English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (9 milliseconds)
English Persian
straight افقی بطورسرراست
straighter افقی بطورسرراست
straightest افقی بطورسرراست
Other Matches
plane افقی سطح افق افقی کردن
levels تراز سطح افقی افقی کردن
levelled تراز سطح افقی افقی کردن
leveled تراز سطح افقی افقی کردن
level تراز سطح افقی افقی کردن
planing افقی سطح افق افقی کردن
planes افقی سطح افق افقی کردن
planed افقی سطح افق افقی کردن
sliding wedge گاوه افقی یاکولاس افقی
lateral افقی
laterad افقی
horizontal افقی
ordinate حور افقی
horizontal crossbar میله افقی
crosscut saw اره افقی بر
cross hatch هاشور افقی
cross head تیر افقی
cross beam تیر افقی
horizontal growth رشد افقی
landscape orientation تمایل افقی
plain coordinates مختصات افقی
putlog or lock تیر افقی
rhumb دایره افقی
horizontal disparity ناهمخوانی افقی
horizontal combination ترکیب افقی
horizontal wedge کولاس افقی
horizontal candlepower شمع افقی
horizontal boring سوراخکاری افقی
jack arch طاق افقی
horizontal wedge گاوه افقی
tiers ردیف افقی
horizontal plane صفحه افقی
abscissa بعد افقی
abscissa محور افقی
horizontal integration تمرکز افقی
horizontal integration انضمام افقی
horizontal loading کولاس افقی
tier ردیف افقی
horizontal integration ادغام افقی
horizontal taping مساحی افقی
horizontal polarization قطبش افقی
horizontal section برش افقی
horizontal scrolling حرکت افقی
transverse plane صفحه افقی
horizontal pump پمپ افقی
horizontally بطور افقی
horizontal mobility تحرک افقی
trunnion مفصل افقی
brise-soleil کرکره افقی
brise-soleil پرده افقی
cross-beam تیر افقی
horizontal cornice رخ بام افقی
cross level افقی کردن
trunnion پاشنه افقی
yardarm بازوی افقی
horizontal سطح افقی
horizontal hook قلاب افقی
transom الت افقی
transom وادار افقی
bars میله افقی در پرش
horizontal shearing stress تنش برش افقی
horizontal social mobility تحرک افقی اجتماعی
horizontal stabilizer مکان افقی ثابت
horizontal synchronizing همزمان ساز افقی
vertical loom دار افقی [قالی]
bar میله افقی در پرش
surged حرکات افقی اب دریا
boom ستون افقی [کشتی]
horizontal phase control تنظیم فاز افقی
horizontal labor mobility تحرک افقی کارگر
lateral واقع درخط افقی
crossbar تیرک افقی دروازه
advection جابجایی افقی هوا
grand pianos پیانوی بزرگ و افقی
grand piano پیانوی بزرگ و افقی
horizontal loading بارگیری افقی کشتیها
x plates صفحات انحراف افقی
crossbars تیرک افقی دروازه
x axis بردار افقی گراف
X coordinate مختصات بردار افقی
elevator مکان افقی متحرک
surges حرکات افقی اب دریا
transom الت افقی کمرکش
transverse abduction دور کردن افقی
surge حرکات افقی اب دریا
spar ستون افقی [کشتی]
ridge pole کش دیرک افقی چادر
transverse adduction نزدیک کردن افقی
cross level حباب تراز افقی
dragon-tie تیر افقی گوشه ها
horizon system of coordinates دستگاه مختصات افقی
breastsummer تیر افقی سردر
horizontal loom دار افقی [قالی]
cross grinder شاه تیر افقی
elevators مکان افقی متحرک
horizontal arch element حلقه افقی قوس
laterad واقع درخط افقی
lateralrelationship نسبت در خط افقی از پهلو
mean horizontal candlepower شمع افقی متوسط
common roof تیرچه افقی خرپا
roof tree کش دیرک افقی چادر
foward speed همنه سرعت در صفحه افقی
horizontal loading پر کردن مهمات به طور افقی
crosspiece قسمت افقی وعرضی هر چیزی
horizontal event numbering شماره گذاری افقی وقایع
ledgers تیر افقی جلو چوبست
chitary jireugi ضربه مشت موازی یا افقی
bar چوب افقی بالای مانع
axis برای مختصات افقی در گراف
boomed تیر افقی وصل به بادبان
booming تیر افقی وصل به بادبان
booms تیر افقی وصل به بادبان
ledger تیر افقی جلو چوبست
scans یکی ازخط وط افقی فسفری
scanned یکی ازخط وط افقی فسفری
yard بازوی افقی دکل ناو
scan یکی ازخط وط افقی فسفری
yards بازوی افقی دکل ناو
racing dive شیرجه افقی دراغاز مسابقه
transit compass الت سنجش گوشههای افقی
boom تیر افقی وصل به بادبان
wale تیر افقی انتخاب کردن
crossbar چوب افقی بالای مانع
adjustment for horizontal-circle image تنظیم افقی مرکز تصویر
bars چوب افقی بالای مانع
x axis محور افقی مختصات یا محورطولها
windowsill قسمت افقی لبه پنجره
crossbars چوب افقی بالای مانع
western roll غلطیدن افقی از روی میله
