Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (2 milliseconds)
English
Persian
archaism
انشاء یا گفتاریااصطلاح قدیمی
Other Matches
paralleling
اجرای کامپیوتر قدیمی و جید با هم که امکان بررسی سیستم قدیمی را میدهد تا پیش از آنکه تنها سیستم مورد استفاده شود
parallel
اجرای کامپیوتر قدیمی و جید با هم که امکان بررسی سیستم قدیمی را میدهد تا پیش از آنکه تنها سیستم مورد استفاده شود
paralleled
اجرای کامپیوتر قدیمی و جید با هم که امکان بررسی سیستم قدیمی را میدهد تا پیش از آنکه تنها سیستم مورد استفاده شود
parallelled
اجرای کامپیوتر قدیمی و جید با هم که امکان بررسی سیستم قدیمی را میدهد تا پیش از آنکه تنها سیستم مورد استفاده شود
parallelling
اجرای کامپیوتر قدیمی و جید با هم که امکان بررسی سیستم قدیمی را میدهد تا پیش از آنکه تنها سیستم مورد استفاده شود
parallels
اجرای کامپیوتر قدیمی و جید با هم که امکان بررسی سیستم قدیمی را میدهد تا پیش از آنکه تنها سیستم مورد استفاده شود
theme
انشاء
themes
انشاء
compositions
انشاء
creations
انشاء
creation
انشاء
composition
انشاء
redaction
انشاء
essay
انشاء
essays
انشاء
introduce law
انشاء قانون
indite
انشاء کردن
performances
انشاء معامله
paragraphs
انشاء کردن
paragraph
انشاء کردن
redact
انشاء کردن
performance
انشاء معامله
acyrology
انشاء و گفتار غلط
amen
خداکند انشاء الله
may
انشاء الله ایکاش
recompose
دوباره انشاء کردن
cacology
تلفظ یا انشاء غلط
phraseology
کلمه بندی انشاء
incondite
دارای انشاء سخیف
creation of contractual tie
انشاء ایجاد رابطه قراردادی
Nothing ungoward ( unfortunate)I hope .
انشاء الله خیر است
Congratulations ( to you ) .
انشاء الله مبارک است
estate in reversion
هبهای که مدتی پس از انشاء تحقق یابد
One of these fin days .
انشاء الله یکی از این روزها ( قول آینده )
euphuism
انشاء پرتصنع و مغلق فصاحت فروشی یا استعمال صنایع لفظی
old red sandstone
سنگ ماسه قرمز قدیمی ماسه سنگ سرخ قدیمی
bygone
قدیمی
seniors
قدیمی
senior
قدیمی
age-old
قدیمی
age old
قدیمی
stale cheque
چک قدیمی
antiquated
قدیمی
old-timers
قدیمی
old-timer
قدیمی
old timer
قدیمی
veteran
قدیمی
veterans
قدیمی
old time
قدیمی
We old – fashioned people .
ما قدیمی ها
out of date
قدیمی
timeworn
قدیمی
archaic
قدیمی
olden
قدیمی
ancient
قدیمی
dates
قدیمی
date
قدیمی
fogram
قدیمی
outdated
قدیمی
prolonged
قدیمی مدید
square toed
قدیمی مسلک
clapped-out
ماشینخرابو قدیمی
ancient manuscript
نوشته قدیمی
old hat
هر چیز قدیمی
old hat
قدیمی مسلک
paleography
کتابت قدیمی
fuddy-duddy
قدیمی مسلک
codex
نسخه قدیمی
uptight
قدیمی مسلک
presentation copy
نسخه قدیمی
protolanguage
زبان قدیمی
older
دیرینه قدیمی
by gone
قدیمی گذشته ها
old
دیرینه قدیمی
oldest
دیرینه قدیمی
unreconstructed
قدیمی مسلک
museum piece
قدیمی غیرعادی
fogies
ادم قدیمی
fogeys
ادم قدیمی
incunabulum
کتب قدیمی
past masters
استاد قدیمی
culverin
یکجورتوپ قدیمی
past master
استاد قدیمی
fogy
ادم قدیمی
arquebus
تفنگ قدیمی
fogey
ادم قدیمی
Old – time tunes .
