English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 179 (8 milliseconds)
English Persian
parotiditis اماس غده بناگوشی
Search result with all words
parotitic وابسته به اماس غده بناگوشی
Other Matches
parotis غده بناگوشی
parotid gland غده بناگوشی
parotid غده بناگوشی
antineuritic برضد اماس عصب مخاف اماس عصبی
appendicitis اماس ضمیمه روده اماس اپاندیس
phrenitis اماس مخ
frost hoil اماس
phlegmasia اماس
neuritis پی اماس
myelitis اماس
intumescence اماس
encephalitis اماس مخ
edema اماس
double pneumonia اماس هر دو شش
dilation اماس
inturgescence اماس
lymphangitis اماس
lymphdenomia اماس
pulmonitis اماس شش
tumefaction اماس
tumescence اماس
vulvitis اماس کس
poke اماس
tumidity اماس
poked اماس
pokes اماس
poking اماس
turgidity اماس
swellings اماس
swelling اماس
tuberosity اماس
inflammation اماس
single pneumonia اماس یک شش
hysteritis اماس زهدان
fretty اماس کرده
keratitis اماس قرنیه
iritis اماس عنبیه
garget اماس پستان
intumescent اماس کننده
gastritis اماس معده
glandular swelling اماس غدد
gnathitis اماس گونه
scleritis اماس صلبیه
hydrocile اماس خایه
intumesce اماس کردن
ileitis اماس ایلئون
lentitis اماس جلیدیه
turgescent اماس کننده
salpingitis اماس شیپور
turgescence اماس بادکردگی
tracheitis اماس نای
phlogosis اماس برونی
splenitis اماس اسپرز
podarthritis اماس بندهای پا
pyelitis اماس لگن چه
quinsy اماس چرکدارلوزتین
tumefactive اماس دار
otitis اماس گوش
osteitis اماس استخوان
metritis اماس زهدان
ophthalmitis اماس چشم
myositis اماس ماهیچه
nasitis اماس بینی
nephritis اماس گرده
tumid اماس کرده
odontitis اماس دندان
orchitis اماس خایه
retinitis اماس شبکیه
inoma اماس لیفی
carcinoma اماس سرطانی
cystitis اماس مثانه
turgid اماس دار
swollen اماس کرده
dermatosis اماس پوست
tonsillitis اماس لوزه
bronchitis اماس نایژه
dactylitis اماس انگشت
cutitis اماس زیرپوست
ague cake اماس اسپرزازنوبه
antiphlogistic اماس نشان
bunchout اماس کردن
arteritis اماس شریان
crystallitis اماس جلیدیه
blepharitis اماس پلک
colpitis اماس مهبل
palpebritis اماس پلک
brainfever اماس مغز
conjunctivitis اماس ملتحمه
enchondroma اماس غضروفی
colitis اماس قولون
hepatitis اماس کبدی
dermatitis اماس پوست
swell اماس کردن
huff اماس کردن
swelled اماس کردن
faucitis اماس گلو
swells اماس کردن
intumescent اماس کرده
arthritis اماس مفصل
fibroma اماس لیفی
enteritis اماس روده
oophoritis اماس تخم دان
ophthalmia اماس چشم رمد
vaginitis اماس یا ورم مهبل
paranephritis اماس بافتهای گرداگردگرده
tumescent اماس کرده اماسیده
pleurisy اماس شامه ریه
phlegmasia alba dolens اماس سیاهرگهای نفاسی
fibro chondritis اماس غضروف لیفی
pericarditis اماس ابشامه قلب
scrotitis اماس کیسه خایه
acromastitis اماس نوک پستان
sylosis اماس پلک وسفتی
arthritic مبتلا به اماس مفصل
bursitis اماس کیسههای مفصلی
deliescence تحلیل ناگهانی اماس
his eyes were inflammed چشمهایش اماس کرد
housemaid's knee اماس کاسه زانو
hyalitis اماس رطوبت شیشهای
laminitis اماس لایههای حساس
diaphragmatitis اماس حجاب حاجز
enostosis اماس درونی استخوان
endometritis اماس درونی زهدان
iritic وابسته به اماس عنبیه
iritic دچار اماس عنبیه
endocarditis اماس غشاء درونی دل
ileitis اماس روده دراز
diaphragmitis اماس حجاب حاجز
duodenitis اماس روده اثناعشر
gnathitis اماس ارواره بالا
endo arterities اماس درونی شریان
myomatous وابسته به اماس ماهیچه
myocarditis اماس ماهیچه قلب
antiphlogistic داروی اماس نشان
moon blind دچار اماس نوبتی
mesenteritis اماس روده بند
mastoditis اماس زائده پستانی
mastitis اماس غدههای پستان
gastro enteritis اماس معده وروده
lymphadenitis اماس غدد لفناوی
uteritis اماس زهدان التهاب رحم
internal ophthalmia اماس درونی تخم چشم
excrescency اماس گیاهی یا حیوانی برامدگی
rachitis اماس یا ورم مهره پشت
periostitis اماس پوشش یا ضریع استخوان
external ophthalmia اماس برونی تخم چشم
arthritic مربوط به ورم و اماس مفصل
meningitis اماس پاشام مغز مننژیت
gingivitis اماس و التهاب لثه دندان
tumify اماس کردن متورم ساختن
encephalomyelitis اماس مغز ونخاع شوکی
moon blindness اماس نوبتی در چشم اسب
mallenders اماس پشت زانوی اسب
paranephritis اماس غده روی گرده
parosteitis اماس بافتهای پیرامون استخوان
malanders اماس پشت زانوی اسب
pericarditis اماس برون شامه قلب
phlebitic وابسته به اماس دیواره ورید
rhachitis اماس یا ورم مهره پشت
phlebitic دچار اماس جدار ورید
acanthoma اماس سلولهای خارداربافت پوششی مالپیقی
laryngitis اماس خشک نای التهاب حنجره
parotitic دچار اماس در غده بنا گوشی
adhesion اتصال و پیوستگی غیرطبیعی سطوح در اماس
typhlitis اماس روده کور ورم اعور
pleurohepatitis اماس شامه شش وجگر التهاب غشاریه وکبد
urethritis اماس مجرای پیشاب ورم مجاری بول
phlegmon اماس بافت اگینی که یکجوران دنبل است
phlogistic وابسته به اصل اتش مربوط به اماس وتب
lampas کام اماس کام دهان اسب یکجور پارچه ابریشمی گلدار
pink eye اماس واگیره دارملتحمه یکجور تب واگیره داردر اسب
neuritis التهاب یا اماس وزخم عصبی که دردناک است وسبب ناراحتی عصبی وگاهی فلج میگردد
tympanitis اماس طبل گوش ورم گوش میانی
myocarditis اماس ماهیچه قلب ورم عضله قلب
inflame دارای اماس کردن ملتهب کردن
inflames دارای اماس کردن ملتهب کردن
inflaming دارای اماس کردن ملتهب کردن
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com