English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
English Persian
hurdle اسب دوانی با پرش از ارتفاع
hurdles اسب دوانی با پرش از ارتفاع
Other Matches
horsey وابسته به اسب دوانی معتاد به اسب دوانی
drop height ارتفاع عمودی هواپیما تامنطقه پرش ارتفاع هواپیمادر نقطه بارریزی
barometric altimeter ارتفاع سنج بارومتری ارتفاع سنجی که با فشار جو کار میکند
descentheight ارتفاع لازم از سطح زمین برای کم کردن از ارتفاع هواپیما
terrain clearance حفظ ارتفاع امن برای پروازهواپیما تامین خودکار ارتفاع پرواز هواپیما
flare dud گلوله اتمی که در ارتفاع بیش از ارتفاع پیش بینی شده منفجر میشود
sextant altitude ارتفاع اندازه گیری شده ستارگان ارتفاع سکستانتی
pressure altitude ارتفاع از روی دستگاه فشارسنج هواپیما ارتفاع فشارسنجی
pile height ارتفاع پرز [این ارتفاع یکی از عوامل تعیین کننده قیمت و کیفیت فرش است.]
altitude separation اختلاف ارتفاع سطوح مبنای ارتفاع
absolute altimeter ارتفاع سنج یا فرازیابی که ارتفاع واقعی یا فاصله واقعی هواپیما را از زمین نشان میدهد
safe altitude ارتفاع تامین ارتفاع بی خطر
transition altitude ارتفاع استاندارد هواپیما ارتفاع هواپیما طبق جداول فنی پرواز
maximum ordinate حداکثر ارتفاع سهمی گلوله ارتفاع نقطه اوج مسیر گلوله
ocant altitude ارتفاع خارج از حدود مانع ارتفاع بالای مانع
command altitude ارتفاع فرمان داده شده برای پرواز ارتفاع تعیین شده برای هواپیمای رهگیر
raced اسب دوانی
races اسب دوانی
race اسب دوانی
horse racing اسب دوانی
horse race مسابقه اسب دوانی
race card برنامه اسب دوانی
jockeying اسب دوانی فریب
jockey سوارکاراسب دوانی شدن
jockeys سوارکاراسب دوانی شدن
low altitude ارتفاع کم ارتفاع پست
pari mutuel شرط بندی در اسب دوانی
sweepstakes شرط بندی در اسب دوانی
sweep stake شرط بندی اسب دوانی
hippodrome میدان اسب دوانی سیرک
hurdle race اسب دوانی با پرش از موانع
sweepstake شرط بندی در اسب دوانی
sweep stakes شرط بندی اسب دوانی
to ride a race در اسب دوانی شرکت کردن
dash مسابقه اسب دوانی یک مرحلهای
the hurdles اسپ دوانی با پرش از موانع
dashed مسابقه اسب دوانی یک مرحلهای
dashes مسابقه اسب دوانی یک مرحلهای
hippodrome [میدان اسب دوانی یونانی]
altitude height سطح مبنای اندازه گیری ارتفاع هواپیما ارتفاع هواپیما از سطح مبنا
jockeys نیرنگ زدن اسب دوانی کردن
jockey نیرنگ زدن اسب دوانی کردن
postward بسوی محل شروع اسب دوانی
apparent altitude ارتفاع فاهری هواپیما ارتفاع عملی هواپیما
low airburst ترکش هوایی در ارتفاع کم ترکش در ارتفاع پایین
derbies نام شهری در انگلیس مسابقه اسب دوانی
poolroom اطاق شرط بندی مسابقه اسب دوانی
totalizer ماشین ثبت شرط بندی اسب دوانی
totalizator ماشین ثبت شرط بندی اسب دوانی
steeplechases اسب دوانی باپرش از مانع اسبدوانی صحرایی
totalisator ماشین ثبت شرط بندی اسب دوانی
derby نام شهری در انگلیس مسابقه اسب دوانی
steeplechase اسب دوانی باپرش از مانع اسبدوانی صحرایی
grandstand جایگاه سر پوشیده تماشاچیان در میدان اسب دوانی یاورزشگاهها
grandstands جایگاه سر پوشیده تماشاچیان در میدان اسب دوانی یاورزشگاهها
paddock میدان تمرین اسب دوانی واتومبیلهای کورسی حصار
paddocks میدان تمرین اسب دوانی واتومبیلهای کورسی حصار
bombing height ارتفاع رهایی بمب ارتفاع هواپیماتا هدف در موقع رهایی بمب
ringman کسیکه دراسب دوانی کارش شرط بندی بامردم است
hand بردن مسابقه اسب دوانی با فاصله مناسب مجموع چهارتایی پیکان
handing بردن مسابقه اسب دوانی با فاصله مناسب مجموع چهارتایی پیکان
exmeridian altitude ارتفاع فوق نصف النهاری هواپیما ارتفاع نصف النهاری
altitude azimuth عقربه نشان دهنده ارتفاع هواپیما دستگاه نشان دهنده ارتفاع هواپیما
selling race مسابقه اسب دوانی که در ان اسب برنده بمعرض مزایده گذارده میشود
mean sea level ارتفاع متوسط از سطح دریا ارتفاع متوسط اب دریا
height datum سطح مبنای سنجش ارتفاع سطح مبنای ارتفاع
plater صفحه فلزی ساز ماشین غلتک کاغذ سازی اسب مخصوص مسابقه اسب دوانی
horsy معتاد به اسب سواری یا اسب دوانی
heights ارتفاع
apparent celestiallatitude ارتفاع
