English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (15 milliseconds)
English Persian
photochemical oxidant اکسید کننده نور شیمیایی اکساینده فتوشیمیایی
Other Matches
oxidizer اکسید کننده
oxidant اکسید کننده
oxydizing agents مواد اکسید کننده در رنگرزی و یا محیط
zinc oxid اکسید روی به فرمول ZnO اکسید دو زنگ
oxidizing flame شعله اکساینده
absorption compound ترکیب شیمیایی جذب کننده
desiccant مواد خشک کننده گیاهان مواد شیمیایی خشک کننده روییدنیها
cyanogen agent عامل لخته کننده خون عامل شیمیایی سیانوژن
chemical survey بررسی منطقه از نظر شیمیایی تجسس از نظر وجود عوامل شیمیایی
blood agent عامل شیمیایی لخته کننده خون عامل ضدحرکت خون
copper oxide اکسید مس
oxyde اکسید
oxides اکسید
oxide اکسید
silica اکسید سیلیسیوم
ytterbia ایتربیم اکسید
acid oxide اکسید اسیدی
yttrium oxide ایتریم اکسید
zinc oxide اکسید روی
limes کلسیم اکسید
copper oxide rectifier یکسوکننده مس- اکسید
lime کلسیم اکسید
oxidation film قشر اکسید
ferrous oxide اکسید فرو
dioxide دارای دو اکسید
refractory oxide اکسید دیرگداز
refractory oxide اکسید نسوز
benzophenone oxide بنزوفنون اکسید
minium اکسید قرمز
oxide skin پوسته اکسید
alumina اکسید الومینیوم
carbon dioxide دی اکسید کربن
yttria ایتریم اکسید
aluminum oxide اکسید الومینیوم
zirconium dioxide زیرکونیم دو اکسید
calcium oxide کلسیم اکسید
zirconium oxide زیرکونیم اکسید
ytterbium oxide ایتربیم اکسید
burnt lime کلیسم اکسید
caustic lime کلیسم اکسید
calx کلیسم اکسید
tutty گرد اکسید دو زنگ
oxidation coefficient ضریب اکسید شوندگی
oxide skin قشر نازک اکسید
alumina گل پاک یا اکسید الومینیوم
oxide cathode کاتد اکسید اندود
red zinc ore اکسید قرمز روی
red oxide of zinc اکسید قرمز روی
ruby zinc اکسید قرمز روی
spatalite اکسید قرمز روی
zincite اکسید قرمز روی
incandescent metallic oxid cathode کاتد اکسید فلزی
oxide coated cathode کاتد اکسید اندود
v , series سری عوامل شیمیایی بی بو وبی رنگ عصبی سری عوامل شیمیایی عصبی
hypercapnia افزایش کربن اکسید در خون
arsenic اکسید ارسنیک بفرمول 3O2As
metallic oxide semiconductor نیمه هادی اکسید فلزی
oxymercuriation اکسید جیوه دار کردن
complementary metal oxide semiconductor نیمه هادی اکسید فلزی تکمیلی
goethite اکسید اهن معدنی ئیدرژن دار
dry ice یخی که از جامدکردن اکسید دو کربن بدست میاید
oxides اکسید آهن برای پوشش روی دیسک یا نوار مغناطیسی
to trap something [e.g. carbon dioxide] چیزی را گرفتن [جمع کردن] [برای مثال دی اکسید کربن ]
oxide اکسید آهن برای پوشش روی دیسک یا نوار مغناطیسی
mos نیمههای اکسید آهن جایگزین . طرح و سافت مدار مجتماع
corrector جبرانگر تعدیل کننده تصحیح کننده تنظیم کننده
chemic شیمیایی
chemical sense حس شیمیایی
chemical biological and radiological شیمیایی
chemical شیمیایی
chemicals شیمیایی
oxides روش تولید و طراحی خانواده مدارهای مجتمع با استفاده از هادیهای آهن و اکسید روی نیمه هادی
oxide روش تولید و طراحی خانواده مدارهای مجتمع با استفاده از هادیهای آهن و اکسید روی نیمه هادی
chemical munition سلاح شیمیایی
homolysis تجزیه شیمیایی
chemotropism گرایش شیمیایی
decomposition هوازدگی شیمیایی
chemical weathering هوازدگی شیمیایی
chemisorption جذب شیمیایی
chemical reactor واکنشگاه شیمیایی
chemical kinetics سینتیک شیمیایی
chemoreceptor گیرنده شیمیایی
chemical operations عملیات شیمیایی
chemical security تامین شیمیایی
chemical research پژوهش شیمیایی
chemical shift جابجایی شیمیایی
chemical species گونههای شیمیایی
chemical survey تجسس شیمیایی
chemical reaction واکنش شیمیایی
chemical properties خواص شیمیایی
chemical pollution الودگی شیمیایی
mulch ماده شیمیایی
mulches ماده شیمیایی
chemical physics فیزیک شیمیایی
cloud attack تک با ابر شیمیایی
galvanic cell پیل شیمیایی
chemiluminescence نورتابی شیمیایی
chemical industries صنایع شیمیایی
biochemical زیستی- شیمیایی
fertilisers کود شیمیایی
chemical analyse تجزیه شیمیایی
chemical analysis تجزیه شیمیایی
proportioner مخلوط کن شیمیایی
