Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 98 (7 milliseconds)
English
Persian
i saw it
انرا دیدم
Search result with all words
i saw it my self
من خودم انرا دیدم
imyself saw it
من خودم انرا دیدم
Other Matches
give it a good wash
خوب انرا شستشو بدهید خوب انرا بشویید
i saw them all
را دیدم
i saw her
دیدم
i treated both alike
هر دو را به یک چشم دیدم
i saw him fall
دیدم که افتاد
i dreamt a d.
خوابی دیدم
i saw him l...ugh
دیدم که می خندید
i saw him twice
دو بار او را دیدم
i hurt my self
اسیب دیدم
I had a dream last night.
دیشب خواب دیدم
my losses were great
بسیار زیان دیدم
the instant i saw him
بمحض اینکه اورا دیدم
i saw this p in the scripture
این فقره را در کتاب مقدس دیدم
She was pretty when I saw her at close quarters .
از نزدیک که اورا دیدم خوشگه بود
i saw one climbing the tree
یکی را دیدم که از درخت بالامی رفت
him who
انرا که
i have a secure grasp of it
انرا گرفته ام
had searched
انرا می یافتید
neither i or he sees it
نه من انرا می بینم نه او
tally ho
در رهگیری هوایی یعنی هدف را دیدم یا هدف در معرض دید من است
send it by post
با پست انرا بفرستید
give it a rinse
انرا بشویید یا اب بکشید
lowlander
اسکاتلندکه انرا lowlandsمینامند
i had it signed
انرا به امضاء رساندم
we must winnow away the refuse
اشغال انرا باید
i do not have the courage
جرات انرا ندارم
give it a twist
انرا پیچ بدهید
i can make nothing of it
هیچ انرا نمیفهم
give it a shake
انرا تکان دهید
i am out of p with it
دیگرحوصله انرا ندارم
he sold the good ones
خوبهای انرا فروخت
i advised him to go there
به صلاح او دانستم که برود مصلحت دیدم که برود
shearling
گوسفندی که یک بار پشم انرا
it mokes it yet easier
انرا اسانترهم میکند انرابازاسانترمیکند
they give it a good scrub
خوب انرا مالش میدهند
i sold it to one abdullah
به عبدالله نامی انرا فروختم
i am out of p with it
دیگرنمیتوانم انرا تحمل کنم
sculpsit
انرا تراشیده یاحجاری کرد
i kind of liked it
من تا اندازهای انرا دوست داشتم
who will pay for it
کی هزینه انرا خواهد پرداخت
you have perhaps seen it
شاید انرا دیده باشید
who will pay for it
کی پول انرا خواهد داد
we made heavy weather of it
انرا خیلی سخت دیدیم
i gave it a slight press
انرا کمی فشار دادم
i cannot a to buy that
استطاعت خرید انرا ندارم
you have perhaps seen it
ممکن است انرا دیده باشید
it is past reclaim
دیگر نمیتوان انرا ابادیا احیاکرد
i life that better
انرا بیشتر از همه دوست دارم
irrecocilably
چنانکه نتوان انرا وفق داد
inimitably
چنانکه نتوان انرا تقلید کرد
overshot wheel
چرخی که اب از بالا ریخته انرا می گرداند
an inseparable prefix
سر واژهای که نتوان انرا به کار برد
ormer
یکجور نرم تن یک دریچهای که انرا میخورند
loaded dice
طاسی که یکسوی انرا سنگین کرده باشد
sexto
کتابی که هر برگ انرا 6بارتاه زده باشند
whitleather
پوستی که با زاج انرا خوراک داده باشند
indiscerptible
ازهم نپاشیدنی که تجزیه انرا فانی نسازد
water bed
تشک لاستیکی که درون انرا پراز اب می کنند
ricksha
کالسکه چینی که بجای اسب انسان انرا میبرد
rickshaws
کالسکه چینی که بجای اسب انسان انرا میبرد
rackets