apothem ارتفاع
line height ارتفاع خط
low کم ارتفاع کم
altitudes ارتفاع
contour lines خط هم ارتفاع
attack altitude ارتفاع تک
elevations ارتفاع
altitude ارتفاع
low-rise کم ارتفاع
x height ارتفاع x
sawed off کم ارتفاع
elevation ارتفاع
low level در ارتفاع کم
depth ارتفاع
depths ارتفاع
height ارتفاع
depth of tooth ارتفاع دندانه
discharge head ارتفاع تخلیه
height adjustment میزان ارتفاع
drop altitude ارتفاع پرش
drop altitude ارتفاع بارریزی
depth of abutting gap faces ارتفاع شکاف
effective length of strut ارتفاع کمانش
cruising altitude ارتفاع پرواز
bombing height ارتفاع بمباران
cam throw ارتفاع منحنی
bankful ارتفاع لبریزی
cam throw ارتفاع بادامک
barometric ارتفاع سنجی
vertical interval اختلاف ارتفاع
computed altitude ارتفاع محسوب
ceiling ارتفاع ابر
total suction head ارتفاع کل مکشی
critical altitude ارتفاع بحرانی
take a sight ارتفاع گرفتن
critical height ارتفاع بحرانی
effective depth ارتفاع مفید
elevator gear گردونه در ارتفاع
height overall ارتفاع ساختمان
high altitude از ارتفاع زیاد
high altitude ارتفاع زیاد
quadrat ارتفاع سنج
pressure head ارتفاع فشار
optimum height ارتفاع مطلوب
hypsometer ارتفاع پیما
hypsometer ارتفاع سنج
jump altitude ارتفاع پرش
percolation head ارتفاع نفوذ
low altitude ارتفاع پایین
optimum height حداکثر ارتفاع
observed altitude ارتفاع حقیقی
net head ارتفاع موثر
height of site ارتفاع پایگاه
height of site ارتفاع ایستگاه
superelevation ارتفاع زیاد
suction lift ارتفاع مکش
studding ارتفاع اتاق
height of rise ارتفاع ابگیر
flange depth ارتفاع لبه
head pressure ارتفاع فشاری
height clearance ارتفاع مجاز
safe altitude ارتفاع امن
hight of burst ارتفاع ترکش
height of centers ارتفاع مرکز
height of eye ارتفاع راصد
height of fill ارتفاع خاکریز
height of rise ارتفاع برجستگی
low cloud ابرهای کم ارتفاع
high jump پرش ارتفاع
headroom ارتفاع ساختمان
altimeters ارتفاع یاب
humble بدون ارتفاع
humblest بدون ارتفاع
riser ارتفاع پله
flypasts پرواز در ارتفاع کم
flyby پرواز در ارتفاع کم
absolute altitude ارتفاع مطلق
flybys پرواز در ارتفاع کم
flypast پرواز در ارتفاع کم
levelled سطح ارتفاع
barometer ارتفاع سنج
barometers ارتفاع سنج
altimeter ارتفاع سنج
levelling ارتفاع یابی
altitudes ارتفاع هواپیما
ceilings ارتفاع ابر
level سطح ارتفاع
leveled سطح ارتفاع
altitude ارتفاع هواپیما
altimeters ارتفاع سنج
altimeter ارتفاع یاب
levels سطح ارتفاع
astro altitude ارتفاع نجومی
height of burst ارتفاع ترکش
rises ارتفاع پله
head ارتفاع فشاری
hauteur ارتفاع غرور
rise ارتفاع پله
altitude sickness ناخوشی ارتفاع
height adjustment screw پیچ تنظیم ارتفاع
condenser height adjustment تنظیم انقباض ارتفاع
altitude ارتفاع از سطح دریا
ceilometer ارتفاع سنج ابر
height adjustment foot پایه تنظیم ارتفاع
cap height ارتفاع حروف بزرگ
calculated altitude ارتفاع تنظیم شده
altitude separation حد سطوح مبنای ارتفاع
height adjustment scale پایه تنظیم ارتفاع
angle of elevation زاویه ارتفاع لوله
mean high water neaps متوسط ارتفاع اب دریا
mean range of the tide میانگین ارتفاع کشند
barometric altimeter ارتفاع سنج فشاری
minimum elevation حداقل ارتفاع لوله
optimum height ارتفاع حداکثرقابل استفاده
negative altitude ارتفاع غلط است
altitudes ارتفاع از سطح دریا
position angle زاویه ارتفاع جسم
hoverting حفظ ارتفاع پرواز
alpine واقع در ارتفاع زیاد
barometric altitude ارتفاع بارومتری هواپیما
high water حداکثر ارتفاع اب مد دریا
high jumper پرنده پرش ارتفاع
zenith distance ارتفاع راس القدم
altitude intercept رهگیری در ارتفاع بالا
elevating mechanism دستگاه حرکت ارتفاع
elevating arc قطاع حرکت ارتفاع
altimeter setting تنظیم ارتفاع سنج
altitude datum ارتفاع از سطح دریا
very high ارتفاع خیلی بالا
dicing photography عکاسی در ارتفاع کم باهواپیما
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com