English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 31 (5 milliseconds)
English Persian
interrogation ال پرسیدن
interrogations ال پرسیدن
Search result with all words
queried پرسیدن
queried پرسیدن درباره چیزی یا پیشنهاد اینکه چیزی غلط است
queries پرسیدن
queries پرسیدن درباره چیزی یا پیشنهاد اینکه چیزی غلط است
query پرسیدن
query پرسیدن درباره چیزی یا پیشنهاد اینکه چیزی غلط است
querying پرسیدن
querying پرسیدن درباره چیزی یا پیشنهاد اینکه چیزی غلط است
inquiries ال پرسیدن . 2-دستیابی به دادن درون سیستم کامپیوتری
inquiry ال پرسیدن . 2-دستیابی به دادن درون سیستم کامپیوتری
question پرسیدن تحقیق کردن
questioned پرسیدن تحقیق کردن
questions پرسیدن تحقیق کردن
ask پرسیدن
asked پرسیدن
asking پرسیدن
asks پرسیدن
targe پرسیدن
to pose a question to any one پرسیدن
toa a person about a thing چیزی را ازکسی پرسیدن
toa one the time ساعت راازکسی پرسیدن
To ask after someone [someones health] حال کسی را پرسیدن. [جویای احوال کسی شدن.]
(the) third degree <idiom> بتفصیل پرسیدن
through the grapevine <idiom> از اشخاص دیگری پرسیدن
Asking the way پرسیدن راه
to ask پرسیدن [جویا شدن] [طلبیدن] [خواستن ]
to ask somebody's name از کسی نامش را پرسیدن
to ask somebody a question از کسی سئوالی پرسیدن
to ask somebody out از کسی پرسیدن که آیا مایل است [با شما] بیرون برود [جامعه شناسی]
Partial phrase not found.
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com