English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
horizontal integration ادغام افقی
Other Matches
levelled تراز سطح افقی افقی کردن
planed افقی سطح افق افقی کردن
plane افقی سطح افق افقی کردن
level تراز سطح افقی افقی کردن
planing افقی سطح افق افقی کردن
planes افقی سطح افق افقی کردن
leveled تراز سطح افقی افقی کردن
levels تراز سطح افقی افقی کردن
sliding wedge گاوه افقی یاکولاس افقی
integeration ادغام
crasis ادغام
mergers ادغام
ellipse ادغام
ellipses ادغام
synal ادغام
merger ادغام
diphthongs ادغام
diphthong ادغام
elision ادغام
condensation ادغام
umlaut ادغام
affrication ادغام
amalgametion ادغام
pooling ادغام
affricate ادغام
contractions ادغام همکشیدن
contraction ادغام همکشیدن
umlaut ادغام کردن
vertical integration ادغام عمودی
sectoral integation ادغام بخشی
affricate ادغام صوتی
vertical merger ادغام عمودی
merge ادغام شدن
merge ادغام کردن
merges ادغام شرکتها
merges ادغام شدن
mail merge ادغام پستی
merge ادغام شرکتها
merges ادغام کردن
consolidation ادغام کردن
mail merging ادغام پستی
consolidator ادغام کننده
eliding ادغام کردن
diphthongization ادغام اصوات
elided ادغام کردن
elide ادغام کردن
elides ادغام کردن
coalesced ادغام دو یا چند فایل
coalesce ادغام دو یا چند فایل
consolidation ادغام دو یا چند موسسه
coalesces ادغام دو یا چند فایل
coalescing ادغام دو یا چند فایل
merge sort ادغام و جور کردن
syn ادغام هجائی یاصدایی
sort merge جور کردن و ادغام
consolidation ادغام دو یاچند موسسه
diphthongize ادغام کردن اصوات
amalgamation ادغام یا اختلاط شرکتها
consolidate goods کالاها را ادغام کردن
merge غرق شدن ادغام کردن
synaloepha ادغام دو یا چندحرف صدا دار
merges غرق شدن ادغام کردن
contractile ادغام شونده هم کشی پذیر
ain't صورت ادغام شدهء not areوnot is
synalepha ادغام دویاچند حرف صدا دار
business combination ادغام دو یا چند موسسه دریکی از ان موسسات
umlaut ادغام حرف صداداردرحرف صدادار بعدی
except مکان دهی و ادغام شامل نیست
report generator نرم افزاری که امکان ادغام فایل ازپایگاه داده ها به متن را میدهد
word star یک برنامه پردازش کلمه مشهور که شامل هجی کردن کلمات و ویژگی ادغام پستی استacrostic
collator ماشینی که برای تلفیق و ادغام مجموعه کارتها یا سایر اسناد در یک رشته متوالی بکار می رود
optimal merge tree نمایش درختی یک ترتیب که در ان رشته ها قرار است درهم ادغام گردند تا اینکه حداقل تعداد عملیات رخ دهد
horizontal افقی
lateral افقی
laterad افقی
groupage ادغام نمودن بارهای مختلف جهت حمل ترکیب در حمل
crosscut saw اره افقی بر
horizontal taping مساحی افقی
horizontal pump پمپ افقی
horizontal wedge کولاس افقی
horizontal boring سوراخکاری افقی
jack arch طاق افقی
horizontal disparity ناهمخوانی افقی
cross level افقی کردن
horizontal wedge گاوه افقی
horizontal candlepower شمع افقی
cross hatch هاشور افقی
cross head تیر افقی
cross beam تیر افقی
tier ردیف افقی
tiers ردیف افقی
horizontal hook قلاب افقی
horizontal integration تمرکز افقی
transverse plane صفحه افقی
horizontal plane صفحه افقی
abscissa بعد افقی
abscissa محور افقی
horizontal polarization قطبش افقی
horizontal growth رشد افقی
horizontal mobility تحرک افقی
horizontally بطور افقی
horizontal section برش افقی
horizontal integration انضمام افقی
horizontal scrolling حرکت افقی
