English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
give someone an inch and they will take a mile <idiom> اگربه مرده روبدی میگه کفن پولک دوزی میخواهم
Other Matches
pinwork کوک برجستهء حاشیه دوزی وبرودری دوزی
lacing یراق دوزی ملیله دوزی
fancywork حاشیه دوزی برودره دوزی
What are you suggesting (saying,insinuating) چی میگه ؟
keb میشی که بره مرده انداخته یابره اش مرده است
stillbirth زایمان بچه مرده جنین مرده بدنیا امده
stillborn زایمان بچه مرده جنین مرده بدنیا امده
stillbirths زایمان بچه مرده جنین مرده بدنیا امده
dog cheap مفت مسلم بقیمت سگ مرده یاصاحب مرده
You dont mean that ! you dont say ! نه با با ! ( جدی میگه ؟)
Is that so ?You dont say. چه میگه ( جدا"اینطور است )
I dare you to tell him yourself . اگر راست میگه خودت به اوبگه
I have a good mind to quit my job. شیطان میگه کارم راول کنم
dead wool پشم مرده [که از بدن حیوان مرده یا ذبح شده توسط مواد شیمیایی جدا شده و خاصیت رنگ پذیری خوبی ندارد.]
paillette پولک
pailette پولک
sequins پولک
flake پولک
flaked پولک
flaking پولک
sequin پولک
washer پولک
pailett پولک
washers پولک
shale پولک
flakes پولک ها
aglet پولک
dag پولک
tinsel پولک
imbricate پولک پولک
squamous پولک پولک
squamation پولک
squamate پولک پولک
squama پولک
tegular پولک دار
bespangle پولک زدن
safety plug پولک اطمینان
washers پولک فنری
lepidopteron پولک بال
flitter پولک فلزی
metal ornament پولک فلزی
grommet پولک لاستیکی
leprose پولک دار
scaled پولک دار
scaly پولک دار
washer پولک فنری
mascle پولک پولادین زره
clinquant دارای پولک زری
scale armor زره پولک دار
bezant پولک گردی که معمولا از طلااست
lepidosis بیماری پوست پولک دار
I'd like ... من ... میخواهم.
I'd like ... من ... را میخواهم.
I'd like a ... من یک ... میخواهم.
spangles پولک وسنگهای بدلی زینت لباس
spangle پولک وسنگهای بدلی زینت لباس
imbrication روی هم چیدگی مانند پولک ماهی
scaliness پوشیدگی از پولک یا فلس جرم گرفتگی
tinsel زرق وبرق دار پولک زدن
imbrication روی هم چینی کانند پولک ماهی
iam inclined to think میخواهم بگویم
I'd like some ... من مقداری ... میخواهم.
I'd like some ... من مقداری ... میخواهم.
I'd like some hair gel. من کمی ژل مو میخواهم.
I'd like some orange juice. من آب پرتقال میخواهم.
I'd like some ... من کمی ... میخواهم.
I'd like a dye. من رنگ مو میخواهم.
i am in a hurry for it زود میخواهم
I'd like some ... من مقداری ... میخواهم.
I need them today. من آنها را امروز میخواهم.
I'd like some coffee. من یه مقدار قهوه میخواهم.
I need them urgently. من آنها را فوری میخواهم.
i want you to go میخواهم شما بروید
I'd like breakfast, please. لطفا صبحانه میخواهم.
i wish to stay here میخواهم اینجا بمانم
I'd like a double room من یک اتاق دو نفره میخواهم.
I will be staying a month من میخواهم یک ماه بمانم.
I want full insurance. من با بیمه کامل میخواهم.
I'd like a room with twin beds. من یک اتاق با دو تخت میخواهم.
I'd like a room with bath. من یک اتاق با حمام میخواهم.
I will be staying a few days من میخواهم یک هفته بمانم.
Fine, I will take it. خوب من اتاق را میخواهم.
I need them tonight. من آنها را امشب میخواهم.
I'd like a sinlge room. من یک اتاق یک نفره میخواهم.
I'd like a face-pack. من ماسک صورت میخواهم.
I'd like to try ... من میخواهم ... را امتحان کنم.
i beg leave to say اجازه میخواهم بگویم
i express my regret for it پوزش میخواهم که چنین شد
I'd like to pay. میخواهم پرداخت کنم.
I'd like a shave. میخواهم ریشم را بزنم.
I'd like a dessert, please. لطفا دسر میخواهم.
I'd like some soup. من مقداری سوپ میخواهم.
an inceptive یعنی میخواهم لرزکنم
broidery گل دوزی
overcast stilch سر دوزی
taping ته دوزی
I need them before friday. من آنها را قبل از جمعه میخواهم.
I'd like something to eat. چیزی برای خوردن میخواهم.
i beg your pardon پوزش میخواهم معذرت می خواهم
I'd like a double bed room. من یک اتاق با یک تخت دو نفره میخواهم.
I'd like a shave. میخواهم صورتم را اصلاح کنم.
