Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (16 milliseconds)
English
Persian
prospector
اکتشاف کننده
prospectors
اکتشاف کننده
Search result with all words
detector crayon
مداد دستگاه اکتشاف ش م ر میله کشف کننده
Other Matches
flux valve
دریچه اکتشاف میدان مین دریچه اکتشاف مغناطیسی مین
discovery
اکتشاف
detection
اکتشاف
discoveries
اکتشاف
exploration
اکتشاف
findings
اکتشاف
finding
اکتشاف
probability of detection
احتمال اکتشاف
surface detection
اکتشاف سطحی
scouts
مامور اکتشاف
scouted
مامور اکتشاف
eureka
ابرازپیروزی از اکتشاف
scout
مامور اکتشاف
uncharted
اکتشاف نشده
radio detection
اکتشاف رادیویی
probes
اکتشاف جدید
exploration
کاوش اکتشاف
probed
اکتشاف جدید
probe
اکتشاف جدید
prospected
اکتشاف کردن مساحی
prospecting
اکتشاف کردن مساحی
spelunker
علاقمند به اکتشاف غار
reconnaissance
بازدید مقدماتی اکتشاف
inexplorable
غیر قابل اکتشاف
prospects
اکتشاف کردن مساحی
locator beacon
برج اکتشاف هوایی
command active sonobuoy system
وسیله اکتشاف زیردریایی
acquisition radar
رادار اکتشاف هدف
prospect
اکتشاف کردن مساحی
radio detection
در معرض اکتشاف به وسیله بی سیم
detector paper
کاغذ حساس دستگاه اکتشاف ش م ر
fluxgate
وسیله اکتشاف مین مغناطیسی
sounding rocket
موشک اکتشاف تغییرات جوی
acoustic minehunting
روش اکتشاف مین به طریق صوتی
acoustical surveillance
اکتشاف وتجسس هدفها به طریقه صوتی
spadat
سیستم ردیابی و اکتشاف سفینههای فضایی
magnetic anomaly detection gear
دستگاه اکتشاف زیردریایی به طریقه مغناطیسی
fixer system
سیستم اکتشاف و تعیین محل هواپیماهای در حال پرواز
fixer network
شبکه اکتشاف و تعیین محل هواپیما روی صفحه رادار
subaqueous ranging
طریقه اکتشاف و تعیین محل هدفهای غیرقابل رویت دریایی
spasur
سیستم اکتشاف فضایی که مخصوص کشف اشیاء سرگردان در فضای جو زمین است
corrector
جبرانگر تعدیل کننده تصحیح کننده تنظیم کننده
prevention of stripping
ممانعت از کار وسایل اکتشافی دشمن یا اکتشاف وسایل مخابراتی و رادارخودی
antiwatching device
ضامن ضد اکتشاف مین وسیله ضد کشف مین
exploring
اکتشاف کردن کاوش کردن
explore
اکتشاف کردن کاوش کردن
explored
اکتشاف کردن کاوش کردن
explores
اکتشاف کردن کاوش کردن
air picket
هواپیمای مخصوص اکتشاف و گزارش و ردیابی هواپیماو موشکهای دشمن هواپیمای گشتی هوایی هواپیمای پیشقراول هوایی
altitude/height hold
متوقف کننده سقف پروازهواپیما محدود کننده خودکارارتفاع پرواز هواپیما
marshaller
هدایت کننده به محل تجمع جمع اوری کننده یکان
inhibitor
کنترل کننده سوزش خرج موشک ممانعت کننده ازاشتعال
propounder
ابراز کننده یا مطرح کننده وصیت نامه در دادگاه امورحسبی
quick disconnect coupling
کوپلینگی برای لولههای ی سیالات دارای دریچههای مسدود کننده و اجزاء اب بندی- کننده
primer
وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
sensor
گیرنده یادریافت کننده خاطرات حسی ضبط کننده
primers
وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
homogeneous computer network
یچ کننده و توزیع کننده که همه کانالهای داده آن از پروتکل و نرخ ارسال یکسان استفاده می کنند
interceptor
هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
interceptors
هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
