English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 126 (2 milliseconds)
English Persian
hestia الهه اجاق خانوادگی وشهرها
Other Matches
vesta الهه رومی خدای اجاق وخانه داری
urbiculture مسائل ومشکلات زندگی شهری وشهرها
heraldry نجباوعلائم نجابت خانوادگی نشان نجابت خانوادگی
hearth اجاق
cooking range اجاق
hearths اجاق
furnace اجاق
greyhound در اجاق
greyhounds در اجاق
kiln اجاق
oven اجاق
furnaces اجاق
ovens اجاق
kilns اجاق
fire side اجاق
fireplace اجاق
fireplaces اجاق
fire place اجاق
minerva الهه
goddess الهه
flora الهه گل
goddesses الهه
nox الهه شب
hot plate اجاق برقی
hot-plate اجاق برقی
fire grate اجاق دیواری
hot-plates اجاق برقی
fire place opening اتشخان اجاق
faunis الهه جانوران
bellona الهه جنگ
luna الهه ماه
lucina الهه زایمان
euterpe الهه موسیقی
eris الهه ناسازگاری
themis الهه دادگستری
sol الهه خورشید
water nymph الهه دریایی
nike الهه پیروزی
neptune الهه اقیانوس
nemesis الهه انتقام
silenus الهه جنگل
gasburner اجاق گاز سوز
hearthstone سنگ پهن کف اجاق
ingle اتش منقل یا اجاق
multi flame burner اجاق چند شعله
ovenman کوره پز اجاق دار
demeter الهه زراعت وحاصلخیزی
venus الهه عشق و زیبایی
mused الهه شعر وموسیقی
muses الهه شعر وموسیقی
muse الهه شعر وموسیقی
ceres الهه زراعت ورستنی ها
pallas الهه پالاس اتنا
isis ایزس الهه حاصلخیزی
pomona الهه درختان میوه
merry dances نام الهه بامداد
artemis الهه ماه وشکار
gas burner اجاق گازسوز کوره گازی
stirrer hot plate اجاق برقی همزن دار
hearth سکوی اجاق کوره کشتی
hearths سکوی اجاق کوره کشتی
melpomene الهه شعر وتراژدی یونان
queen of night نام الهه ماه وشکار
hecate الهه سحروجادو و عالم اسفل
the nine نه تن الهه شعر و هنرهای زیبا
queen of love زهره نام الهه زیبایی
pilot burner چراغ کوچک اجاق گاز وامثال ان
caissa الهه شطرنج مخلوق سر ویلیام جونز
vestal روستایی وابسته به الهه کانون خانواده
hebe الهه جونی که ساقی خدایان بود
familial خانوادگی
domestic خانوادگی
Are you going to light the stove? آیا شما این اجاق گاز را روشن می کنید؟
washerwoman زن رختشوی خانوادگی
surname نام خانوادگی
surnames نام خانوادگی
patronymic نام خانوادگی
removed فاصله خانوادگی
nobility اصالت خانوادگی
family name اسم خانوادگی
family name نام خانوادگی
family industry صنعت خانوادگی
clannishness هواداری خانوادگی
family asset دارائی خانوادگی
family allowances مقرری خانوادگی
emblazonry نشان خانوادگی
homophyly شباهت خانوادگی
domestic problem مساله خانوادگی
household system نظام خانوادگی
blazon نشان خانوادگی
family farm مزرعه خانوادگی
family background پیشینه خانوادگی
family names نام خانوادگی
family names اسم خانوادگی
parnassian نام کوهی در یونان مرکزی که اختصاص داشت به الهه شعر
coat armour زره ونشانهای خانوادگی
domestically بطور خانوادگی و اهلی
majordomo متصدی امور خانوادگی
family neurosis روان رنجوری خانوادگی
vendettas دشمنی خونی خانوادگی
vendetta دشمنی خونی خانوادگی
emblazon بانشانهای نجابت خانوادگی اراستن
maiden names نام خانوادگی زن پیش ازشوهرکردن
blazonry علامت یانشان نجابت خانوادگی
maiden name نام خانوادگی زن پیش ازشوهرکردن
highbred دارای تربیت یانجابت خانوادگی
scutcheon سپر سپرحاوی نشان خانوادگی
heraldry ایین وتشریفات نشانهای خانوادگی
tied down <idiom> مسئولیت شغلی یا خانوادگی داشتن
major-domo متصدی امور خانوادگی دراسپانیا و ایتالیا
king of arms متصدی تشخیص وتعیین نشانهای خانوادگی
major-domos متصدی امور خانوادگی دراسپانیا و ایتالیا
He cant be tied down to family life. پای بند زندگی خانوادگی نیست
blood feud کینه وعداوت خانوادگی دشمنی دیرین
major domo متصدی امور خانوادگی دراسپانیا و ایتالیا
pewage پولی که بابت نشستن درجاهای خانوادگی یانیمکتهای چندنفری درکلیسامیدهند
hatchment صفحهای که نشانهای خانوادگی وسلاح شخص تازه مرده راروی ان نمود
morpheus الهه خواب خواب پرور
initials نخستین حروف نام و نام خانوادگی رانوشتن
initialling نخستین حروف نام و نام خانوادگی رانوشتن
initialed نخستین حروف نام و نام خانوادگی رانوشتن
initialled نخستین حروف نام و نام خانوادگی رانوشتن
initialing نخستین حروف نام و نام خانوادگی رانوشتن
initial نخستین حروف نام و نام خانوادگی رانوشتن
escutcheon سپری که دارای نشانهای نجابت خانوادگی باشد صفحهای که روی ان اسم چیزی نقش شده باشد سپرارم دار
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com