I'd like a shampoo and set. شامپو و خشک کردن میخواهم.
I'd like something to drink. چیزی برای نوشیدن میخواهم.
I'd like to hire a car. من میخواهم یک اتومبیل اجاره کنم.
I'd like a cup of coffee, please. لطفا یک فنجان قهوه میخواهم.
I want one of these please. لطفا من یکی از اینها را میخواهم.
I will be staying a few days من میخواهم چند روزی بمانم.
I'd like some small change. من قدری پول خرد میخواهم.
goldstone جامی که توسط اجسام طلایی رنگ پولک کاری شده
glares چشم دوزی
conformator فنرکلاه دوزی
patchwork وصله دوزی
lining استر دوزی
broidery ملیله دوزی
serge ته دوزی کردن
roping طناب دوزی
filigree ملیله دوزی
lacet قیطان دوزی
linings استر دوزی
picot قلاب دوزی
passementerie گلابتون دوزی
pointlace ملیله دوزی
glared چشم دوزی
drawnwork حاشیه دوزی
overhand ترکی دوزی
overcast stilch پاک دوزی
embroidered برودره دوزی
glare چشم دوزی
embroidering برودره دوزی
needle point کانوا دوزی
embroiders برودره دوزی
patchery پینه دوزی
fancywork توری دوزی
sewing حاشیه دوزی
tapestry ملیله دوزی
dress making زنانه دوزی
netting توری دوزی
embroider برودره دوزی
tapestries ملیله دوزی
applique تکه دوزی
couching یکجورقلاب دوزی
I want these clothes washed. من میخواهم این لباس ها شسته شود.
I want these clothes ironed. من میخواهم این لباس ها اتو شود.
I'd like to change some 1000 euro. میخواهم ۱۰۰۰ یورو را تبدیل کنم.
I want these clothes cleaned. من میخواهم این لباس ها تمیز شود.
I'd like a haircut, please. لطفا میخواهم موهایم را اصلاح کنم.
I'd like a shampoo for greasy hair. من یک شامپو برای موهای چرب میخواهم.
I'd like a shampoo for normal hair. من یک شامپو برای موهای معمولی میخواهم.
I'd like a shampoo for dry hair. من یک شامپو برای موهای خشک میخواهم.
needled سوزن دوزی کردن
knotwork یکجورسوزن دوزی یاقلابدوزی
needling سوزن دوزی کردن
ice wool کرک قلاب دوزی
glare effect اثر چشم دوزی
needle سوزن دوزی کردن
to sew overhand ترکی دوزی کردن
filigreed ملیله دوزی شده
oversew ترکی دوزی کردن
needles سوزن دوزی کردن
needle lace کار سوزن دوزی
embroidered قلاب دوزی کردن
embroidering قلاب دوزی کردن
embroiders قلاب دوزی کردن
braid قیطان دوزی کردن
needlework کار سوزن دوزی
braided قیطان دوزی کردن
arras پردهء قلاب دوزی
candlewick نخ پنبهای حاشیه دوزی
filigree ملیله دوزی کردن
braids قیطان دوزی کردن
embroider قلاب دوزی کردن
sackings پارچه کیسه دوزی
purfle حاشیه دوزی کردن
purfle ارایش حاشیه دوزی
patch وصله دوزی کردن
patches وصله دوزی کردن
sackcloth پارچه کیسه دوزی
broider ملیله دوزی کردن
I want to leave the car in the railway station من میخواهم اتومبیل را در ایستگاه قطار تحویل بدهم.
I'd like to reserve a table for 5. میخواهم برای 5 نفر یک میز رزرو کنم.
accessory objects لوازم اضافی جهت زینت بخشیدن به بافت مثل مروارید و پولک و غیره
fourragere بند قیطان دوزی شده
cross stitch بخیه دوزی بچپ وراست
arras نقاشی طراحی قلاب دوزی
grindery کارخانه تیزکنی افزارکفش دوزی
froufrou حاشیه دوزی حشو وزوائد
Without wishing to belittle [disparage] [denigrate] the importance of this issue, I would like to ... بدون اینکه اهمیت این موضوع را پایین بیاورم من میخواهم ...
soutache حاشیه دوزی زری ویراق لباس
lace بندکفش را بستن یراق دوزی کردن
cobbles سنگ فرش کردن پینه دوزی
rosette پارچه ملیله دوزی روبان لباس
cobble سنگ فرش کردن پینه دوزی
laces بندکفش را بستن یراق دوزی کردن
rosettes پارچه ملیله دوزی روبان لباس
featherstitch کوک مورب و چپ و راست درحاشیه دوزی
mechlin توری فریف مخصوص کلاه وتوری دوزی
needle work سوزن دوزی [برای تزئین حاشیه و یا طرح فرش]
accessory stitches چرم دوزی، دوخت ها و بخیه های تزپینی فرش
six feet under <idiom> مرده
in the dust مرده
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com