del credere
وصول کننده مطالبات تضمین کننده طلبها
detonators
منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
distractive
گیج کننده برگرداننده یا اشغال کننده فکر
detonator
منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
steam fitter
نصب کننده وتعمیر کننده لولههای بخار
vasomotor
اعصاب تنگ کننده وگشاد کننده رگها
changer
دواتصال کننده که اتصال کننده مادگی را به نری
makgi boowi
نقاط حمله کننده و دفاع کننده تکواندو
search jammer
تولید کننده پارازیت در انتن رادار وسیله جلوگیری کننده از تجسس رادار وسیله جلوگیری کننده از مراقبت
obstructor
وسیله مانع تخریب مین مانع ضد اکتشاف مین
expostulator
سرزنش کننده نصیحت کننده باسرزنش
claqueur
تشویق کننده
[یا هو کننده]
استخدام شده
prepossessing
مجذوب کننده جلب توجه کننده
suppressive
خنثی کننده اتش سرکوب کننده
padding
پنهان کننده یااستتار کننده پیامها
sprining charge
خرج چال کننده یا گود کننده
stop order
دستور عدم پرداخت از طرف صادر کننده سند مالی به مرجع پرداخت کننده
astigmatizer
وسیله استیگمات کننده وسیله تقویت کننده مسافت یاب برای دیدن نور کم در شب
thwarter
خنثی کننده مسدود کننده
the producer and the consumer
تولید کننده و مصرف کننده
coordinator
هم اهنگ کننده هماهنگ کننده
vibrator
ارتعاش کننده نوسان کننده
provisioner
تدارک کننده تهیه کننده
desolator
ویران کننده متروک کننده
desolater
ویران کننده متروک کننده
vibrators
ارتعاش کننده نوسان کننده
designative
اشاره کننده تعیین کننده
diverting
سرگرم کننده منحرف کننده
homager
تجلیل کننده کرنش کننده
discriminant
تفکیک کننده جدا کننده
prosecutors
پیگرد کننده تعقیب کننده
prosecutor
پیگرد کننده تعقیب کننده
supplicant
درخواست کننده تضرع کننده
venerator
تکریم کننده ستایش کننده
hanger
اویزان کننده معلق کننده
intermediaries
وساطت کننده مداخله کننده
intermediary
وساطت کننده مداخله کننده
hangers
اویزان کننده معلق کننده
trimmer
دستکاری کننده صاف کننده
contractive
جمع کننده چوروک کننده
supplicants
درخواست کننده تضرع کننده
transmitter
منتقل کننده مخابره کننده
presentor
ارائه کننده معرفی کننده
lifter
مرتفع کننده برطرف کننده
divider
جدا کننده تقسیم کننده
oppressive
خورد کننده ناراحت کننده
cogitator
اندیشه کننده مطالعه کننده
suberter
سرنگون کننده تضعیف کننده
spell binder
مسحور کننده مجذوب کننده
striking force
نیروی تک کننده یا کمین کننده
toasters
سرخ کننده برشته کننده
accaimer
هلهله کننده تحسین کننده
gesticulant
اشاره کننده وحرکت کننده
toaster
سرخ کننده برشته کننده
sniffy
افهار تنفر کننده فن فن کننده
transmitters
منتقل کننده مخابره کننده
acknowledger
تصدیق کننده قبول کننده
thickeners
غلیظ کننده پرپشت کننده
presenter
ارائه کننده معرفی کننده
practicer
تمرین کننده مشق کننده
thickener
غلیظ کننده پرپشت کننده
modulator demodulator
تلفیق کننده- تفکیک کننده
whetstone
تیز کننده تند کننده
modifier
اصلاح کننده تعدیل کننده
modifiers
اصلاح کننده تعدیل کننده
corrupter
فاسد کننده منحرف کننده
corruptor
فاسد کننده منحرف کننده
preventive
حفافت کننده جلوگیری کننده
insulator
جدا کننده عایق کننده
favourer
یاری کننده مساعدت کننده
presenters
ارائه کننده معرفی کننده
insulators
جدا کننده عایق کننده
