Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 44 (6 milliseconds)
English	Persian
professed	اقرار شده
Search result with all words
avowal	افهارو اقرار علنی
avowals	افهارو اقرار علنی
own	اقرار کردن
owned	اقرار کردن
owning	اقرار کردن
owns	اقرار کردن
admit	اقرار کردن
admits	اقرار کردن
admitting	اقرار کردن
confession	اقرار
confession	اقرار بجرم
confessions	اقرار
confessions	اقرار بجرم
profession	اقرار اعتراف
professions	اقرار اعتراف
acknowledgement	اقرار
acknowledgements	اقرار
acknowledgments	اقرار
acknowledgement of debt	اقرار به بدهی
acknowledgment	اقرار تصدیق
agnize	برسمیت شناختن اقرار کردن
avouch	اقرار کردن اطمینان دادن
avouch	تصدیق یا اقرار کردن
avouchment	اقرار
conditional confession	اقرار مشروط
estoppel	اقراریاعملی که انکاریانقص ان قانوناممنوع باشد مانع قانونی برای انکارپس ازاقرارعدم امکان انکار پس از اقرار
estoppel	عدم امکان انکار پس از اقرار
extrajudicial confession	اقرار در خارج دادگاه
i own to having done it	اقرار دارم که ان کار را کرده ام
judicial confession	اقرار در دادگاه
peccavi	اقرار بگناه
plead guilty	اقرار به جرم کردن
plead not guilty	اقرار به جرم نکردن
qualified confession	اقرار مقید
resipiscence	اقرار به گناه
short shrift	مهلت مختصربرای اقرار بگناه پیش از مردن
shrift	اقرار بگناه
to cry peccavi	بگناهان خودخستوشدن گناهان خودرا اقرار کردن فریاداعتراف براوردن
to play not guilty	اقرار بگناه نکردن
to plead guilty	اقرار بگناه کردن
cop-out	اقرار به جرم
cop-outs	اقرار به جرم
to acknowledge your own guilt [culpability]	به گناه خود اقرار کردن
Partial phrase not found.

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com