Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 121 (7 milliseconds)
English
Persian
hope
امیدواری چشم داشت چشم انتظاری
hoped
امیدواری چشم داشت چشم انتظاری
hopes
امیدواری چشم داشت چشم انتظاری
hoping
امیدواری چشم داشت چشم انتظاری
Other Matches
anticipatory error
خطای انتظاری
anticlimactic
خلاف انتظاری
anticipatory response
پاسخ انتظاری
zero wait state computer
کامپیوتر با وضعیت انتظاری صفر
light heart
امیدواری
hopefulness
امیدواری
prospectiveness
امیدواری
hopefully
از روی امیدواری
Perhaps you expect me to work like an automaton ( robot ) .
لابد انتظاری داری مثل یک ماشین کار کنم
to bid fair
اختمال یا امیدواری دادن
to promise well
مایه امیدواری بودن
sanguinely
خوش بینانه با امیدواری
sanguineness
خوش بینی امیدواری
minute book
دفتر یاد داشت یاد داشت نامه
the situation promises well
صورت حال مایه امیدواری است
this mine prospects well
این کان مایه امیدواری است
article had two notes
داشت
conservation
داشت
he adored that woman
ان زن رابسیاردوست می داشت
dwelt
منزل داشت
note book
دفتریاد داشت
expectation
چشم داشت
expectantly
با چشم داشت
he loved her dear
اوبسیاردوست داشت
factum
یاد داشت
talents
درون داشت
apanage
اختصاص داشت
when will women have the vote?
خواهند داشت
talent
درون داشت
expectations
چشم داشت
talented
درون داشت
durst
زهره داشت
without letted
باز داشت
He looked well groomed . He had a tidy appearance .
سرووضع مرتبی داشت
marrige of convenience
پیوند با چشم داشت
writing pad
دسته یاد داشت
prospectiveness
چشم داشت به اینده
to take down
یاد داشت کردن
He was looking for you.
داشت دنبالت می گشت
to minute down
یاد داشت کردن
to take notes of
یاد داشت برداشتن از
the dog wasled
سگ بند در گردن داشت
to set down
یاد داشت کردن
to make a minute of
یاد داشت کردن
to make a note of
یاد داشت کردن
he complained with reason
داشت که گله میکرد
it had a europeanlook
نمود اروپایی داشت
i will note it down
یاد داشت میکنم
disposure
نمایش عرضه داشت
ephebe
شهری که از 81 تا 02 سال داشت
he kept me waiting
مرامنتظریامعطل نگاه داشت
outlook
منظره چشم داشت
block note paper
دسته کاغذیاد داشت
annotator
یاد داشت کننده
prospect of success
چشم داشت یا امید کامیابی
fusileer
سربازی که تفنگ چخماقی داشت
durst
جرات داشت جسارت کرد
he would be sure to like it
یقینا انرادوست خواهد داشت
he sold the good ones
هرچه خوب داشت فروخت
that point was of p interest
ان نکته جالبیست ویژهای داشت
The girl was penciling her eyebrows .
دخترک داشت ابروهایش را می کشید
She was talking to (with ) a friend .
داشت با دوستش صحبت می کرد
There will be a delay of 8 minutes.
8 دقیقه تاخیر خواهد داشت.
it weighed kilogrammes
بود سه کیلوگرم وزن داشت
he was in purpose to do it
در نظر داشت که ان کار رابکند
no song no supper
تانخوانی شام نخواهیم داشت
fusilier
سربازی که تفنگ چخماقی داشت
All his belongings were stolen .
هرچه داشت بردند (دزدیدند)
He was running like a madman.
عین دیوانه ها داشت می دوید
Did you get much ( any ) benefit from your holiday ?
تعطیلات برایت فایده ای داشت ؟
to preach from notes
از روی یاد داشت وضع کردن
count palatine
قلمرو خود امتیازات شاهانه داشت
u.sings
[ and+]
با انهایی که من دیده بودم فرق داشت
he made me wait
مرا منتظر یا معطل نگاه داشت
The bus stopped for fuel
[ to get gas]
.
اتوبوس نگه داشت تا بنزین بزند.
He tried to conceal the facts.
سعی داشت حقیقت را پنهان کند
pistole
سکه زرکه بیشتردراسپانی رواج داشت
marshalsea
دادگاهی که marshal knightبر ان ریاست داشت
notate
یادداشت برداشتن یاد داشت کردن
og
الفبای پیشین و ایرلندی که 02 حرف داشت
on old woman past sixty
پیرزنی بیش از شصت سال داشت
quinquereme
یکجورکرجی که پنج ردیف پاروزن داشت
life is not worth an hour's p
ساعتی هم نمیتوان به زندگی اطمینان داشت
His request was in the nature of a command.