fuel cooled oil cooler
خنک کننده روغن که در ان ازسوخت بعنوان ماده خنک کننده استفاده میشود
skeletonizer
تهیه کننده استخوان بندی یا کالبد چیزی تهیه کننده رئوس مطالب
dragger
شرکت کننده در مسابقه اتومبیلرانی سرعت شرکت کننده درمسابقه سرعت موتورسیکلت رانی شرکت کننده در مسابقه قایقرانی سرعت
plasticizer
ماده سخت کننده و کشدار کننده خرج انفجار یا خرج تلاش
procuring activity
یکان تهیه کننده و تحویل دهنده اماد قسمت اماد کننده
agent authentication
معرفی قسمت مخابره کننده اعلام معرف مخابره کننده
parity bit
عدد یا علامت طراز کننده متعادل کننده عدد تعادل
components
اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
component
اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
user freindly
اسان برای استفاده کننده ارتباط دوستانه با استفاده کننده سیستم محاسباتی که امکانات لازم برای توانایی هاو محدودیتهای اپراتور رافراهم می سازد
dismantling shot
تیر قطعه قطعه کننده گلوله تخریب کننده
voltage stabilizer
تثبیت کننده فشار الکتریکی تثبیت کننده ولتاژ
family
محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
families
محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
tipper
کج کننده واژگون کننده
army component
نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات یکان زمینی شرکت کننده در عملیات مشترک قسمت زمینی
stabilisers
تثبیت کننده میز تثبیت کننده مسیر
supporting arms
نیروی پشتیبانی کننده یکانهای پشتیبانی کننده
stabilizer
تثبیت کننده میز تثبیت کننده مسیر
requistioner
قسمت درخواست کننده تهیه کننده درخواست
flares
گلوله روشن کننده موشک روشن کننده
flare
گلوله روشن کننده موشک روشن کننده
negative true logic
سیستمی منطقی که در ان یک ولتاژ بالا بیان کننده بیت صفرو یک ولتاژ پایین بیان کننده بیت یک میباشد
desiccant
مواد خشک کننده گیاهان مواد شیمیایی خشک کننده روییدنیها
delay release sinker
وسیله غوطه ور کننده مین زمانی غوطه ور کننده مین تاخیری
radar picket
ناو تقویت کننده رادار هواپیمای تقویت کننده رادار
analysis staff
ستاد تجزیه و تحلیل کننده گروه تجزیه و تحلیل کننده
component command
قرارگاه نیروی شرکت کننده درعملیات فرماندهی نیروی مسلح شرکت کننده درعملیات
gyro repeater
تکرار کننده سمت ژیروسکوپی ناو تکرار کننده سمت هدایت نجومی ناو
jumper
شوت کننده با پرش پرش کننده
jumpers
شوت کننده با پرش پرش کننده
out side
دریافت کننده سرویس دریافت کننده سرویس اسکواش
bender
خم کننده
benders
خم کننده
deletive
حک کننده
deflective
کج کننده
solvent
اب کننده
filler
پر کننده
squelcher
له کننده
prattfall
پچ پچ کننده
catterer
پچ پچ کننده
solver
حل کننده
skittish
رم کننده
fillers
پر کننده
spurner
رد کننده
squasher
له کننده
ear-splitting
کر کننده
fluxing oil
اب کننده
whisperer
پچ پچ کننده
refutatory
رد کننده
puffer
پف کننده
refutative
رد کننده
refuser
رد کننده
filleting
پر کننده
rebutter
رد کننده
noncommittal
رد کننده
attacking
تک کننده
syncopator
غش کننده
hopper
لی لی کننده
repudiationist
رد کننده
renunciant
کننده
crusher
له کننده
crepitant
خش خش کننده
tracker
پی کننده
commulator
یک سو کننده
surfy
کف کننده
trackers
پی کننده
swooner
غش کننده
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com