English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (11 milliseconds)
English Persian
blacklist اسم کسی رادرلیست سیاه نوشتن
blacklisted اسم کسی رادرلیست سیاه نوشتن
blacklisting اسم کسی رادرلیست سیاه نوشتن
blacklists اسم کسی رادرلیست سیاه نوشتن
Other Matches
church text یکجورحروف سیاه قلم که بیشتربرای نوشتن لوحههای گورستان بکارمی رود
photodigital memory سیستم حافظه کامپیوتری که از لیزر برای نوشتن داده روی فیلم ای که بعدا چندین بار قابل خواندن است ولی نه نوشتن استفاده میکند. WORM نیز گفته میشود. حافظه نوشتن یک بار
basalt نوع سنگ چخماق یا اتش نشانی سیاه مرمر سیاه
silhouettes نقاشی سیاه یکدست بصورت نیمرخ سیاه نشاندادن
silhouette نقاشی سیاه یکدست بصورت نیمرخ سیاه نشاندادن
scrawl با شتاب نوشتن خرچنگ قورباغهای نوشتن نامرتب وغیر استادانه نقاشی کردن
scrawling با شتاب نوشتن خرچنگ قورباغهای نوشتن نامرتب وغیر استادانه نقاشی کردن
scrawled با شتاب نوشتن خرچنگ قورباغهای نوشتن نامرتب وغیر استادانه نقاشی کردن
scrawls با شتاب نوشتن خرچنگ قورباغهای نوشتن نامرتب وغیر استادانه نقاشی کردن
melanin رنگ سیاه ولکههای سیاه روی پوست
write protect غیر ممکن کردن نوشتن روی فلاپی دیسک یا با حرکت دادن قسمت حفافت در مقابل نوشتن
crape نوار ابریشمی سیاه سیاه پوشانیدن
black holes حفره سیاه چاله سیاه
black hole حفره سیاه چاله سیاه
sable رنگ سیاه لباس سیاه
smutted whcat گندم سیاه یا زنگ سیاه
ethiops سیاب سیاه جیوه سیاه
sables رنگ سیاه لباس سیاه
bold face طرح سیاه حرف سیاه
encipher برمز نوشتن رمز نوشتن
to a. letter روی نامه عنوان نوشتن نامه نوشتن کاغذی رابعنوان
DVD درایو دیسک DVD که به کاربر امکان نوشتن , پاک کردن و نوشتن مجدد داده روی دیسک DVD میدهد
black body radiation تابش جسم سیاه پرتو جسم سیاه
erasable قطعه حافظه فقط خواندنی که توسط ولتاژ اعمال شده به سوزن نوشتن آن برنامه ریزی است و داده بهاین سوزن نوشتن اعمال میشود وتوسعه اشعه مافوق بنفش پاک میشود
he dose not know how to write نوشتن نمیداند نوشتن بلدنیست بلدنیست بنویسد
paper white monitor صفحه نمایش که متن سیاه را روی صفحه سفید نمایش میدهد و نه مثل متنهای معمولی درخشان روی صفحه سیاه
glaucoma اب سیاه
blacker سیاه
Negroes سیاه
jetty سیاه
Negro سیاه
blackest سیاه
sad coloured سیاه
night black سیاه
jet-black سیاه سیاه
ebon سیاه
blacks سیاه
pitch dark سیاه
pitchy سیاه
jetties سیاه
black سیاه
swamping سیاه اب
dogwood سیاه ال
swamped سیاه اب
swamp سیاه اب
quagmires سیاه اب
quagmire سیاه اب
bogs سیاه اب
sooty سیاه
bog سیاه اب
swamps سیاه اب
grimy سیاه
blacked سیاه
mossy سیاه اب
marsh سیاه اب
marshes سیاه اب
moles خال سیاه
blackbody جسم سیاه
ravens کلاغ سیاه
d.'s cow سوسک سیاه
crowberry سنگروی سیاه
black short شکستگی سیاه
black list فهرست سیاه
Congo یکجورچای سیاه
raven کلاغ سیاه
spades خال دل سیاه
dark coloured سیاه رنگ
black load سرب سیاه
black propaganda تبلیغات سیاه
