English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (11 milliseconds)
English Persian
zero point energy انرژی نقطه صفر
Search result with all words
work انتقال انرژی برابرحاصلضرب نیرو در جابجایی نقطه اثر ان
worked انتقال انرژی برابرحاصلضرب نیرو در جابجایی نقطه اثر ان
Other Matches
virtual level تراز انرژی سیستم هستهای داخل اتم که انرژی برانگیزش ان کمتر از کمترین انرژی جداشده از ذره هستهای بیشتر است
junctions محل اتصال یا پیوند نقطه تقاطع نقطه انشعاب نقطه گره
junction محل اتصال یا پیوند نقطه تقاطع نقطه انشعاب نقطه گره
reference point نقطه برگشت نقطه نشانی نقطه مبدا دهانه بندر
pair production تغییر شکل انرژی سینتیک فوتون یا هر ذره پر انرژی به جرم
intrinsic energy انرژی موجود در یک ترکیب شیمیایی انرژی ذاتی
control point نقطه کنترل اماد و حرکات نقطه کنترل ناوبری هوایی ودریایی نقطه کنترل عبور ومرور
energy transition عبور انرژی [ عبور عرضه انرژی ازسوخت سنگواره ای به سوخت پایدار ]
triple point نقطه تقاطع امواج سه گانه ترکش اتمی نقطه برخوردامواج صوتی
pull up point نقطه بالا کشیدن هواپیما نقطه صعود برای تک یا رهاکردن بمب
foot spot نقطه ای بین نقطه مرکزی و وسط جداره عقبی میز بیلیارد
picture point نقطه نشانی یا نقطه بازرسی موجود در روی عکس هوایی
bearing موقعیت یک نقطه نسبت به نقطه دیگر جهت قطب نما
ti;me to go زمان حرکت هواپیمای رهگیراز نقطه شروع هدایت زمینی تا نقطه رهگیری
line of vision خط مستقیمی که نقطه زردچشم را به نقطه ثابتی وصل نماید
pointillism شیوه نقاشی با نقطه رنگ نقطه چین کاری
free drop برداشتن و انداختن گوی گلف با دست از نقطه ناممکن برای ضربه زدن به نقطه مناسب نزدیک ان
switching مرکز مخابرات مرکزتلفن خودکار حرکت دادن خودروها از یک نقطه به نقطه دیگر برای بارگیری یاتخلیه
zero پایین ترین نقطه نقطه گذاری کردن
zeroes پایین ترین نقطه نقطه گذاری کردن
zeros پایین ترین نقطه نقطه گذاری کردن
european unclear a energy agency اداره انرژی هستهای اروپا یکی از سازمانهایی که درسال 8591 در بطن سازمان همکاری اقتصادی اروپا و به منظور تولید انرژی اتمی وبرای مقاصد صلح امیز درکشورهای اروپای غربی ایجاد شده است
fission to yield ratio توان بمب اتمی نسبت انرژی شکافت اتمی به انرژی حاصله از پرتاب بمب
load point نقطه بارگذاری نقطه بار کردن
marks هدف نقطه اغاز نقطه فرود
approached فاصله نقطه شروع تا نقطه خطا
approach فاصله نقطه شروع تا نقطه خطا
azimuth موقعیت یک نقطه نسبت به نقطه دیگر
approaches فاصله نقطه شروع تا نقطه خطا
mark هدف نقطه اغاز نقطه فرود
pyramid spot نقطه روی میز اسنوکر یابیلیارد انگلیسی میان فاصله نقطه مرکزی و وسط لبه بالایی میز
crossing point نقطه تقاطع نقطه تلاقی
flash point نقطه الوگیری نقطه افروزش
crossing points نقطه تقاطع نقطه تلاقی
holding point نقطه تثبیت ردیابی هواپیما نقطه انتظار هواپیما روی صفحه رادار
roll in point نقطه ورود به شاخه تک به وسیله هواپیما نقطه شروع حرکت تک هواپیما
sound absorption خاصیت تبدیل انرژی صوتی خاصیت جذب انرژی صوتی
punctuation marks علائم نقطه گذاری درجملات نشان نقطه گذاری
punctuation mark علائم نقطه گذاری درجملات نشان نقطه گذاری
litter relay point نقطه تعویض برانکاردکشها نقطه تعویض حمل مجروحین
point-to-point connection اتصال نقطه به نقطه
point to point network شبکه نقطه به نقطه
pointillism نقاشی نقطه نقطه
break up point نقطه رهایی هلی کوپتر نقطه رهایی
lies زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
lie زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
lied زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
polkadot طرح نقطه نقطه خال خال
speckle نقطه نقطه یا خال خال کردن
zipped انرژی
energy line خط انرژی
energies انرژی
vigor انرژی
zips انرژی
zipping انرژی
energy انرژی
zip انرژی
powering انرژی
deenergized بی انرژی
endrgized با انرژی
exergonic انرژی ده
vigour انرژی
powered انرژی
low energy انرژی کم
energy barrier سد انرژی
high energy پر انرژی
isenergic هم انرژی
powers انرژی
power انرژی
