English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 194 (9 milliseconds)
English Persian
tonsillitis اماس لوزه
Other Matches
antineuritic برضد اماس عصب مخاف اماس عصبی
appendicitis اماس ضمیمه روده اماس اپاندیس
amygdala لوزه
tonsils لوزه
tonsil لوزه
tonsillectomy عمل لوزه
tonsil لوزه [کالبدشناسی]
enlarged tonsils تورم لوزه ها [پزشکی]
tonsillotomy برش وقطع لوزه
trend الودگی لوزه وحلق وگلوباسیل
enlarged tonsils بزرگ شدگی لوزه ها [پزشکی]
tonsillitis ورم لوزه زهر باد
trends الودگی لوزه وحلق وگلوباسیل
adenoidectomy عمل برداشتن لوزه سوم [پزشکی]
pharyngeal tonsil لوزه سوم [کالبدشناسی] [زیست شناسی]
adenoid لوزه سوم [کالبدشناسی] [زیست شناسی]
nasopharyngeal tonsil لوزه سوم [کالبدشناسی] [زیست شناسی]
nasopharyngeal tonsil لوزه سوم [پزشکی] [کالبد شناسی بدن انسان]
pharyngeal tonsil لوزه سوم [پزشکی] [کالبد شناسی بدن انسان]
adenoid لوزه سوم [پزشکی] [کالبد شناسی بدن انسان]
poke اماس
phrenitis اماس مخ
pulmonitis اماس شش
encephalitis اماس مخ
phlegmasia اماس
dilation اماس
double pneumonia اماس هر دو شش
edema اماس
neuritis پی اماس
myelitis اماس
lymphdenomia اماس
lymphangitis اماس
frost hoil اماس
inturgescence اماس
intumescence اماس
single pneumonia اماس یک شش
pokes اماس
inflammation اماس
tuberosity اماس
tumidity اماس
tumescence اماس
swelling اماس
tumefaction اماس
poking اماس
vulvitis اماس کس
swellings اماس
turgidity اماس
poked اماس
lentitis اماس جلیدیه
metritis اماس زهدان
iritis اماس عنبیه
keratitis اماس قرنیه
turgescent اماس کننده
hydrocile اماس خایه
hysteritis اماس زهدان
ileitis اماس ایلئون
intumesce اماس کردن
turgescence اماس بادکردگی
intumescent اماس کرده
intumescent اماس کننده
tumid اماس کرده
tumefactive اماس دار
myositis اماس ماهیچه
salpingitis اماس شیپور
retinitis اماس شبکیه
splenitis اماس اسپرز
pyelitis اماس لگن چه
podarthritis اماس بندهای پا
tracheitis اماس نای
phlogosis اماس برونی
otitis اماس گوش
osteitis اماس استخوان
orchitis اماس خایه
quinsy اماس چرکدارلوزتین
ophthalmitis اماس چشم
odontitis اماس دندان
nephritis اماس گرده
nasitis اماس بینی
scleritis اماس صلبیه
carcinoma اماس سرطانی
cystitis اماس مثانه
turgid اماس دار
swell اماس کردن
dactylitis اماس انگشت
bronchitis اماس نایژه
cutitis اماس زیرپوست
ague cake اماس اسپرزازنوبه
antiphlogistic اماس نشان
enteritis اماس روده
dermatosis اماس پوست
arteritis اماس شریان
blepharitis اماس پلک
colpitis اماس مهبل
palpebritis اماس پلک
brainfever اماس مغز
crystallitis اماس جلیدیه
enchondroma اماس غضروفی
faucitis اماس گلو
swollen اماس کرده
conjunctivitis اماس ملتحمه
huff اماس کردن
dermatitis اماس پوست
gnathitis اماس گونه
hepatitis اماس کبدی
colitis اماس قولون
arthritis اماس مفصل
glandular swelling اماس غدد
inoma اماس لیفی
gastritis اماس معده
garget اماس پستان
bunchout اماس کردن
swells اماس کردن
fibroma اماس لیفی
swelled اماس کردن
fretty اماس کرده