horizontal combination ترکیب افقی
horizontal crossbar میله افقی
horizontal loading کولاس افقی
landscape orientation تمایل افقی
cross-beam تیر افقی
rhumb دایره افقی
brise-soleil کرکره افقی
horizontal سطح افقی
straightest افقی بطورسرراست
straighter افقی بطورسرراست
straight افقی بطورسرراست
transom الت افقی
yardarm بازوی افقی
transom وادار افقی
trunnion پاشنه افقی
brise-soleil پرده افقی
putlog or lock تیر افقی
ordinate حور افقی
trunnion مفصل افقی
plain coordinates مختصات افقی
horizontal cornice رخ بام افقی
merges برنامه کاربردی نرم افزاری که فایلهای ذخیره شده در فایل جدید ادغام شده اند
merge برنامه کاربردی نرم افزاری که فایلهای ذخیره شده در فایل جدید ادغام شده اند
Mingle design طرح تلفیقی [ادغام کردن طرح ها با یکدیگر]
horizontal arch element حلقه افقی قوس
horizon system of coordinates دستگاه مختصات افقی
x plates صفحات انحراف افقی
cross level حباب تراز افقی
X coordinate مختصات بردار افقی
x axis بردار افقی گراف
grand pianos پیانوی بزرگ و افقی
dragon-tie تیر افقی گوشه ها
bars میله افقی در پرش
boom ستون افقی [کشتی]
bar میله افقی در پرش
horizontal loom دار افقی [قالی]
cross grinder شاه تیر افقی
common roof تیرچه افقی خرپا
vertical loom دار افقی [قالی]
breastsummer تیر افقی سردر
advection جابجایی افقی هوا
transverse adduction نزدیک کردن افقی
elevators مکان افقی متحرک
roof tree کش دیرک افقی چادر
ridge pole کش دیرک افقی چادر
horizontal shearing stress تنش برش افقی
lateral واقع درخط افقی
spar ستون افقی [کشتی]
horizontal social mobility تحرک افقی اجتماعی
horizontal stabilizer مکان افقی ثابت
horizontal synchronizing همزمان ساز افقی
surge حرکات افقی اب دریا
surged حرکات افقی اب دریا
surges حرکات افقی اب دریا
mean horizontal candlepower شمع افقی متوسط
lateralrelationship نسبت در خط افقی از پهلو
grand piano پیانوی بزرگ و افقی
elevator مکان افقی متحرک
laterad واقع درخط افقی
horizontal labor mobility تحرک افقی کارگر
transverse abduction دور کردن افقی
transom الت افقی کمرکش
horizontal loading بارگیری افقی کشتیها
horizontal phase control تنظیم فاز افقی
crossbar تیرک افقی دروازه
crossbars تیرک افقی دروازه
adjustment for horizontal-circle image تنظیم افقی مرکز تصویر
wale تیر افقی انتخاب کردن
windowsill قسمت افقی لبه پنجره
x axis محور افقی مختصات یا محورطولها
horizontal loading پر کردن مهمات به طور افقی
racing dive شیرجه افقی دراغاز مسابقه
horizontal event numbering شماره گذاری افقی وقایع
transit compass الت سنجش گوشههای افقی
foward speed همنه سرعت در صفحه افقی
booms تیر افقی وصل به بادبان
booming تیر افقی وصل به بادبان
bars چوب افقی بالای مانع
boomed تیر افقی وصل به بادبان
boom تیر افقی وصل به بادبان
yards بازوی افقی دکل ناو
bar چوب افقی بالای مانع
crossbars چوب افقی بالای مانع
crossbar چوب افقی بالای مانع
scan یکی ازخط وط افقی فسفری
yard بازوی افقی دکل ناو
chitary jireugi ضربه مشت موازی یا افقی
scans یکی ازخط وط افقی فسفری
ledger تیر افقی جلو چوبست
western roll غلطیدن افقی از روی میله
crosspiece قسمت افقی وعرضی هر چیزی
scanned یکی ازخط وط افقی فسفری
ledgers تیر افقی جلو چوبست
axis برای مختصات افقی در گراف
merging traffic ادغام جاده فرعی به جاده اصلی
breast چوب افقی پایین دار [قالی]
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com