Dictiornary-Farsi | امروز بامن سر سنگین بود ( بی اعتنا ء ) | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (11 milliseconds)

English	Persian
She was off hand with me today.	امروز بامن سر سنگین بود ( بی اعتنا ء )


Other Matches

he has a spite against me	بامن لج دارد
it speaks well for him	بامن خوب است
it stand well with him	بامن خوب است
She gave me a raw deal .	بامن بد معامله کرد
it stand well with him	بامن نظرمساعدی دارد
it speaks well for him	بامن نظرمساعد دارد
He gave me a square deal .	بامن منصفانه معامله کرد
He is distantly related to me .	بامن نسبت دوری دارد
he has a spite against me	بامن کینه یاعداوت دارد
he treated me as a child	بامن مانند بچه رفتارکرد
Come along and keep me company.	بامن بیا تا تنها نباشم
please do me a service	خواهشمندم یک همراهی بامن بکنید
heedfulness	اعتنا
heeds	اعتنا
disregardful	بی اعتنا
imperviable	بی اعتنا
heed	اعتنا
heeded	اعتنا
irregardless	بی اعتنا
inattentive	بی اعتنا
heeding	اعتنا
disrespectful	بی اعتنا
regardless of the law	بی اعتنا
regard	اعتنا کردن به
reckless	بی ملاحظه بی اعتنا
regarded	اعتنا کردن به
regards	اعتنا کردن به
inattention	بی اعتنا بودن
heedfully	از روی اعتنا
disregard	اعتنا نکردن عدم رعایت
free thinker	وبه مذهب بی اعتنا است .
disregards	اعتنا نکردن عدم رعایت
to take notice	اعتنا کردن بهوش بودن
disregarding	اعتنا نکردن عدم رعایت
disregarded	اعتنا نکردن عدم رعایت
to hog the road	بی اعتنا به حقوق سایررانندگان درجاده تجاوز کردن
am i right or wrong	ایامن درست میگویم یانه ایاحق بامن است یانه
this day	امروز
toad eater	امروز
today	امروز
to day	امروز
it is nowrooz to day	امروز
nowaday	مال امروز
Today me, tomarrow thee. <proverb>	امروز من,فردا تو .
This very day .	همین امروز
today of all days	مخصوصا امروز
there was no mail to day	امروز کاغذنداشتیم
this d. a week	یک هفته از امروز
he has no temperature to day	امروز تب ندارد
this morning	امروز بامداد
he wears a new suit to day	امروز جامه
there was no mail to day	امروز پست نبود
A week from today	هفت روز پس از امروز
this da y month	یک ماه دیگر از امروز
What is todays date ?	تاریخ امروز چیست ؟
he is in to day	امروز در خانه است
What do you feel like having today?	امروز تو به چه اشتها داری؟
I need them today.	من آنها را امروز میخواهم.
i have no work today	امروز کاری ندارم
He was not supposed to come today .	قرارنبود امروز بیاید
Today I took laxatives.	امروز مسهل خورده ام.
My voice is not clear today.	صدایم امروز صاف نیست
Never put off tI'll tomorrow what you can do today .	کار امروز را به فردا نیانداز
Have you had a blowle movement today ?	شکمتان امروز کار کرده ؟
I'll be at home today .	امروز منزل خواهم بود
romaika	رقص ملی یونان امروز
I am very busy today .	امروز خیلی کار دارم
Delays are dangerous. <proverb>	کار امروز به فردا مینداز.
romaic	زبان بومی یونان امروز
He is in no condition (not fit)to work.	امروز خیلی سر حالم ( شنگول )
the press of modern life	فشارو نیازمندیهای زندگی امروز
She wont show up today.	امروز پیدایش نمی شود
present maid prospective bride	دوشیزه امروز عروس فردا
never put off till tomorrow what may be done today <proverb>	کار امروز به فردا مفکن
we had a heavy p to day	امروز نامههای بسیاری ازپست داشتیم
Dont leave off tI'll tomorrow what you can do today .	کار امروز به فردا مگذار (میفکن )
Today's weather is mild by comparison.	در مقایسه هوای امروز ملایم است.
Today is my lucky day.	امروز روز خوش بیاری من است
We wI'll be notified(informed)of the results today.	امروز جواب کار معلوم می شود
today of all days	از همه روزها امروز [باید باشد]
I am [will be] busy this afternoon .	امروز بعد از ظهر وقت ندارم.
It is foul weather today .	امروز هوا خیلی گند است
To regain consciousness. to come to.	امروز حال وحوصله کارکردن ندارم
It is a cool day today.	امروز هوا خنک کرده است