man-made fiber الیاف شیمیایی
chemical bond پیوند شیمیایی
organic compound مواد شیمیایی
chemical combination ترکیب شیمیایی
fertilizers کود شیمیایی
chemism خاصیت شیمیایی
quasichemical شبه شیمیایی
chemical agent عامل شیمیایی
chemical agent ماده شیمیایی
precipitating رسوب شیمیایی
precipitates رسوب شیمیایی
precipitated رسوب شیمیایی
chemical ammunition مهمات شیمیایی
precipitate رسوب شیمیایی
fertilizer کود شیمیایی
chemical compound ترکیب شیمیایی
chemical deposits نهشتهای شیمیایی
chemical fuel سوخت شیمیایی
chemical exchange تبادل شیمیایی
electrochemical برقی- شیمیایی
chemical equivalent هم ارز شیمیایی
chemical element عنصر شیمیایی
chemical equilibrium تعادل شیمیایی
chemical energy انرژی شیمیایی
narcosis خواب شیمیایی
chemical defense پدافند شیمیایی
compounds ترکیب شیمیایی
compounded ترکیب شیمیایی
compound ترکیب شیمیایی
chemical herbicide علف کش شیمیایی
chemical injection تزریق شیمیایی
chemical consolidation تزریق شیمیایی
chemical grouting تزریق شیمیایی
hyperventilation تنفس زیاد بطوریکه مقدار دی اکسید کربن در خون از مقدارعادی ان کمتر میشود و سبب تشنج سرگیجه و غش میگردد
urinalysis تجزیه شیمیایی ادرار
nuclear biological chemical شیمیایی میکربی هستهای
biochemical catalyst کاتالیزور زیست شیمیایی
chemical affinity میل ترکیبی شیمیایی
c.o.d نیاز شیمیایی به اکسیژن
chemical alarm اعلام خطر شیمیایی
smoke agent عامل شیمیایی دودانگیز
chemical bonding تشکیل پیوند شیمیایی
vesicant agent عامل شیمیایی تاول زا
chemical weapon جنگ افزار شیمیایی
nerve agent عامل شیمیایی عصبی
chemical oxygen demand نیاز شیمیایی اکسیژن
chemical ماده شیمیایی دارویی
chemical feedstock مواد اولیه شیمیایی
chemicals ماده شیمیایی دارویی
chemosynthesis سنتز باکتری شیمیایی
photochemical smog دود مه فتو شیمیایی
photochemical smog دود مه نور شیمیایی
immunochemistry علم ایمنی شیمیایی
toxic agent عامل شیمیایی سمی
petrolum chemicals مواد شیمیایی نفتی
cloud attack تک شیمیایی با مواد سمی
petrochemicals مواد شیمیایی نفتی
oxide ماده شیمیایی از اکسیژن
thermolysis تجزیه شیمیایی در اثرحرارت
acid equivalent معادل شیمیایی اسید
oxides ماده شیمیایی از اکسیژن
crocus cloth پارچه زبری که اکسید فریک قرمزرنگ فریف و ریزسایندهای روی سطح ان قرارگرفته و برای جلا دادن فلزات بکارمیرود
boron water ابی که عنصر شیمیایی بردارد
neutralised بطور شیمیایی خنثی کردن
chemical shift equivalent protons پروتونهای با جابجایی شیمیایی برابر
neutralises بطور شیمیایی خنثی کردن
synthetic مواد شیمیایی و پروسس شده
chemical warfare جنگ بوسیله گازهای شیمیایی
trihydrate ترکیب شیمیایی دارای سه ملکول اب
chemical security حفافت برعلیه مواد شیمیایی
stabilizer ماده ثبات دهنده شیمیایی
flavone ماده شیمیایی بیرنگ ومتبلور
immunochemistry مبحث ایمنی شناسی شیمیایی
biological oxygen demand نیاز زیست شیمیایی به اکسیژن
corrosion زنگ خوردگی فرسایش شیمیایی
b.o.d نیاز زیست شیمیایی به اکسیژن
stabilisers ماده ثبات دهنده شیمیایی
tetrahydrate ترکیب شیمیایی شامل چهارمولکول اب
neutralising بطور شیمیایی خنثی کردن
oxime ماده ضد اثرعامل عصبی شیمیایی
goechemical وابسته به تغییرات شیمیایی زمین
agent نماینده عامل شیمیایی خرج
chemotrophic treatment تسویه خوراک ساخت شیمیایی
galvanic battery دستگاه تولیدالکتریک با عمل شیمیایی
neutralizing بطور شیمیایی خنثی کردن
agents نماینده عامل شیمیایی خرج
biochemical oxygen demand نیاز زیست شیمیایی به اکسیژن
neutralizes بطور شیمیایی خنثی کردن
actinolagy معرفت بخواص شیمیایی نور
neutralize بطور شیمیایی خنثی کردن
chemical shift non equivalent protons پروتونهای با جابجایی شیمیایی نابرابر
drysalter فروشنده مواد شیمیایی وگوشت وترشی
tartan ماده شیمیایی مورد استفاده در پیست
latensify بوسیله مواد شیمیایی تقویت کردن
photolysis تجزیه شیمیایی بر اثر نیروی تابشی
chemical defense پدافند بر علیه مواد شیمیایی سمی
electroanalysis تجزیه شیمیایی بوسیله جریان برق
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com