آهنگهای قدیمی
fuddy-duddies
قدیمی مسلک
scholastic
متفکران قدیمی
primal
بسیار قدیمی
newer
اخیرا و نه قدیمی
new-
اخیرا و نه قدیمی
new
اخیرا و نه قدیمی
(as) old as the hills
<idiom>
خیلی قدیمی
ex-
سابق قدیمی
ex
سابق قدیمی
newest
اخیرا و نه قدیمی
falcon
باز توپ قدیمی
to cling to the old ways
به رسوم قدیمی چسبیدن
dodos
آدم قدیمی مسلک
wailing wall
دیوار قدیمی اورشلیم
fud
ادم قدیمی مسلک
dodoes
آدم قدیمی مسلک
dodo
آدم قدیمی مسلک
ducat
مسکوک طلای قدیمی
viol
ویولن 5 یا 6 سیمهء قدیمی
shandrydan
درشکه تک اسبه قدیمی
runlet
واحدگنجایش مایعات قدیمی
Antiguated
آنتیک ،کهنه،قدیمی
rebeck
کمانچه سه سیمه قدیمی
shandradan
درشکه تک اسبه قدیمی
primitively
بطور قدیمی یا بدوی
nine pins
نوعی بولینگ قدیمی
sloop
کرجی یک دگلی قدیمی
slow coach
ادم قدیمی مسلک
inkhorn
دوات شاخی قدیمی
rundlet
واحدگنجایش مایعات قدیمی
sequins
سکه زر قدیمی در ایتالیاوعثمانی
raffle
نوعی بازی قدیمی
tod
واحد قدیمی وزن
dating rugs
[antique]
فرش عتیقه
[قدیمی]
flintlocks
تفنگ سرپرچخماقی قدیمی
flintlock
تفنگ سرپرچخماقی قدیمی
raffles
نوعی بازی قدیمی
old-style
روش گاهشماری قدیمی
sequin
سکه زر قدیمی در ایتالیاوعثمانی
old wives' tales
عقیدهی قدیمی و مردود
blunderbuss
نوعی تفنگ قدیمی
rebec
کمانچه سه سیمه قدیمی
old wives' tale
عقیدهی قدیمی و مردود
cataphract
نوعی زره قدیمی
alpenstock
عصای قدیمی کوهنوردی
clepsydra
ساعت ابی قدیمی
falcons
باز توپ قدیمی
viola da gamba
ویلون سل قدیمی 5 یا6 سیمه
back copy
نسخه قدیمی مجله یا روزنامه
back issue
نسخه قدیمی مجله یا روزنامه
auditory
[نام قدیمی شبستان کلیسا]
fogyish
مانع پیشرفت قدیمی مسلک
flying wedge
نوعی مانور تهاجمی قدیمی
father file
پشتیبان گونه قدیمی فایل
cithara
یکنوع الت موسیقی قدیمی
stroud
پارچه یا پتوی صخیم قدیمی
fustier
کفک زده قدیمی مسلک
fustiest
کفک زده قدیمی مسلک
fusty
کفک زده قدیمی مسلک
spicery
انباری ادویه
[واژه قدیمی]
ye
شکل قدیمی کلمه The شماها
neoclassic
احیا کننده سبکهای قدیمی
bawdry
زنا
[دین]
[حقوق]
[واژه قدیمی]
Afro-American
نژاد آفریقایی آمریکایی
[عبارت قدیمی]
carack
کشتی بزرگ باری وجنگی قدیمی
skald
شاعر قدیمی اسکاندیناوی داستان نویس
bad
زمان ماضی قدیمی فعل bid
Hey, old chap!
<idiom>
چطوری رفیق قدیمی!