do you want it done to day	ایا میخواهید امروز کرده شود
I am in an exuberant mood today .	امروز خیلی کیفم کوک است
I'll get there when I get there. <proverb>	حالا امروز نه فردا [عجله ای ندارم]
I weighed myself today .	امروز خودم را کشیدم ( وزن کردم )
We had a nice long walk today.	امروز یک پیاره روی حسابی کردیم
So what's today?	امروز چه خبر [تازه ای] است؟ [اصطلاح روزمره]
Can I go earlier today, just as a special exception?	اجازه دارم امروز استثنأ زودتر بروم؟
It is due to be signed this afternoon .	قرار است امروز بعد از ظهر به ا مضاء برسد .
Does it have to be today (of all days)?	این حالا باید امروز باشد [از تمام روزها] ؟
Never put off till tomorrow what maybe done today. <proverb>	آنچه امروز مىتوانى انجام دهى هرگز براى فردا مگذار.
This is important, not only today, but also and especially for the future.	این، نه تنها امروز، بلکه به ویژه برای آینده هم مهم است.
there is no time like the present <idiom>	سعدیا دی رفت و فردا همچنان معلوم نیست در میان این و آن فرصت شمار امروز را
Babbage	nelrhC Babbage مخترع انگلیسی اولین ماشین حساب خودکار و قالب اصلی کامپیوترهای دیجیتالی امروز
Thank goodness	خدا را شکر امروز جمعه است! [چونکه شنبه و یکشنبه آخر هفته کار نمی کنند]
Thank God it's Friday! [TGIF]	خدا را شکر امروز جمعه است! [چونکه شنبه و یکشنبه آخر هفته کار نمی کنند]
heavy lift	حمل و نقل هوایی سنگین واحد حمل و نقل هوایی سنگین
defer not till tomorrow to be wise tomorrow's sun to thee may never rise	از امروز کاری به فردا ممان چه دانی که فردا چه زاید زمان
defer not till tomorrow to be wise tomorrow's sun to thee may never rise <proverb>	از امروز کاری به فردا ممان چه دانی که فردا چه زاید زمان
what day of the week is it?	امروز چند شنبه است امروزچه روزی است
heftiest	سنگین
heftier	سنگین
hefty	سنگین
unwieldy	سنگین
weighted	سنگین
extensive	سنگین
staid	سنگین
lumpier	سنگین
hulky	سنگین
high proof	سنگین
heft	سنگین
lumpish	سنگین
hard water	اب سنگین
carking	سنگین
cloggy	سنگین
heavy water	اب سنگین
cumbersome	سنگین
saturnine	سنگین
lumpiest	سنگین
lumpy	سنگین
stodgy	سنگین
navol	اب سنگین
lumberingly	سنگین
logy	سنگین
loggy	سنگین
burdensome	سنگین
mim	سنگین
largo a	سنگین
heavy footed	دل سنگین
massive	سنگین
heavies	سنگین
laden	سنگین پر
heaviest	سنگین
heaviest	دل سنگین
heavy	سنگین
heavier	دل سنگین
heavier	سنگین
massively	سنگین
weightier	سنگین
weightiest	سنگین
weighty	سنگین
pressure	سنگین
pressured	سنگین
onerous	سنگین
pressuring	سنگین
exacting	سنگین
heavy	دل سنگین
heavies	دل سنگین
waterlogged	سنگین
weight ton	تن سنگین
ponderous	سنگین
pressures	سنگین
overweight	سنگین تر از حد
dense traffic	ترافیک سنگین
heavy traffic	ترافیک سنگین
heavy weight	سنگین وزن
heavyish	سنبته سنگین
heavy soil	خاک سنگین
heavy alloy	الیاژ سنگین
heavy hydrogen	هیدروژن سنگین
tie-up	راهبندان سنگین
traffic congestion	راهبندان سنگین
heavy hended	سنگین دست
heavy oil	روغن سنگین
heavy goods	کالاهای سنگین
heavy shapes	پروفیلهای سنگین
heavy drop	بارریزی سنگین
heavy concrete	بتن سنگین
heavy artillery	توپخانه سنگین
heavy armed	سنگین اسلحه
heavy arm	سلاح سنگین
heavyish	کمی سنگین
be off hand with someone <idiom>	سر سنگین بودن
overburdensome	زیاد سنگین
overpoise	سنگین تر بودن از
overweigh	سنگین تر بودن از
preponderate	سنگین تر بودن
heavy petroleum	نفتخام سنگین
heavyweights	سنگین وزن
heavyweights	بزرگ و سنگین
sadiron	اتوی سنگین
heavyweight	سنگین وزن
heavyweight	بزرگ و سنگین
to weigh heavy	سنگین بودن
to sit heavy on the stomach	سنگین بودن
to pound a long	سنگین رفتن
outbalance	سنگین تر بودن از
light heavyweight	نیم سنگین
high dollar value	سنگین قیمت
high interest	بهره سنگین
high polymer	بسپار سنگین
high proof spirit	عرق سنگین
incumber	سنگین کردن
profound sleep	خواب سنگین
light heavy	نیم سنگین
loggy	سنگین در فکروحرکت
mackinaw	کت کوتاه و سنگین