یکجور توپ بازی با چوگانی که انرا racket میگویند
rickshaw
کالسکه چینی که بجای اسب انسان انرا میبرد
dress coat
جامه جلوبازمردانه که دامن ان درپشت است ودرمهمانیهای شب انرا
indian giver
کسی که چیزی بکسی میدهد وبعد انرا پس میگیرد
it will not bear repeating
جندان زشت است که نمیتوان انرا بازگو کرد
reversible propeller
ملخی که میتوان گام تیغههای انرا معکوس کرد
to garble the coinage
مسکوکات راصرافی وجورکردن برای اینکه سره انرا اب کنندوناسره ات
rose gall
برامدگی در درخت نسترن که انرا حشره ویژهای فراهم می ورد
cheque to a person's order
چکی که گیرنده وجه باید پشت انرا امضا کند
waggonette
گردونه چهار چرخه که یک یاچند اسب انرا می کشد...دارد
judgement dept
بدهی که دادگاه حکم پرداخت انرا صادر نموده است
retro rocket
موشک اضافی فضا پیما که انرا در جهت مخالف حرکت دهد
frumenty
گندمی که پوست انرا کنده بجوشانند ودارچین وشیرینی بان بزنند
vanishing cream
کرم یا روغنی که چون بصورت بمالندزودخوردبرودیاپوست صورت انرا جذب کند
vacuum concrete
ملات بتنی که هوای انرا توسط ویبراتور تخلیه کرده باشند
telescopic chimney
دود کشی که تیکههای انراتوی هم برده انرا کوتاه وبلند میکنند
leadsman
کسی که گلوله سربی بدریا می اندازد تا عمق انرا تعیین نماید
pope's eye
غدهای که در میان ران گوسفندکه چربی پیرامون انرا گرفته است
anchor in sight
لنگر بالاست لنگر را دیدم
money spinner
کارتنه کوچک که انرا نشانه خوشبختی و وسیله پیدا شدن پول میدانند
controllable twist
تیغه رتورهلیکوپتر که میتوان زاویه برخورد انرا درحال پرواز از ریشه تا نوک تغییرداد
prolixity
بی ربط یاغیرلازم در اقرارنامه یااستشهادیه که ممکن است انرا از عداد دلایل خواهان خارج کند
permanent income hypothesis
این فرضیه توسط میلتون فریدمن بیان شده که بر اساس ان مصرف تابعی ازانچه که وی انرا درامد دائمی
hot money
منظورزمانی استکه مردم بدلیل نرخ تورم بالا مایل به نگهداری پول نیستند و انرا به کالاتبدیل میکنند
flash card
ورقهای که روی ان کلمات یااعداد یا تصاویری نوشته شده و معلم انرا برای زمان کوتاهی بشگردان نشان میدهد
band project filter
فیلتر الکترونیکی که تنها یک باند معین از فرکانسها ونوسانات را عبور میدهد وحدود بالا و پایین انرا حذف میکند
voters
عنصر منطقی باینری که شرایط سیگنال را در دو یاچند کانال مقایسه کرده و درصورت وقوع ناسازگاری حالت انرا عوض میکند
voter
عنصر منطقی باینری که شرایط سیگنال را در دو یاچند کانال مقایسه کرده و درصورت وقوع ناسازگاری حالت انرا عوض میکند
fettling
شن یاکلوخهای که درته کوره می ریزند تا انرا محافظت کند خاکستر ته کوره
phyrgian cap
یکجور کلاه مخروطی که اکنون انرا با کلاه ازادی یکی میدانند
loganberry
میوه تمشک قرمز رنگ که انرا تمشک خرس مینامند
loganberries
میوه تمشک قرمز رنگ که انرا تمشک خرس مینامند
you shall rue it
از اینکار پشیمان خواهید شد افسوس انرا خواهید خورد
lutine bell
زنگ که ازکشتی قدیمی لوتین برداشته شده و در دفتر شرکت بیمه لویدز نصب گردیده و برای اعلام خبرهای مهم انرا به صدا در می اورند
anti balance tab
بالچهای که روی سطوح کنترل که در جهت انحراف سطح اصلی منحرف شده وگشتاور لازم برای انحراف سطح را افزایش میدهد وحرکت انرا در مقابل جریان هوا مشکل میسازد
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com