phlegmasia alba dolens اماس سیاهرگهای نفاسی
pericarditis اماس ابشامه قلب
deliescence تحلیل ناگهانی اماس
tumescent اماس کرده اماسیده
duodenitis اماس روده اثناعشر
bursitis اماس کیسههای مفصلی
pleurisy اماس شامه ریه
iritic وابسته به اماس عنبیه
vaginitis اماس یا ورم مهبل
acromastitis اماس نوک پستان
antiphlogistic داروی اماس نشان
sylosis اماس پلک وسفتی
scrotitis اماس کیسه خایه
arthritic مبتلا به اماس مفصل
ophthalmia اماس چشم رمد
fibro chondritis اماس غضروف لیفی
oophoritis اماس تخم دان
lymphadenitis اماس غدد لفناوی
endo arterities اماس درونی شریان
endocarditis اماس غشاء درونی دل
endometritis اماس درونی زهدان
enostosis اماس درونی استخوان
myomatous وابسته به اماس ماهیچه
myocarditis اماس ماهیچه قلب
moon blind دچار اماس نوبتی
mastitis اماس غدههای پستان
mastoditis اماس زائده پستانی
laminitis اماس لایههای حساس
diaphragmitis اماس حجاب حاجز
diaphragmatitis اماس حجاب حاجز
hyalitis اماس رطوبت شیشهای
his eyes were inflammed چشمهایش اماس کرد
gnathitis اماس ارواره بالا
ileitis اماس روده دراز
parotiditis اماس غده بناگوشی
gastro enteritis اماس معده وروده
mesenteritis اماس روده بند
housemaid's knee اماس کاسه زانو
paranephritis اماس بافتهای گرداگردگرده
iritic دچار اماس عنبیه
tumify اماس کردن متورم ساختن
meningitis اماس پاشام مغز مننژیت
mallenders اماس پشت زانوی اسب
malanders اماس پشت زانوی اسب
uteritis اماس زهدان التهاب رحم
external ophthalmia اماس برونی تخم چشم
internal ophthalmia اماس درونی تخم چشم
gingivitis اماس و التهاب لثه دندان
arthritic مربوط به ورم و اماس مفصل
encephalomyelitis اماس مغز ونخاع شوکی
paranephritis اماس غده روی گرده
parotitic وابسته به اماس غده بناگوشی
parosteitis اماس بافتهای پیرامون استخوان
phlebitic دچار اماس جدار ورید
phlebitic وابسته به اماس دیواره ورید
periostitis اماس پوشش یا ضریع استخوان
pericarditis اماس برون شامه قلب
rachitis اماس یا ورم مهره پشت
rhachitis اماس یا ورم مهره پشت
moon blindness اماس نوبتی در چشم اسب
excrescency اماس گیاهی یا حیوانی برامدگی
adhesion اتصال و پیوستگی غیرطبیعی سطوح در اماس
laryngitis اماس خشک نای التهاب حنجره
parotitic دچار اماس در غده بنا گوشی
acanthoma اماس سلولهای خارداربافت پوششی مالپیقی
typhlitis اماس روده کور ورم اعور
phlogistic وابسته به اصل اتش مربوط به اماس وتب
urethritis اماس مجرای پیشاب ورم مجاری بول
phlegmon اماس بافت اگینی که یکجوران دنبل است
pleurohepatitis اماس شامه شش وجگر التهاب غشاریه وکبد
lampas کام اماس کام دهان اسب یکجور پارچه ابریشمی گلدار
pink eye اماس واگیره دارملتحمه یکجور تب واگیره داردر اسب
neuritis التهاب یا اماس وزخم عصبی که دردناک است وسبب ناراحتی عصبی وگاهی فلج میگردد
myocarditis اماس ماهیچه قلب ورم عضله قلب
tympanitis اماس طبل گوش ورم گوش میانی
inflame دارای اماس کردن ملتهب کردن
inflames دارای اماس کردن ملتهب کردن
inflaming دارای اماس کردن ملتهب کردن
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com