خواهش اوحالت حکم ودستور را داشت
He wanted to incite the people.
قصد داشت مردم راتحریک کند
She was crying over her misfortunes.
ازدست بدبختی هایش ناله وفریاد داشت
She married a man old eonugh to be her father.
با مردی که جای پدرش را داشت ازدواج کرد
on shall from a quo rum
جلسهای که باحضورنصف اعضابعلاوه یک تن رسمیت خواهد داشت
to serve a notice on some one
اخطار یا یاد داشت برای کسی فرستادن
lostlabour
کارذوقی که کننده انراچشم داشت پاداش نیست
no paternosterŠno p
تادعای ربانی نخوانی پول نخواهی داشت
of livery
ایانوکر جامه ویژه داشت یاجامه ساده
groschen
سکه سیم المانی که پیشتر رواج داشت
kreutzer
نام سکه مس وسیم که پیشتردرالمان واطریش رواج داشت
The judge will have the final say on the matter.
قاضی حرف آخر را در این موضوع خواهد داشت.
He had the air of a frightened(scared)child.
حالت بچه ای را داشت که وحشت زده شده بود
complete transaction
معامله قطعی و تمام شده که دنباله نخواهد داشت
it is past all hope
جای هیچ امیدواری نیست هیچ امیدی نیست
nestorianism
عقیده نسطوریان اعتقاد باینکه عیسی دو ذات جداگانه داشت
that book will immortalize him
ان کتاب نام اورا تا جاویدان زنده نگاه خواهد داشت
parnassian
نام کوهی در یونان مرکزی که اختصاص داشت به الهه شعر
record prices
بهترین نرخ هائی که تاکنون یاد داشت یا ثبت شده
critical engine
موتوری که از کارافتادن یانقص ان تاثیر زیادی درعملکرد هواپیما خواهد داشت
paphian
وابسته PAPHOS شهرباستانی جزیره قبرس که اختصاص برب النوع عشق داشت
He was killed when his parachute malfunctioned.
بخاطر اینکه چترش کار نکرد
[عیب فنی داشت]
او
[مرد]
کشته شد.
dead
دوره زمانی بین دو رویداد که هیج اتفاقی نمیافتد برای اطمینان از اینکه باهم برخورد نخواهند داشت
mum's the word
این سخن فاش کردنی نیست این حرف را باید پنهان داشت
she smiled sweetly
لبخند یا تبسم شیرینی داشت شیرین لبخند میزد
it will make against us
برای مازیان خواهد داشت بزیان ما تمام خواهد شد
fasces
[نمادی در روم قدیم یک دسته میله که تبری در میان آن قرار داشت و و پیشاپیش فرمانداران رومی می بردند که نشان قدرت آنها بود.]
it pleased him to go
خوش داشت که برود خوشش می امدکه برود
sans recours
عبارتی که فهرنویس وقتی به نمایندگی ازجانب دیگری فهر نویسی میکند قبل ار امضا می نویسد وبنابراین شخصا" مسئوولیتی در قبال نکول نخواهد داشت
league of nations
تاسیس جهانی مشهور که بین دو جنگ جهانی فعالیت داشت و درواقع مقدمهای بود برای تشکیل سازمان ملل متحد
One mustn't sk apple trees for oranges, France for sun, women for love, life for happiness.
نباید از درخت پرتقال انتظار سیب، از فرانسه انتظار آفتاب، از زنان انتظار عشق و از زندگی انتظار شادی داشت.
trojan horse
برنامه وارد شده در سیستم توسط سک شخص کلاهبردار. یک تابع نامناسب انجام میدهد درحین کپی کردن اطلاعات در فایل با اولویت کمتر که از آن پس آن شخص بدون اجازه کاربر به آن دسترسی خواهد داشت
saddle cover
رو زینی
[اینگونه بافته ها بصورت قالیچه یا پتو در قدیم بیشتر رواج داشت و اکنون نیز در بعضی عشایر جهت استفاده شخصی بافته شده و برای تزئین روی اسب و پوشش زین بکار می رود.]
Safavid period
دوران صفویه
[اوج دوران شکوفایی فرش ایران که دیگر هرگز تکرار نشد. ایجاد کارگاه های بزرگ قالبافی اصفهان و کاشان تحولی شگرف به دنبال داشت و شاهکارهای آن هنوز در موزه های جهان جلوه گری می کند.]
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com