردن
specializes	اختصاصی کردن
specializing	اختصاصی کردن
specialize	اختصاصی کردن
trait	نشان اختصاصی
characters	صفت اختصاصی
character	صفت اختصاصی
traits	نشان اختصاصی
specialty	رشته اختصاصی
specific search	تجسس اختصاصی منطقه
a dedicated server	[رایانه] خدمتگذار اختصاصی
the peculiarities of mammals	نشانهای اختصاصی پستانداران
a dedicated wiring circuit	یک مدار الکتریکی اختصاصی
suigeneris	اختصاصی منحصر بفرد
harmonic selective ringing	تلفن اختصاصی همساز
characterization	توصیف صفات اختصاصی
dedicated file server	خدمتگذار فایل اختصاصی
reservations	قطعه زمین اختصاصی
proprietary file format	قالب فایل اختصاصی
reservation	قطعه زمین اختصاصی
privy	محرم اسرار اختصاصی
dedicated word processor	کلمه پرداز اختصاصی
non specific factors of production	عوامل غیر اختصاصی تولید
post exchange	فروشگاه اختصاصی پادگان ارتش
individual	اختصاصی فردی یک نفر سرباز
individuals	اختصاصی فردی یک نفر سرباز
distinctively	بطورمشخص یا اختصاصی بروجه تمیز
custom built	سفارشی تهیه شده اختصاصی
netware	سیستم عامل شبکه اختصاصی ساخت Novell
privates	خصوصی
subrosa	خصوصی
personal	خصوصی
private line	خط خصوصی
necessary house	خصوصی
informal	خصوصی
private	خصوصی
off the record <idiom>	خصوصی
jackes	خصوصی
private agreement	قرارداد خصوصی
praivate ownership	مالکیت خصوصی
private benefits	منافع خصوصی
private ownership	مالکیت خصوصی
private property	مالکیت خصوصی
private law	حقوق خصوصی
paticular	خصوصی بابت
private cost	هزینه خصوصی
private corporation	شرکت خصوصی
private consumption	مصرف خصوصی
private company	شرکت خصوصی
Citizens' Band	باند خصوصی
private deed	سند خصوصی
private employees	کارکنان خصوصی
private borrowing	استقراض خصوصی
private enterprises	موسسات خصوصی
private institutions	موسسات خصوصی
private debt	بدهی خصوصی
private finance	مالیه خصوصی
private property	دارائیهای خصوصی
private saving	پس انداز خصوصی
privatises	خصوصی کردن
privatising	خصوصی کردن
privatization	خصوصی کردن
privatize	خصوصی کردن
privatized	خصوصی کردن
privatizes	خصوصی کردن
privatizing	خصوصی کردن
very own <adj.>	خصوصی [شخصی]
camarin	نیایشگاه خصوصی
private lessons	تدریس خصوصی
extra tuition	تدریس خصوصی
private tuition	تدریس خصوصی
privatised	خصوصی کردن
private eyes	کارآگاه خصوصی
private eye	کارآگاه خصوصی
private talk	صحبت خصوصی
private treaty	معامله خصوصی
privately leased line	خط اجارهای خصوصی
proprietary company	شرکت خصوصی
backstage	محرمانه خصوصی
quasi private	شبه خصوصی
quasi private	نیمه خصوصی
relator	مدعی خصوصی
relator	شاکی خصوصی
apsidiole	نیایشگاه خصوصی
semiprivate	نیمه خصوصی
off-the-record	محرمانه و خصوصی
off the record	محرمانه و خصوصی
special relativity	نسبیت خصوصی
pillow talk	حرفهای خصوصی
private tutoring [American E]	تدریس خصوصی
privy	خصوصی محرمانه
private sector	بخش خصوصی
party line	خط خصوصی تلفن
subjective	فاعلی خصوصی
tutored	معلم خصوصی
closets	گنجه خصوصی
closeting	گنجه خصوصی
party lines	خط خصوصی تلفن
private investigator	کاراگاه خصوصی
private detectives	کاراگاه خصوصی
private detective	کاراگاه خصوصی
private schools	اموزشگاه خصوصی
private school	اموزشگاه خصوصی
private enterprise	عمل خصوصی
privately	بطور خصوصی
in petto	بطور خصوصی
closeted	گنجه خصوصی
closet	گنجه خصوصی
personal	منقول خصوصی
passkey	کلید خصوصی
casket	نامه خصوصی
caskets	نامه خصوصی
tutor	معلم خصوصی
tutors	معلم خصوصی
private enterprise	شرکت خصوصی
tutors	درس خصوصی دادن به
special theory of relativity	نظریه نسبیت خصوصی
to be privately insured	بیمه خصوصی داشتن
tutored	درس خصوصی دادن به
sitting in camera	جلسه خصوصی دادگاه
private enterprise	اقتصاد بخش خصوصی
jurist	متخصص حقوق خصوصی
jurists	متخصص حقوق خصوصی
tutor	درس خصوصی دادن به
to have private insurance [cover]	بیمه خصوصی داشتن
backside	عقب هر چیزی خصوصی
to give private lessons	درس خصوصی دادن
behind the stage <adj.> <adv.>	خصوصی [اصطلاح مجازی]
pbx	تبادل انشعاب خصوصی
private rate of discount	نرخ تنزیل خصوصی
private rate of return	نرخ بازده خصوصی
private branch exchange	مبادله انشعاب خصوصی
private broadcasting	پخش برنامه خصوصی
principle of exclusion	در مورد کالاهای خصوصی
curtain lecture	صحبتهای خصوصی زن وشوهر
backsides	عقب هر چیزی خصوصی
tutorials	درس خصوصی دادن به
tutorial	درس خصوصی دادن به
personal staff	ستاد خصوصی فرمانده
narrative statement	عبارتی که متغیرها را تنظیم میکند و فضای ذخیره سازی در شروع برنامه اختصاصی میدهد
To have selfish motives . to have an axe to grind.	غرض شخصی ( خصوصی ) داشتن
with average	شامل خسارات خصوصی وجزئی
private international law	حقوق بین الملل خصوصی
objectives	علمی و بدون نظر خصوصی
palor	اطاق برای گفتگو خصوصی
privy purse	اعتبارمخصوص هزینههای خصوصی پادشاه
marginal net private product	محصول خصوصی نهائی خالص
objective	علمی و بدون نظر خصوصی
private enterprise	اقتصاد ازاد موسسه خصوصی
to keep one's feet on the ground <idiom>	علمی ماندن و بدون نظر خصوصی
committees	هیئت بررسی انجمن جلسه خصوصی