[اصطلاح روزمره]
vulgate
نسخه لاتین قدیمی کتاب مقدس
dog-ear
[واژ ی قدیمی پا پیکره ی بالا سنتوری]
driving iron
نام قدیمی چوب شماره 1 گلف
Give me those old cars any day . I miss those old cars .
قربان آن اتو مبیل های قدیمی
graphophone
نوعی دستگاه ضبط صوت قدیمی
cubit
مقیاس قدیمی طول معادل 81 تا 22 اینچ
hierologist
متخصص خواندن خطوط قدیمی مصر
tumbling verse
شعر بی قاعده وبی وزن قدیمی
carrack
کشتی بزرگ باری وجنگی قدیمی
revivalist
طرفدار احیای آداب و رسوم قدیمی
bireme
یکنوع قایق کوچک قدیمی دوپارویی
touchhole
سوراخ جای فتیله در توپهای قدیمی
stomacher
پیش دامنی قدیمی زنانه ومردانه
supersedes
گرفتن جای چیزی که قدیمی تر یا کم استفاده تر است
supersede
گرفتن جای چیزی که قدیمی تر یا کم استفاده تر است
superseded
گرفتن جای چیزی که قدیمی تر یا کم استفاده تر است
superseding
گرفتن جای چیزی که قدیمی تر یا کم استفاده تر است
latium
ناحیه قدیمی مرکزایتالیا واقع درجنوب شهرروم
bibliopole
کتاب فروش فرشنده کتب قدیمی وکمیاب
hutches
نوعی پیمانه قدیمی زغال سنگ وغیره
hutch
نوعی پیمانه قدیمی زغال سنگ وغیره
She's not the Laleh I used to know.
او
[زن]
دیگر لاله قدیمی
[از نظر رفتار]
نیست.
He's back to his usual self.
او
[مرد ]
دوباره برگشت به رفتار قدیمی خودش.
upgrading
به روز رسانی
[معاوضه قسمتهای قدیمی]
[مهندسی]
I want to look at old coins.
من می خواهم سکه های قدیمی را تماشا کنم.
You look ridiculous in that old hat .
با این کلاه قدیمی قیافه ات مسخره شده
This is the oldest Persian script in existence.
این قدیمی ترین خط فارسی موجود است
to leave everything as it is
[not to change anything]
رسوم قدیمی را ثابت
[دست نخورده]
نگه داشتن
revivalist movement
جنبش دوباره دایر کردن آداب و سبک قدیمی
drop
[تزئینات مخروطی شکل سر دیوار ساختمان های قدیمی]
rehashes
بحثهای قدیمی را دوباره بصورت جدیدی مطرح کردن
purge
پاک کردن داده نا لازم یا قدیمی از فایل یا دیسک
rehashed
بحثهای قدیمی را دوباره بصورت جدیدی مطرح کردن
rehash
بحثهای قدیمی را دوباره بصورت جدیدی مطرح کردن
travois
ارابه یا وسیله نقلیه قدیمی سرخ پوستان امریکا
your reverence
عنوان کشیشان که برابر است با عناوین قدیمی ایران
purged
پاک کردن داده نا لازم یا قدیمی از فایل یا دیسک
purges
پاک کردن داده نا لازم یا قدیمی از فایل یا دیسک
veterans
سرباز قدیمی یاسرباز شرکت کننده درجنگهای گذشته
veteran
سرباز قدیمی یاسرباز شرکت کننده درجنگهای گذشته
his reverence
جناب اقای- عنوان کشیشان که برابراست باعناوین قدیمی ایران
mauled
روش قدیمی جلوگیری از کسب امتیاز با دفاع فردی یاگروهی
mauls
روش قدیمی جلوگیری از کسب امتیاز با دفاع فردی یاگروهی
antique wash
دواشور کردن فرش جهت کهنه و قدیمی جلوه دادن آن
maul
روش قدیمی جلوگیری از کسب امتیاز با دفاع فردی یاگروهی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com