Dictiornary-Farsi | استخر عمومی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 202 (11 milliseconds)

English	Persian
baths	استخر عمومی
public baths	استخر عمومی


Other Matches

general quarters	اماده باش عمومی دریایی محلهای سکونت عمومی
introduce	بدن خط رات امنیتی مربوطه برای عمومی کردن اطلاعات یا اتصال شرکت به یک شبکه عمومی
introduced	بدن خط رات امنیتی مربوطه برای عمومی کردن اطلاعات یا اتصال شرکت به یک شبکه عمومی
introduces	بدن خط رات امنیتی مربوطه برای عمومی کردن اطلاعات یا اتصال شرکت به یک شبکه عمومی
introducing	بدن خط رات امنیتی مربوطه برای عمومی کردن اطلاعات یا اتصال شرکت به یک شبکه عمومی
common hardware	ابزار و الات عمومی سخت ابزارهای عمومی
general porpose	کارهای عمومی مصارف عمومی
general orders	دستورات عمومی دستورالعملهای عمومی
football pools	استخر
ponds	استخر
pond	استخر
lake	استخر
reservoir	استخر
pool	استخر
lakes	استخر
lin	استخر
tank	استخر
linn	استخر
reservoirs	استخر
pools	استخر
water reservoir	استخر
swag	استخر
pooled	استخر
watering place	استخر
stank	استخر
wading pool	استخر کودکان
indoor swimming pool	استخر سر پوشیده
pound	استخر یا حوض اب
sumps	استخر تهنشینی
pounded	استخر یا حوض اب
sump	استخر تهنشینی
long course	استخر 05 متر
lough	دریاچه استخر
natatorium	استخر شنا
natatorium	استخر سرپوشیده
pounds	استخر یا حوض اب
pounding	استخر یا حوض اب
bathhouse	حمام [با استخر]
swimming pool	گرمابه [با استخر]
bathhouse	گرمابه [با استخر]
swimming pool	استخر شنا
swimming pools	استخر شنا
swimming bath [British E] [old-fashioned]	گرمابه [با استخر]
swimming pool	حمام [با استخر]
swimming bath [British E] [old-fashioned]	حمام [با استخر]
baths	استخر شنای سرپوشیده
persepolitan	اهل فارسه یا استخر
lap	شناکردن طول استخر
lapped	شناکردن طول استخر
inward dive	شیرجه پشت به استخر
diving well	قسمت عمیق استخر
flip turn	برگشت انتهای استخر
dry docks	استخر تعمیر کشتی در لنگرگاه
dry dock	استخر تعمیر کشتی در لنگرگاه
How deep is the swimming pool ?	گودی این استخر چقدر است ؟
olympic size pool	اندازه و طول استخر المپیک 05 در 12 متر
consolidated dining facility	تاسیسات غذاخوری عمومی مجتمع غذاخوری عمومی
technical foul	بازی با توپ واترپولو در حال ایستادن کف استخر
persepolis	شهر باستانی که بعداشهر استخر بجای ان ساخته شد
All members are entitled to use the swimming pool.	همه اعضاء حق دارند از استخر شنا استفاده نمایند
beach ball	توپ بزرگ و رنگارنگ برای بازی در کنارهی دریا و دریاچه و یا استخر
beach balls	توپ بزرگ و رنگارنگ برای بازی در کنارهی دریا و دریاچه و یا استخر
common carrier	موسسه حمل و نقل عمومی شرکت حمل و نقل عمومی متصدی حمل و نقل
pondage	گنجایش حوض یا استخر انباشتن اب در حوض یااستخر
common control	کنترل عمومی نقشه برداری شبکه عمومی نقشه برداری شبکه جهانی نقشه برداری
wider	عمومی
overt	عمومی
widest	عمومی
wide	عمومی
rife	عمومی
common user	عمومی
generic	عمومی
ecumenic	عمومی
general porpose	عمومی
hackneyed	عمومی
oecumenical	عمومی
popular	عمومی
outline	خط عمومی
commonest	:عمومی
commoners	عمومی
commoners	:عمومی
commonest	عمومی
generals	عمومی
general	عمومی
outlines	خط عمومی
outlining	خط عمومی
common	:عمومی
common	عمومی
universal	عمومی
public	عمومی
the public voice	عمومی
outlined	خط عمومی
