Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (8 milliseconds)
English
Persian
sheldrake
اردک وحشی دریایی
Other Matches
mallard
اردک وحشی
wildfowl
اردک وحشی
mallards
اردک وحشی
loggerhead
نوعی اردک دریایی
brutify
وحشی یا حیوان صفت کردن وحشی شدن
pickerel
اردک ماهی کوچک گوشت اردک ماهی
wild fowl
مرغان وحشی پرندگان وحشی
seabee
گردان ساختمان دریایی گردان مهندسی دریایی مخصوص ساختن پایگاه ولنگرگاه یکان استحکامات دریایی
ferae naturae
وحشی ذاتا وحشی
midshipman
افسر پایین رتبه نیروی دریایی دانشجوی سال دوم دانشکده دریایی
piratic
درخوردزدان دریایی مربوطبه دزدان دریایی مبنی بردزدی
running lights
فارهای شناور دریایی چراغهای راه دریایی
petty officer
معاون افسرنگهبان دریایی درجه دارنیروی دریایی
kites
کایت دریایی هدف کش دریایی غوطه وردر اب
petty officers
معاون افسرنگهبان دریایی درجه دارنیروی دریایی
kite
کایت دریایی هدف کش دریایی غوطه وردر اب
pilot chart
نقشههای راهنمای دریایی نقشه ناوبری دریایی
oceanography
تهیه نقشههای دریایی و نقشه برداری دریایی
chine
عضو طولی در کنار بدنه شناورهای دریایی یاهواپیماهای دریایی که محل برخورد سطوح فوقانی وتحتانی میباشند
stadimeter
مسافت یاب دریایی الیداد دریایی
sea cucumber
حلزون دریایی از جنس راب دریایی
sea mark
راهنمای دریایی :چراغ یافانوس دریایی
ducks and drakes
اردک نر
duck
اردک
duck and drake
اردک نر
ducked
اردک
duckings
اردک
drakes
اردک نر
drake
اردک نر
ducks
اردک
pike
اردک ماهی
quack
صدای اردک
duckling
جوجه اردک
quacking
صدای اردک
goosander
اردک ماهیخوار
flapper
جوجه اردک
quacked
صدای اردک
merganser
اردک ماهیخوار
pintail
اردک دم دراز
ducklings
جوجه اردک
ducklings
بچه اردک
duckling
بچه اردک
quacks
صدای اردک
duckings
اردک ماده غوطه
duck
اردک ماده غوطه
squawks
صدای اردک دراوردن
ducks
اردک ماده غوطه
waddles
اردک وارراه رفتن
squawked
صدای اردک دراوردن
luce
اردک ماهی بزرگ
waddled
اردک وارراه رفتن
squawk
صدای اردک دراوردن
waddle
اردک وارراه رفتن
ugly duckling
<idiom>
جوجه اردک زشت
waddling
اردک وارراه رفتن
ducked
اردک ماده غوطه
sea power
قدرت دریایی منظور کشوری است که بادریا ارتباط ویژه دارد ودارای نیروی دریایی قوی است
convoy joiner
ناوهای منفردی که به کاروان دریایی پیوسته اند ناوهای متفرقه اضافی درستون دریایی
naval activity
تاسیسات دریایی قسمت دریایی
terns
پرستوک دریایی چلچله دریایی
tern
پرستوک دریایی چلچله دریایی
marine
تفنگداران دریایی تکاوران دریایی
marines
تفنگداران دریایی تکاوران دریایی
task unit
نیروی واگذار کننده ماموریت دریایی یکان یا بخشی ازگروه ماموریت دریایی که زیر امر فرمانده گروه قرارمی گیرد
attack director
وسایل محاسباتی سیستم کنترل اتش دریایی وسیله هادی تک اتش دریایی
scaup duck
اردک قرمز اسیاواروپا وامریکا
sashay
اردک وار راه رفتن
waddle
راه رفتن اردک وار
walleyed
انواع مختلف اردک ماهی
waddling
راه رفتن اردک وار
walleye
انواع مختلف اردک ماهی
waddles
راه رفتن اردک وار
waddled
راه رفتن اردک وار
summary areas
مناطق اطلاعاتی دریایی مناطق یاد شده در خلاصه وضعیت دریایی
light lists
کتابهای راهنمای محل فارهای دریایی فهرست راهنمای چراغهای دریایی
dibber
اب خوردن مثل اردک بذر کاری
jack salmon
اردک ماهی چشم سفید امریکا
Black sheep
جوجه اردک زشت
[اصطلاح روزمره]
quacks
صدای اردک کردن دوای قلابی دادن
quacking
صدای اردک کردن دوای قلابی دادن
quacked
صدای اردک کردن دوای قلابی دادن