sliding wedge تیغه متحرک کولاس گاوهای افقی
x axis محور افقی روی یک صفحه مختصاتی
horizontal drilling and milling machine دستگاه مته کاری و فرزکاری افقی
trabeation ساخته شده بوسیله تیرهای افقی
breast چوب افقی پایین دار [قالی]
mid span مرکزفاصله افقی بین دو پایه متوالی پل
horizontal tab حرکت مکان نما به صورت افقی
chimney-mantle [قسمت افقی پیش بخاری تزئینی]
warp beam چوب افقی بالای دار [قالی]
trabeated ساخته شده بوسیله تیرهای افقی
twisting دوران حول محور افقی پیچش
bail چوب کوتاه افقی روی پایه
twist دوران حول محور افقی پیچش
lateral افقی راهرو زیرزمینی موازی جبهه
twists دوران حول محور افقی پیچش
rows مجموعه دادههای افقی در آرایه یا ماتریس
validity بررسی و افقی بودن داده یا نتیجه
x amplifier تقویت کننده با سیستم انحراف افقی
rowed مجموعه دادههای افقی در آرایه یا ماتریس
row مجموعه دادههای افقی در آرایه یا ماتریس
bowled باختن توپزن در نتیجه انداختن میله افقی
side cast پرتاب نخ ماهیگیری بحالت قوس تقریبا" افقی
purline قسمت افقی روی شاه تیر یا ستونها
outhaul طناب وصل کننده بادبان به تیر افقی
purlin قسمت افقی روی شاه تیر یاستونها
raster scan graphics نمایش بصری صفحه تصویربا خطوط افقی
treadmills چرخ افقی بزرگی که زندانیان ان را بحرکت دراورند
planche وضع افقی بدن ژیمناست روی دستها
treadmill چرخ افقی بزرگی که زندانیان ان را بحرکت دراورند
adjustable stabilizer تثبیت کننده افقی قابل تنظیم هواپیما
high tailed aircraft هواپیمایی که دم افقی ان بالای سکان عمودی قرارگرفته
advection حرکت افقی تودهای ازهوا دراثرتغییردرجهء حرارت
orientation جهت صفحه یا به صورت لبه افقی یا عمودی
femur [نمای صاف افقی که میان آن حجاری شده باشد.]
potter wheel صفحه افقی گردنده که کوزه گر گل بران قالب میکند
dish rag حالت افقی بدن ژیمناست درامتداد چوب موازنه
scan حرکت اشعه تصویر افقی در مقابل صفحه CRT
jetstream باد تقریبا افقی با سرعت بیش از 08 کیلومتر بر ساعت
ledger board تخته افقی روی نرده پلکان یانرده ایوان
blade flapping حرکت تیغههای گردنده هلیکوپتر حول لولای افقی
planimetric نقشهای که فقط فواصل افقی نقاط رانشان میدهد
scans حرکت اشعه تصویر افقی در مقابل صفحه CRT
spreader میله افقی که بادبان را از دکل جدا نگاه می دارد
scanned حرکت اشعه تصویر افقی در مقابل صفحه CRT
two-dimensional آرایهای که عناصر افقی و عمودی محل دهی میکند
panning حرکت افقی داده گرافیکی درعرض یک صفحه نمایش
rung [تکه ای افقی که باعث قویتر شدن ساختار سندلی میشود]
topping lift طناب وصل به دکل برای نگهداری تیر اصلی افقی
variation زاویه افقی بین امتدادمغناطیسی محل و نصف النهارهای جغرافیایی
long-and-short work [بنایی با استفاده از بلوک های افقی و عمودی بلند و کوتاه]
landscapes جهت یابی صفحه یا کاغذ که لبه بلندتر آن افقی است
landscape جهت یابی صفحه یا کاغذ که لبه بلندتر آن افقی است
landscaped جهت یابی صفحه یا کاغذ که لبه بلندتر آن افقی است
theodolites دوربین اپتیکی برای اندازه گیری زوایای قائم یا افقی
theodolite دوربین اپتیکی برای اندازه گیری زوایای قائم یا افقی
variations زاویه افقی بین امتدادمغناطیسی محل و نصف النهارهای جغرافیایی
landscaping جهت یابی صفحه یا کاغذ که لبه بلندتر آن افقی است
tipping در عکاسی هوایی چرخش دوربین حول محور افقی هواپیما
horizontal control کنترل افقی در نقشه برداری اندازه گیری بر دو سمت نقشهای
tip در عکاسی هوایی چرخش دوربین حول محور افقی هواپیما
length تعداد بیتهایی که به صورت افقی روی یک خط صفحه نمایش قرار می گیرند.
pull shot ضربه با اوردن پای عقب جلومیله و حرکت افقی چوب کریکت
lengths تعداد بیتهایی که به صورت افقی روی یک خط صفحه نمایش قرار می گیرند.
oblique weir در تصویر افقی سرریزی استکه تاج ان نسبت به جریان اب مایل باشد
crab پرواز با بالهای افقی همراه با اندکی انحراف سمتی در اثربادهای جانبی
crabs پرواز با بالهای افقی همراه با اندکی انحراف سمتی در اثربادهای جانبی
bar graph گرافی که مقادیر در آن به صورت میلههای افقی و عمودی نشان داده میشود
advection جابجایی و حرکت طبقات اتمسفری بصورت افقی و تحت تاثیر گرما
columnar گرافی که مقادیر به صورت میلههای عمودی و افقی نمایش داده می شوند
frequencies تعداد دفعاتی که اشعه تصویر ردیف افقی پیکس ها را اسکن میکند
keystone distortion تغییر شکل تصویر که خط وط عمودی در لبههای افقی صفحه نمایش خم می شوند
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com