Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 99 (6 milliseconds)
English
Persian
conjugally
ازراه زناشویی
Other Matches
matrimony
زناشویی
married state
زناشویی
wedlock
زناشویی
marriage
زناشویی
marriages
زناشویی
broken marriage
زناشویی گسیخته
marriage life
زندگی زناشویی
marital stability
استواری زناشویی
married happiness
خوشی زناشویی
marital relations
روابط زناشویی
marriage therapy
درمان زناشویی
marital instability
نااستواری زناشویی
extramarital
خارج از زناشویی
homogamy
زناشویی بسته
consummation of marriage
دخول در زناشویی
connubiality
بستگی زناشویی
conjugality
حالت زناشویی
conjugal rights
حقوق زناشویی
marital counseling
مشاوره زناشویی
marriage counseling
مشاوره زناشویی
married life
زندگی زناشویی
marriage counselor
مشاور زناشویی
marital
مربوط به زناشویی
connubial
وابسته به زناشویی
extra-marital
خارج از زناشویی
matrimonial rights
حقوق زناشویی
to be untiedin marriage
پیوند زناشویی کردن
miscegenation
زناشویی میان نژادی
cat and dog life
زندگی زناشویی که پرازدعوانکبت باشد
jactitation of marriage
دعوی دروغ نسبت به زناشویی
pervertible
ازراه در رو
foully
ازراه خیانت
gymnastically
ازراه ورزش
heretically
ازراه رفض
inferentially
ازراه استنباط
interposingly
ازراه مداخله
posteriori
ازراه استقرار
paraphrastically
ازراه تفسیر
introspectively
ازراه خودنگری
exegetically
ازراه تفسیر
catechist
ازراه پرسش
by indirection
ازراه تقلب
by ear
ازراه گوش
interrogatively
ازراه پرسش
by courtesy
ازراه التفات
algebraically
ازراه جبر
encouragingly
ازراه تشویق
intuitively
ازراه برهانی
demonstratively
ازراه اثبات
by sea
ازراه دریا
inquiringly
ازراه بازجویی
inquiringly
ازراه استفسار
offensively
ازراه تهاجم
intuitively
ازراه انتقال
intuitively
ازراه کشف
diagnostically
ازراه تشخیص
controversially
ازراه مباحثه
basophobia
هراس ازراه رفتن
professionally
ازراه پیشه یاکسب
to break a way
موانع را ازراه خودبرداشتن
philosophically
ازراه حکمت دوستی
hieroglyphically
ازراه تصویرنگاری بطورمرموزیاغیرخوانا
catechization
ازراه سئوال وجواب
glozingly
ازراه عیب پوشی
foully
ازراه نادرستی بطورغیرعادلانه
inferentially
ازراه نتیجه گیری
ingratiatingly
ازراه خود شیرینی
withdrawals
تخلیه مواضع ازراه هوا
polemically
ازراه مجادله یا سیتزه بطورمباحثه
debaueh
ازراه درکردن گمراه کردن
rje
ورود برنامه ازراه دورEntry ob
gnosticize
ازراه عرفان تشریح کردن
withdrawal
تخلیه مواضع ازراه هوا
long-distance
ازراه دور تلفن کردن
concretionary
تشکیل شده ازراه تحجریاانجماد
long distance
ازراه دور تلفن کردن
endermic
ازراه پوستی از ورا پوست
air movements
حرکت دادن ازراه هوا
telecommunications access method
روش دستیابی ارتباطات ازراه دور
intriguingly
با دوز و کلک ازراه عشقبازی نهانی
refutation
اثبات اشتباه کسی ازراه استدلال
gamogenesis
زاد و ولد ازراه جفت گیری
demonstratively
با اقامه دلیل ازراه نشان دادن
patronizingly
ازروی بزرگ منشی ازراه تشویق
bobs
ازراه فریب وخدعه چیزی را بدست اوردن
impo
کاریکه بدانش اموزان ازراه تنبیه میدهند
bob
ازراه فریب وخدعه چیزی را بدست اوردن
parasyntheton
واژهای که ازراه اشتقاق وترکیب درست شود
parrotry
بازگویی سخن دیگران مانندطوطی یا ازراه چاپلوسی
catechetical
مبنی براموزش زبانی ازراه پرسش وپاسخ
bobbing
ازراه فریب وخدعه چیزی را بدست اوردن
break the bank
<idiom>
بانک زدن (ازراه شرط بندی به پول زیاد رسیدن)
sand crack
ترکی که ازراه رفتن روی ریگ گرم درپای انسان پیداشود
optophone
الت تبدیل روشنایی بصدابدانگونه که کوران موادچاپی را ازراه به گوش بخواند
condonation
اغماض و چشم پوشی یکی اززوجین در مورد خلافی که ازدیگری در زمینه وفایف زناشویی صادر شده است
structuralism
بخشی از روانشناسی که ازراه تعقل وتفکر وضع روحی فرد را مورد مطالعه قرارمیدهد
restitution of conjugal rights
دعوی الزام شوهر به مراجعت به خانه دعوی الزام به ایفاء وفایف زناشویی
remote control
کنترل ازراه دور کنترل بی سیم از راه دور
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com