quack
صدای اردک کردن دوای قلابی دادن
knot
گره دریایی
[واحد اندازه گیری]
[واحد سرعت دریایی]
knot
میل دریایی
[واحد اندازه گیری]
[واحد سرعت دریایی]
gadwall
اردک قهوهای و سیه فام شمال اروپا و امریکا
pochard
یکجور اردک اروپایی که سروگردنش حنایی رنگ اشت
maritime
ناوگان مستقل دریایی ناوگان دریایی دریایی
decoyed
طعمه یا دام یا توری برای گرفتن اردک و مرغان دیگر
decoys
طعمه یا دام یا توری برای گرفتن اردک و مرغان دیگر
decoy
طعمه یا دام یا توری برای گرفتن اردک و مرغان دیگر
decoying
طعمه یا دام یا توری برای گرفتن اردک و مرغان دیگر
naval aviation
قسمت هوایی نیروی دریایی هواپیمایی نیروی دریایی
rear commodore
سرپرست کاروان دریایی جانشین فرمانده کاروان دریایی
bureau of naval personnel
اداره پرسنل نیروی دریایی دفتر پرسنل دریایی
light period
دوره تناوب روشنایی چراغ دریایی دوره تناوب روشن شدن فار دریایی
crash position indicator
برج اعلام محل وقوع سوانح دریایی برج مراقبت سوانح دریایی
rambunctious
وحشی
uncivilized
وحشی
ungovernable
وحشی
ruttish
وحشی
truculent
وحشی
sylvatic
وحشی
unshaped
وحشی
wild
وحشی
savages
وحشی
unmannerly
وحشی
hare brained
وحشی
feral
وحشی
anthropophagus
وحشی
undaunted
وحشی
barbaric
وحشی
barbarous
وحشی
savaged
وحشی
ruffian
وحشی
ruffians
وحشی
savage
وحشی
ferocious
وحشی
wilds
وحشی
wildest
وحشی
gris
وحشی
ferine
وحشی
boarish
وحشی
savaging
وحشی
Gothic
وحشی
unshapen
وحشی
naval gunfire
تیراندازی توپخانه دریایی اتش توپخانه دریایی
convoy commodore
فرمانده ستون دریایی فرمانده کاروان دریایی
Marine Corps
نیروی تکاوران دریایی نیروی تفنگداران دریایی
savage
وحشی کردن
savage
وحشی شدن
mustang
اسب وحشی
manlike
جنس نر وحشی
barbarize
وحشی کردن
savages
وحشی شدن
brutalizing
وحشی شدن
savaged
وحشی شدن
savaging
وحشی کردن
savages
وحشی کردن
savaging
وحشی شدن
wildling
حیوان وحشی
saracen
کافر وحشی
cheetahs
یوزپلنگ وحشی
cheetah
یوزپلنگ وحشی
onion grass
یکجور جو وحشی
brutalised
وحشی شدن
brutalises
وحشی شدن
brutalising
وحشی شدن
brutalize
وحشی شدن
brutalized
وحشی شدن
brutalizes
وحشی شدن
fellness
وحشی گری
buffalo
گاو وحشی
buffaloes
گاو وحشی
feral child
کودک وحشی
onion couch
یکجور جو وحشی
on the same p as the savages
درترازو وحشی ها
gothicism
وحشی گری
parsnips
زردک وحشی
parsnips
هویج وحشی
farouche
وحشی صفت
parsnip
زردک وحشی
parsnip
هویج وحشی
imbrute
وحشی شدن
horsemint
نعناع وحشی
wildcats
گربه وحشی
wildcat
گربه وحشی
bullock
گوساله وحشی
savaged
وحشی کردن
bullocks
گوساله وحشی
grosses
وحشی توده
grosser
وحشی توده
headache
خشخاش وحشی
grossed
وحشی توده
wildness
وحشی گری
headaches
خشخاش وحشی
wildlife
حیوانات وحشی
Wild West
غرب وحشی
gross
وحشی توده
wild rice
برنج وحشی
tiger cat
گربه وحشی
semi barbarian
نیم وحشی
bestiality
وحشی گری
uncivilly
وحشی بی ادب
grossing
وحشی توده
uncivil
وحشی بی ادب
charlock
خردل وحشی
toadflax
کتان وحشی
grossest
وحشی توده
barbarise
وحشی کردن
leopard
پلنگ گربه وحشی
caprifig
درخت انجیر وحشی
wildfowler
شکارچی غاز وحشی
leopards
پلنگ گربه وحشی
mallard
نوعی مرغابی وحشی
troglodyte
انسانهای غارنشین وحشی
wild parsley
انواع هویج وحشی
wild beasts
جانوران وحشی وحوش
perfection of savagery
نهایت وحشی گری
styrax
بوته وحشی جاوی
perfection of savagery
کمال وحشی گری
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com