English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 122 (7 milliseconds)
English Persian
Scotticism اداب وخصوصیات اسکاتلندی خسیسی
Scotticisms اداب وخصوصیات اسکاتلندی خسیسی
Other Matches
scotch gambit گامبی اسکاتلندی درگشایش اسکاتلندی شطرنج
penuriousness خسیسی
parsimoniousness خسیسی
sordidness خسیسی خست
streakiest دارای اخلاق وخصوصیات فردی
streakier دارای اخلاق وخصوصیات فردی
streaky دارای اخلاق وخصوصیات فردی
dysgenic مضر برای صفات وخصوصیات ارثی
self expression ابراز وتصریح عقاید وخصوصیات خود
aircraft alternation اصلاحات در خواص فیزیکی وخصوصیات پرواز هواپیما
Scotsmen اسکاتلندی
scotching اسکاتلندی
north briton اسکاتلندی
Scots اسکاتلندی
Scottish اسکاتلندی
Scot اسکاتلندی
Scotsman اسکاتلندی
scotish اسکاتلندی
scotches اسکاتلندی
erse اسکاتلندی
scotch اسکاتلندی
scotchman اسکاتلندی
scotchwoman زن اسکاتلندی
scotched اسکاتلندی
laird ملاک اسکاتلندی
scotticize اسکاتلندی مه اب شدن
scotch opening گشایش اسکاتلندی
lairds ملاک اسکاتلندی
collie سگ گله اسکاتلندی
scotches ویسکی اسکاتلندی
scotching ویسکی اسکاتلندی
scotched ویسکی اسکاتلندی
scotch ویسکی اسکاتلندی
collies سگ گله اسکاتلندی
kirkman عضوکلیسای اسکاتلندی کشیش
writer to the signet مشاور حقوقی اسکاتلندی
Gaelic زبان بومی اسکاتلندی
scotch four knights' game بازی چهاراسب اسکاتلندی شطرنج
aberdeen angus گاو بی شاخ پرواری اسکاتلندی
skye terrier سگ کوچک وپا کوتاه اسکاتلندی
cottar روستایی اسکاتلندی که کلبه رعیتی دارد
cotter روستایی اسکاتلندی که کلبه رعیتی دارد
garron یکجور اسب کوچک اسکاتلندی وایرلندی
goring gambit گامبی گورینگ در بازی شطرنج اسکاتلندی
mountain dew ویسکی اسکاتلندی که بطورقاچاق در کوهستانهادرست می کنند
gael مردم کوهستانی اسکاتلند سلتهای اسکاتلندی
practices اداب
habitude اداب
good manners اداب
elegant maners اداب
propriety of behaviour اداب
ceremonials اداب
rite اداب
manners اداب
mores اداب
rules of decorum اداب
devoir اداب
etiquette اداب
ceremonial اداب
preciosity اداب دانی
unmennerly بدون اداب
unmannered بدون اداب
polite مبادی اداب
politer مبادی اداب
politest مبادی اداب
he has no manners اداب ندارد
religious rites اداب دینی
tactful مبادی اداب
protocol اداب ورسوم
liturgy اداب نماز
liturgies اداب نماز
protocols اداب ورسوم
punctual اداب دان
tactfully مبادی اداب
decorum اداب دانی
military courtesy اداب معاشرت نظامی
military courtesy رفتارو اداب نظامی
formalism رعایت ائین و اداب
savoir vivre دانش اداب ومعاشرت
tactlessly بدون مبادی اداب
etiquette علم اداب معاشرت
punctiliously بسیار مبادی اداب
punctilious بسیار مبادی اداب
kith علم اداب معاشرت
ritually از روی اداب ومراسم
customs of war اداب عرفی جنگ
breach of propriety عدم رعایت اداب
formality رعایت اداب ورسوم
tactless بدون مبادی اداب
turkism اداب وسنن ترکی
galloway اسب مخصوص چهار نعل نوعی تاتوی اسکاتلندی ازنژاد گالووی
to observe the proprieties اداب معاشرت را نگاه داشتن
frenchify اداب ورسوم فرانسویها را داشتن
judaize اداب و رسوم یهودی را پذیرفتن
unconventionality عدم رعایت اداب و رسوم
anglomania شیفتگی برای اداب انگلیسی ها
toilet training اموزش اداب توالت رفتن
americanization پذیرش اخلاق و اداب امریکایی
formal مقید به اداب ورسوم اداری
cad پست و بدون مبادی اداب بودن
sinify مطابق اداب ورسوم چینی کردن
smoothie ادم مبادی اداب چرب زبان
clownish دارای رفتار زمخت وبدون اداب
sinicize مطابق اداب ورسوم چینی کردن
smoothies ادم مبادی اداب چرب زبان
cads پست و بدون مبادی اداب بودن
italianism پیروی از اداب و رسوم مردم ایتالیا
keep up with the times موافق اوضاع و اداب روزرفتار کردن
smoothy ادم مبادی اداب چرب زبان
agriology مطاله و تطبیق اداب و رسوم قبایل وحشی
propriety قواعد متداول ومرسوم رفتارواداب سخن مراعات اداب نزاکت
occidentalist کسیکه فرهنگ و اداب باختریان را جستجو میکند باختر شناس
bon ton روش خوب رفتار از روی نزاکت وطبق اداب معموله
maud یکجور پارچه پیچازی که شبانان اسکاتلندی میپوشند یکجور گلیم سفری
High Church فرقهای که سخت پابند اداب ورسوم کلیسایی ومناجات وتسبیحات مرسوم درکلیساهستند
customs of war اداب مربوط به جنگ که بدون انکه قدرت قانونی داشته باشد موردقبول دولتهاست
relative income hypothesis بوده و نقش اداب و رسوم در رابطه بامصرف را نشان میدهد . این تئوری ازدیگرتئوریهای جدید درباره مصرف است
ethnography تشریح علمی نژادهای بشراز نظر اداب ورسوم و اختلافاتی که ازاین نقطه نظر با هم دارند
sinicism متابعت از اداب ورسوم چینی چینی پرستی
hellenism یونانی مابی اداب یونانی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com