black sheet ورق سیاه
dunggeon سیاه چال
doit پول سیاه
black list لیست سیاه
niello مینای سیاه
black powder باروت سیاه
black shortness ترک سیاه
eriochrome black سیاه اریوکروم
ethiope سیاه پوست
black wash رنگ سیاه
blackamoor سیاه زنگی
darky سیاه زنگی
mole خال سیاه
colly سیاه کردن
blackest سیاه کردن
blackest سیاه رنگی
blackest سیاه رنگ
blackest سیاه شده
black سیاه رنگ
black سیاه رنگی
blacker سیاه کردن
blacker سیاه رنگی
blacker سیاه رنگ
black سیاه کردن
blacker سیاه شده
blacked سیاه شده
blacked سیاه کردن
chiaroscurist سیاه قلمکار
blacks سیاه شده
blacks سیاه رنگ
hohlraum جسم سیاه
blackcap کاکل سیاه
black سیاه شده
blackcock باقرقره سیاه نر
boldface حروف سیاه
bone black عاج سیاه
buck wheat گندم سیاه
saracen corn گندم سیاه
whooping cough سیاه سرفه
charbon سیاه زخم
blacked سیاه رنگی
blacks سیاه کردن
blacks سیاه رنگی
blacked سیاه رنگ
black liqour شربت سیاه
buckwheat گندم سیاه
etch سیاه قلم
graphite سرب سیاه
rooks کلاغ سیاه
rook کلاغ سیاه
lynxes سیاه گوش
lynx سیاه گوش
black market بازار سیاه
blacking رنگ سیاه
blacking واکس سیاه
basalt سیاه سنگ
blackheads جوش سر سیاه
blackhead جوش سر سیاه
black markets بازار سیاه
swarthy سیاه چره
marshes سیاه اب باطلاق
etches سیاه قلم
etched سیاه قلم
blacken سیاه کردن
blackened سیاه کردن
blackening سیاه کردن
blackens سیاه کردن
denigrate سیاه کردن
denigrated سیاه کردن
denigrates سیاه کردن
gins عرق جو سیاه
gin عرق جو سیاه
marsh سیاه اب باطلاق
sandstone سنگ سیاه
smudging سیاه شدن
smudges سیاه شدن
smudged سیاه شدن
smudge سیاه شدن
crapping گندم سیاه
crapped گندم سیاه
crap گندم سیاه
denigrating سیاه کردن
black box جعبه سیاه
black light نور سیاه
black book کتاب سیاه
black body جسم سیاه
black bile صفرای سیاه
denigration سیاه ساختن
dungeon سیاه چال
black ash خاکستر سیاه
dungeons سیاه چال
black anneal سیاه گداختن
black brittleness شکستگی سیاه
black brittleness ترک سیاه
black level تراز سیاه
black letter حرف سیاه
black lead سرب سیاه
black gang غلام سیاه
black finish پوشش سیاه
black eyed سیاه چشم
black diamond الماس سیاه
black cap کلاه سیاه
blach hulled سیاه پوست
bitumen macadam ماکادام سیاه
blackboards تخته سیاه
blackboard تخته سیاه
black board تخته سیاه
black boxes جعبه سیاه
black hole سیاه چال
black holes سیاه چال
biotite میکای سیاه
begrime سیاه کردن
aniline black سیاه انیلینی
achromatic سیاه و سفید
caraway زیره سیاه
livers جگر سیاه
liver جگر سیاه
pitch-black خیلی سیاه
pitch black خیلی سیاه
anthrax سیاه زخم
robed in bleck سیاه پوش
robed in bleck سیاه پوشیده
sabled سیاه پوش
sadly dressed سیاه پوش
schorl کهربای سیاه
scoter مرغابی سیاه
sealing coat روکاری سیاه
substantia nigra جسم سیاه
spade خال دل سیاه
sycamine توت سیاه
tamarack سیاه کاج
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com