general factor	عامل عمومی
general depot	امادگاه عمومی
general outpost	پاسدار عمومی
general education	اموزش عمومی
general equilibrium	تعادل عمومی
bath-house	حمام عمومی
general message	پیام عمومی
general meeting	مجمع عمومی
general meeting	جلسه عمومی
general meeting	گردهمایی عمومی
general mobilization	بسیج عمومی
general intelligence	هوش عمومی
general grant	کمک عمومی
general requirements	نیازهای عمومی
general outpatient clinic	درمانگاه عمومی
public deposits	سپردههای عمومی
general depot	انبار عمومی
general paralysis	فلج عمومی
common language	زبان عمومی
common nuisance	اضرار عمومی
common parts	قطعات عمومی
common purse	وجوه عمومی
common user	خدمات عمومی
common user items	اقلام عمومی
comulative action	اثر عمومی
common labour	کارگر عمومی
common items	قطعات عمومی
alameda	گردشگاه عمومی
cameralistic science	مالیه عمومی
central war	جنگ عمومی
checkup	معاینه عمومی
collective call sign	معرف عمومی
common grid	شبکه عمومی
common hardware	قطعات عمومی
consolidated annuities	دیون عمومی
general reserve	احتیاط عمومی
general act	سند عمومی
general allotment	اختصاصات عمومی
general amnesty	عفو عمومی
general assembly	مجمع عمومی
general cargo	بار عمومی
general concepts	تدبیر عمومی
general ability	توانایی عمومی
g/a	خسارت عمومی
counsel for the crown	وکیل عمومی
prosecture	وکیل عمومی
encyclic	عمومی دوری
public law	حقوق عمومی
folkway	طرزفکر عمومی
folkway	احساسات عمومی
fourth estate	مطبوعات عمومی
general damage	خسارت عمومی
rule of thumb	قانون عمومی
public ownership	مالکیت عمومی
public order	نظم عمومی
public network	شبکه عمومی
public library	کتابخانه عمومی
public interest	نفع عمومی
public interest	منافع عمومی
public institutions	موسسات عمومی
public information	اطلاعات عمومی
public image	تصور عمومی
public goods	کالاهای عمومی
public finance	مالیه عمومی
public facilities	تسهیلات عمومی
public place	محل عمومی
social good	کالاهای عمومی
records depository	بایگانی عمومی
reason of state	مصالح عمومی
quasi public	نیمه عمومی
public warehouse	انبار عمومی
state property	اموال عمومی
public utilities	تسهیلات عمومی
public services	خدمات عمومی
public servant	مستخدم عمومی
public property	مال عمومی
public policy	سیاست عمومی
public place	مکان عمومی
suffrage universal	حق رای عمومی
public expenditures	مخارج عمومی
public enterprises	موسسات عمومی
public domain	خط مشی عمومی
general welfare	رفاه عمومی
general theory	نظریه عمومی
general tariff	تعرفه عمومی
general support	پشتیبانی عمومی
general supplies	اماد عمومی
general supplies	تدارکات عمومی
mintster of public works	وزیرکارهای عمومی
general stock	سهام عمومی
general staff	ستاد عمومی
general relativity	نسبیت عمومی
general register	ثبات عمومی
general quarters	اسایشگاههای عمومی
general psychology	روانشناسی عمومی
general plan	نقشه عمومی
general paresis	فلج عمومی
public welfare	رفاه عمومی
in the sight of the public	در انظار عمومی
mass poverty	فقر عمومی
respublica	رفاه عمومی
public decency	عفت عمومی
public debt	قرضه عمومی
public cost	هزینه عمومی
public borrowing	استقراض عمومی
public benefits	منافع عمومی
public amnsement	نمایشگاه عمومی
public affairs	روابط عمومی