Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 38 (2 milliseconds)
English
Persian
redemption of a loan
ادای دین
Search result with all words
tender
پیشنهاد ادای دین
tender
وجهی که خوانده برای اثبات امادگیش در مورد ادای دین خواهان به دادگاه عرضه میکند
tendered
پیشنهاد ادای دین
tendered
وجهی که خوانده برای اثبات امادگیش در مورد ادای دین خواهان به دادگاه عرضه میکند
tenderest
پیشنهاد ادای دین
tenderest
وجهی که خوانده برای اثبات امادگیش در مورد ادای دین خواهان به دادگاه عرضه میکند
tendering
پیشنهاد ادای دین
tendering
وجهی که خوانده برای اثبات امادگیش در مورد ادای دین خواهان به دادگاه عرضه میکند
salvo
شلیک توپ برای ادای احترام توپ سلام
salvoes
شلیک توپ برای ادای احترام توپ سلام
pronunciation
ادای سخن
pronunciations
ادای سخن
acquit
ادای
acquits
ادای
acquitting
ادای
bushwhack
ادای کسی را در اوردن مبارزه کردن
d. of a speech
ادای نطق
gun salute
سلام با تیراندازی توپخانه ادای احترام با شلیک توپ
gutturalize
ادای اصوات بصورت گلویی
labialization
ادای اصوات بصورت شفوی
mannishly
با ادای مردانه
mannishness
ادای مردانه
plea of tender
اعلام امادگی خوانده به ادای دین خواهان در دادگاه
side honors
مراسم ادای احترام در میزپاس
take off
ادای کسی را دراوردن
the d. of duty
ادای وفیفه
voir dire
سوالاتی که پیش از پرس ازمایی اصلی از شاهد میشود و هدف از ان احرازصلاحیتش برای ادای شهادت است
To mimic someone.
ادای کسی را در آوردن
mutton dressed as lamb
ادای جوانترها را درآوردن
alimony suit
ادای نفقه
[حقوق]
homage
ادای احترام
to do homage
ادای احترام کردن
to pay homage
ادای احترام کردن
to render homage
ادای احترام کردن
to do homage to somebody
به کسی ادای احترام کردن
to pay homage to somebody
به کسی ادای احترام کردن
to render homage to somebody
به کسی ادای احترام کردن
Partial phrase not found.
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com