English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 77 (5 milliseconds)
English Persian
cavy ارنب رومی
Other Matches
romanesque رومی وابسته به تمدن رومی
hare ارنب
hares ارنب
leporis ارنب
lepus ارنب
Roman رومی
Romans رومی
ogive رومی
lovage انجدان رومی
lyra چنگ رومی
lyrae چنگ رومی
celtic nard سنبل رومی
romish رومی وار
mastic کندر رومی
romanic زبان رومی
romanesque vault طاق رومی
ogive طاق رومی
mountian spinach اسفناج رومی
romanesque بسبک رومی
romanesque ازنژاد رومی
pimpernel بادیان رومی
steelyard قپان رومی
legion سپاه رومی
Roman numerals ارقام رومی
excubitorium خوابگاه رومی
Latin cross صلیب رومی
arm roll and grapevine بغل رومی
domus سرای رومی
Roman numeral اعداد رومی
legions سپاه رومی
carcer آماجگاه رومی ها
acrus طاق رومی
hart wort انجدان رومی
oilstone سنگ رومی
hollow square [گچ بری هرمی رومی]
romanic متکلم بزبان رومی
colonica خانه های رومی
colonia خانه های رومی
castrum [کمپ نیروهای رومی]
Roman numeral عدد رومی [ریاضی]
Romans لاتین حروف رومی
anise بادیان رومی انیسون
leg ride and far leg hook بغل رومی بااستفاده از پا
popish وابسته بکاتولیک رومی
neo romanesque رومی وار نوین
neronian وابسته به NEROامپراطورستمکار رومی
Roman لاتین حروف رومی
greek catholic عضوکلیسای کاتولیک رومی
caldarium گرمخانه در حمام رومی
false ogive سپر رومی گلوله
ogive arch طاق رومی قوس جناغی
double cone [ابزار بند رومی مخروطی شکل]
cavaedium [پیش حیاط در خانه های رومی]
romih variation واریاسیون رومی دردفاع شبه مران
protasis نخستین قسمت درام قدیم رومی
hypaethrum [پنجره نیم گرد کوچک رومی]
Frigi darium [تزئینات زیبا و بزرگ در حمام های رومی]
Golden House [سرای رومی ساخته شده توسط نرو]
Hirsau style [نوعی معماری به سبک رومی در آلمان و استرالیا]
knotted shaft [ستون منحنی رومی وار شبیه قبه]
praetorian وابسته به قدرت قضاوت مادون کنسولی رومی
gregorian chant سرود مذهبی ساده کلیسای کاتولیک رومی
vesta الهه رومی خدای اجاق وخانه داری
aniseed تخم بادیان رومی که بصورت ادویه بکار میرود
lavage انجدان رومی شستشوی معده یازخم شستشو دادن
lararium [اتاق کوچک در خانه های رومی برای عبادت شخصی]
ides روز پانزدهم مارس و مه وژوئیه و اکتبر وسیزدهم ماههای رومی
municipium شهری که اهالی ان از حقوق شهر نشینان رومی بهره مند میشدند
ogive طاق رومی [این طرح در فرش های محرابی بیشتر بکار می رود.]
fasces یک دسته میله که تبری در میان ان قرار داشته وپیشاپیش فرمانداران رومی می بردند و نشان قدرت بوده
Roman law مجموعهی قوانین رومی که پایهی قوانین امروزی در بسیاری از کشورها به ویژه در اروپا است
blocage [بنایی با مواد مختلف و در اندازه های مختلف که در ساخت دیوارهای رومی بکار می رفت.]
fasces [نمادی در روم قدیم یک دسته میله که تبری در میان آن قرار داشت و و پیشاپیش فرمانداران رومی می بردند که نشان قدرت آنها بود.]
ogive ورم تمرکز گلوله رومی گلوله
papalize پاپ ماب کردن رومی کردن
lattice design طرح شبکه ای [این طرح بصورت قرینه و تکرار کل متن فرش را در بر می گیرد و از اشکال شش وجهی، نه وجهی، مربع شکل و طاق رومی برای بدنه گل ها استفاده می کند.]
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com