Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 63 (5 milliseconds)
English
Persian
officer on duty
افسرنگهبان ستاد
Other Matches
combined staff
ستاد مختلط ستاد متشکل از پرسنل نظامی چند کشور در عملیات
integrated staff
ستاد یکپارچه ستاد التقاطی
petty officers
معاون افسرنگهبان دریایی درجه دارنیروی دریایی
petty officer
معاون افسرنگهبان دریایی درجه دارنیروی دریایی
headquarters
ستاد
general staff
ستاد کل
army staff
ستاد نظامی
brigade staff
ستاد تیپ
combined staff
ستاد مرکب
staff
1- ستاد 2- کارکنان
brigade headquarters
ستاد تیپ
conducting staff
ستاد هادی
directing staff
ستاد هادی
duty officer
افسرمداومتکار ستاد
general staff
ستاد ارتش
vice chief of staff
دستیاررئیس ستاد
supreme commander's staff
ستاد کل ارتش
staff officer
افسر ستاد
special staff
ستاد تخصصی
personal staff
ستاد شخصی
operational headquarters
ستاد عملیاتی
joint staff
ستاد مشترک
integrated staff
ستاد توام
general staff
ستاد عمومی
GHQ
ستاد عمومی
joint
ستاد مشترک
staff
قسمت ستاد
Chiefs of Staff
رئیس ستاد
staffs
1- ستاد 2- کارکنان
staffs
قسمت ستاد
staffed
1- ستاد 2- کارکنان
Chief of Staff
رئیس ستاد
staffed
قسمت ستاد
staff
پرسنل ستاد ستادی
joint chief of staff
رئیس ستاد ارتش
joint chief of staff
رئیس ستاد مشترک
personal staff
ستاد خصوصی فرمانده
supreme commander's staff
ستاد عالی ارتش
vice chief of staff
جانشین رئیس ستاد
GHQ
مخفف ستاد مرکزی
jcs
رئیس ستاد مشترک
jcs
رئیس ستاد ارتش
army staff
ستاد نیروی زمینی
staffs
پرسنل ستاد ستادی
army general staff
ستاد عمومی ارتش
staffed
پرسنل ستاد ستادی
conducting staff
ستاد هدایت کننده
duty officer
افسر نگهبان ستاد
directing staff
ستاد هدایت کننده
assistant chief of staff
معاون رئیس ستاد
planning staff
ستاد طرح ریزی کننده
staffs
چوب پرچم ستاد ارتش
staff
چوب پرچم ستاد ارتش
staffed
چوب پرچم ستاد ارتش
general staff college
دانشکده فرماندهی و ستاد دانشگاه جنگ
combined communication board
هیئت ارتباطات ستاد یکانهای مرکب
staffs
مربوط به ستاد سمبه پاک کننده توپ
staff
مربوط به ستاد سمبه پاک کننده توپ
staffed
مربوط به ستاد سمبه پاک کننده توپ
reconstitution site
قرارگاه یا ستاد بازیافتی ازیک یکان منهدم شده
staffing guide
کتاب راهنمای پرسنل ستاد یاکتاب راهنمای انتخاب وتشکیل پرسنل ستادی
analysis staff
ستاد تجزیه و تحلیل کننده گروه تجزیه و تحلیل کننده
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com