English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 104 (7 milliseconds)
English Persian
binary alloy الیاژ دوتایی
Other Matches
mackle لکه یاخطی که دراثر تاشدن کاغد دوتایی چاپ شده باشد دوتایی چاپ شدن
spectroscopic binary دوتایی طیف نمایی دوتایی بیناب نمایی
alloys الیاژ
alloy الیاژ
copper alloy الیاژ مس
alloy treated steel فولاد کم الیاژ
gun metal الیاژ مس و قلع
heavy alloy الیاژ سنگین
hypereutectoid alloy الیاژ هیپراوتکتوئیدی
free cutting alloy الیاژ اتومات
ferro alloy الیاژ فرو
unalloyed بدون الیاژ
aluminum alloy الیاژ الومینیوم
unalloyed الیاژ نشده
alloying element عنصر الیاژ
alloy steel الیاژ فولاد
iron alloy الیاژ اهن
lead base alloy الیاژ سرب
bronzes الیاژ مس و قلع
steel aloy الیاژ فولاد
alloy الیاژ همبسته
stainless alloy الیاژ ضد زنگ
superalloy فوق الیاژ
brass برنج الیاژ
alloys الیاژ همبسته
nickel alloy الیاژ نیکل
ternary alloy الیاژ سه تایی
metal alloy الیاژ فلز
magnetic alloy الیاژ مغناطیسی
light alloy الیاژ سبک
bronze الیاژ مس و قلع
couplement دوتایی
dyadic دوتایی
double star دوتایی
morote دوتایی
binary star دوتایی
duo دوتایی
doublet دوتایی
duos دوتایی
duplexes دوتایی
binary دوتایی
doublets دوتایی
duplex دوتایی
bigeminal دوتایی
dualism دوتایی
didymous دوتایی
dual دوتایی
iron carbon alloy الیاژ اهن و کربن
ferroalloy الیاژ اهن دار
alloy الیاژ فلز مرکب
alloys الیاژ فلز مرکب
alloying constituent ترکیب کننده الیاژ
platinum iridium alloy الیاژ پلاتین- ایریدیم
pearlite الیاژ اهن وکربن
wrought alloy الیاژ غیر ریختنی
eclipse binary دوتایی کسوفی
binary system منظومه دوتایی
eclipse binary دوتایی گرفتی
duplicating مخزن دوتایی
duplicates مخزن دوتایی
duplicated مخزن دوتایی
duplicate مخزن دوتایی
morote uke دفاع دوتایی
dyadic operation عمل دوتایی
ni dan geri ضربه دوتایی با پا
binary compound ترکیب دوتایی
doughunt shape چنبره دوتایی
doublet level ترازوی دوتایی
doublet band نوار دوتایی
binary system سیستم دوتایی
binary search جستجوی دوتایی
binary relation رابطه دوتایی
binary operator عملگر دوتایی
binary notation نمادسازی دوتایی
duad ترکیب دوتایی
dual compressor کمپرسور دوتایی
dyadic operator عملگر دوتایی
dyadic operation عملکرد دوتایی
dual magneto مگنتوی دوتایی
dual indicator نشاندهنده دوتایی
building up alloy الیاژ مخصوص روکش کاری
alclad نوعی ورقه از الیاژ الومینیوم
high temperature alloy الیاژ درجه حرارت بالا
die casting alloy الیاژ ریخته گری حدیدهای
binary alloy الیاژ محتوی دوفلز بنیانی
hard facing alloy الیاژ سخت گردانی سطحی
double-return stair پله های دوتایی
coupled columns ستون های دوتایی
flush bead moulding [تزئینات گچ بری دوتایی]
binary operation عمل دوتایی [ریاضی]
double Dutch طناببازی دوتایی نامفهوم
dual ignition system سیستم احتراق دوتایی
spectroscopic binary دوتایی طیف نمودی
double shear تنش برشی دوتایی
interfertile اماده زاد و ولد دوتایی باهم
alodine نوعی روکش شیمیایی جهت قطعات الیاژ الومینیوم
amalgams الیاژ جیوه باچند فلز دیگرکه برای پرکردن دندان و ایینه سازی بکار میرود ترکیب مخلوط
amalgam الیاژ جیوه باچند فلز دیگرکه برای پرکردن دندان و ایینه سازی بکار میرود ترکیب مخلوط
lohmannizing غوطه ور ساختن فلز درنمکهای ملقمه کننده و سپس روکش کردن انها توسط دو یاچند الیاژ پوشاننده محافظ
h engine موتور پیستونی با دو ردیف سیلندر روبروی قائم دوتایی و با دو میل لنگ که به خروجی مرکزی متصل شده اند
acoustic coupler وسیله ای که به یک دستگاه تلفن وصل است و دادههای دوتایی را به سیگنالهای صوتی تبدیل میکند تا در خط تلفن جریان پیدا کند
double star ستاره مزدوج ستاره دوتایی ستاره دوگانه
binary star ستاره دوگانه ستاره دوتایی ستاره مزدوج
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com