energy preservation نگهداری انرژی
energy preservation ذخیره انرژی
energy shell لایه انرژی
inductance گیرنده انرژی
energy principle اصل انرژی
energy regeneration بازیابی انرژی
high energy electron الکترون پر انرژی
energy production تولید انرژی
hydration energy انرژی ابپوشی
energy quantum کوانتوم انرژی
energy radiation تابش انرژی
internal energy انرژی داخلی
energy pattern الگوی انرژی
lattice energy انرژی شبکه
kiloton energy کیلوتن انرژی
energy loss تلف انرژی
energy loss گمگشت انرژی
energy of activation انرژی فعالسازی
energy of vibration انرژی ارتعاشی
energy of vibration انرژی ارتعاش
ionization energy انرژی یونیزاسیون
ionization energy انرژی یونش
energy pattern نقشه انرژی
zing انرژی روح
internal energy انرژی درونی
energize انرژی دادن
energy shell پوسته انرژی
energizing انرژی دادن
inducts انرژی گرفتن
field energy انرژی میدان
fermi energy انرژی فرمی
energy spectrum طیف انرژی
energy spectrum بیناب انرژی
energy stage لایه انرژی
excitation energy انرژی تحریک
energy storage انباره ی انرژی
energy transfer انتقال انرژی
exchange energy انرژی تبادل
energy supply منبع انرژی
power transfer انتقال انرژی
energy transmission انتقال انرژی
inducting انرژی گرفتن
inducted انرژی گرفتن
induct انرژی گرفتن
energizes انرژی دادن
energising انرژی دادن
energises انرژی دادن
energised انرژی دادن
heat energy انرژی حرارتی
heat energy انرژی گرمایی
gravitational energy انرژی گرانشی
fusion energy انرژی گداخت
fusion energy انرژی ذوب
fusion energy انرژی فوزیون
free energy انرژی ازاد
energy theorem تئوری انرژی
energy level تراز انرژی
energy conservation بقاء انرژی
electric energy انرژی الکتریکی
energy state حالت انرژی
eigenstate حالت انرژی
dissociation energy انرژی تفکیک
dissipation of energy اتلاف انرژی
deformation energy انرژی تغییرشکل
deenergized بی انرژی شده
deenergize قطع انرژی
electrical energy انرژی برقی
energy band باند انرژی
energy band نوار انرژی
energizing loss تلف انرژی
endrgized انرژی یافته
endergonic انرژی گیر
electron energy انرژی الکترون
electron affinity انرژی خروج
electromegnetic energy انرژی الکترومغناطیسی
crystal energy انرژی بلور
correlation energy انرژی همبستگی
activation energy انرژی کنانش
energy gradient شیب خط انرژی
bond energy انرژی پیوند
bloch band نوار انرژی
bioenergetics انرژی جانداران
binding energy انرژی بستگی
binding energy انرژی پیوندی
bending energy انرژی خمشی
activation energy انرژی فعالسازی
cathexis انرژی روانی
continuum of energy پیوستار انرژی
conservation of energy بقای انرژی
absolute energy انرژی مطلق
collision energy انرژی برخورد
cohesive energy انرژی همچسبی
cohesive energy انرژی همدوسی
chemical energy انرژی شیمیایی
atomic energy انرژی اتمی
energy level سطح انرژی
energy intake ورود انرژی
energetic دارای انرژی
energy gain بازده انرژی
energy flow شارش انرژی
energy flow سیلان انرژی
energy intake مدخل انرژی
kinetic energy انرژی جنبشی
kinetic energy انرژی سینتیک
kinetic energy انرژی حرکتی
kinetic energy انرژی جنبنده
energy flow جریان انرژی
energy expenditure هزینه انرژی
energy demand مطالبه انرژی
energy crisis بحران انرژی
energy converter مبدل انرژی
output انرژی خروجی
outputs انرژی خروجی
energy content محتوای انرژی
energy content فرفیت انرژی
energy content گنجایش انرژی
energy consumption مصرف انرژی
energy density دانسیته انرژی
energy dissipation اسراف انرژی
interchange of energy تبادل انرژی
energy exchange تبادل انرژی
energy equation معادله انرژی
might نیرو انرژی
energy drop افت انرژی
energy distribution توزیع انرژی
energy distribution پخش انرژی
energy dissipation انرژی اتلاف
energy conservation بقای انرژی
light energy انرژی نور
nuclear power انرژی هستهای
potential curve خم انرژی- پتانسیل
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com