Total search result: 201 (14 milliseconds) |
|
|
|
English |
Persian |
way point |
ایستگاههای هوایی ایستگاههای اصلی عملیات هوانوردی |
|
|
Other Matches |
|
imit ative deception |
فریب ایستگاههای گیرنده دشمن با تقلید امواج ایستگاههای ان |
lan |
کامپیوتری که سیستم عامل شبکه را اجرا میکند و عملیات ابتدایی شبکه را کنترل میکند تمام ایستگاههای کار شبکه محلی به سرور شبکه اصلی متصل هستند و کاربران به آن سرور وارد می شوند |
local area network |
کامپیوتری که سیستم عامل شبکه را اجرا میکند و عملیات ابتدایی شبکه را کنترل میکند. تمام ایستگاههای کاری شبکه محلی به سرور شبکه مرکزی وصل هستند و کاربران وارد آن می شوند |
key station |
ایستگاههای کلید |
net authentication |
معرفی ایستگاههای شبکه |
outstation |
ایستگاه خارج از شهر ایستگاههای حومه |
downsize |
که در آنها ایستگاههای کاری هوشمند هستند. |
feeds |
وسیلهای که ایستگاههای مختلف را وارد کامپیوتر میکند |
feed |
وسیلهای که ایستگاههای مختلف را وارد کامپیوتر میکند |
way station |
ایستگاههای فرعی بین راهی جاده یا خط اهن |
overlap tell |
رله اطلاعات مربوط به هدف یا دشمن به ایستگاههای مجاور |
AFP |
پروتکل ارتباط بین ایستگاههای کاری و سرورها در یک شبکه کامپیوترهای Macintosh Apple |
back end server |
کامپیوتر متصل به شبکه که امور مربوط به ایستگاههای کاری مشتری را انجام میدهد |
ring |
تویولوژی شبکه که در آن سیم پیچی به ترتیب ایستگاههای کاری را بهمم وصل میکند |
code panel |
رمز ارتباطات در عملیات هوایی و زمینی کلید رمزارتباطات در عملیات هوایی وزمینی |
scalar |
پردازنده RISC طراحی شده توسط Sun Microsystems که در محدوده ایستگاههای کاری اش استفاده میشود |
agents |
نرم افزار کارایی و اطلاعات آماری را درباره ایستگاههای کاری به مدیریت مرکزی شبکه ارسال میکند |
distributes |
سیستم پردازش یک سازمان بزرگ با بسیاری کامپیوترهای کوچک در ایستگاههای کاری مختلف به جای یک کامپیوتر مرکزی |
distribute |
سیستم پردازش یک سازمان بزرگ با بسیاری کامپیوترهای کوچک در ایستگاههای کاری مختلف به جای یک کامپیوتر مرکزی |
agent |
نرم افزار کارایی و اطلاعات آماری را درباره ایستگاههای کاری به مدیریت مرکزی شبکه ارسال میکند |
distributing |
سیستم پردازش یک سازمان بزرگ با بسیاری کامپیوترهای کوچک در ایستگاههای کاری مختلف به جای یک کامپیوتر مرکزی |
AppleTalk |
پروتکل هایی که برای ارتباط بین ایستگاههای کاری و سرورها در کامپیوترهای شبکه Macintosh Apple استفاده می شوند |
token bus network |
EEEL استاندارد برای شبکههای محلی به صورت کابل توپولوژی باس . ایستگاههای کاری داده را با عبور Token منتقل می کنند |
token |
بسته کنترل بین ایستگاههای کاری برای کنترل دستیابی به شبکه |
tokens |
بسته کنترل بین ایستگاههای کاری برای کنترل دستیابی به شبکه |
processor |
استفاده از چندین کامپیوتر کوچک در ایستگاههای کاری مختلف به جای یک کامپیوتر مرکزی |
advanced |
پروتکلهای IBM که امکان اتصال Peer-to-Peer را بین ایستگاههای کاری متصل به شبکه SNA فراهم می کنند که LU هم نامیده می شوند |
token passing |
روش کنترل دستیابی به شبکه محلی با استفاده از بستههای Token. ایستگاههای کاری پیش از دریافت Token نمیتوانند داده ارسال کنند |
enterprise network |
شبکهای که همه ایستگاههای کاری و ترمینال ها یا کامپیوتر ها را در یک شرکت بهم وصل میکند. این میتواند در یک ساختمان یا چندین ساختمان درکشورهای مختلف باشد |
airhead operations |
عملیات مخصوص گرفتن سرپل هوایی عملیات تهیه سرپل هوایی |
call up |
درخواست شناسایی شبکه درخواست اعلام شناسایی درشبکه حاضر و غایب کردن ایستگاههای بی سیم |
call-ups |
درخواست شناسایی شبکه درخواست اعلام شناسایی درشبکه حاضر و غایب کردن ایستگاههای بی سیم |
call-up |
درخواست شناسایی شبکه درخواست اعلام شناسایی درشبکه حاضر و غایب کردن ایستگاههای بی سیم |
APPC |
پروتکلهای IBM که امکان ارتباط peer-to-peer بین ایستگاههای کاری متصل به شبکه SNA را میدهد که به پروتکلهای LU هم معروف است |
globally |
1-پشتیبان همه دادههای ذخیره شده گره ها یا ایستگاههای کاری متصل به شلکه 2-پشتیبان همه فایلهای دیسک سخت یا فایل سرور |
global |
1-پشتیبان همه دادههای ذخیره شده گره ها یا ایستگاههای کاری متصل به شلکه 2-پشتیبان همه فایلهای دیسک سخت یا فایل سرور |
farmgate type operations |
رهبری اموزش و عملیات نیروی هوایی یک کشور تامرحله عملیات جنگی |
air policing |
عملیات گشت زنی هوایی پاسوری هوایی در زمان صلح |
counter air operations |
عملیات ضد هواپیمایی عملیات ضد برتری هوایی دشمن |
counter air |
عملیات ضدهواپیمایی عملیات ضد فعالیت هوایی دشمن |
structures |
با استفاده از کابل UTP که وارد co hub میشود و طوری طراحی شده است که ترمیم آن ساده است و نیز افزودن ایستگاههای جدید یا کابلهای بیشتر هم ساده است |
structuring |
با استفاده از کابل UTP که وارد co hub میشود و طوری طراحی شده است که ترمیم آن ساده است و نیز افزودن ایستگاههای جدید یا کابلهای بیشتر هم ساده است |
structure |
با استفاده از کابل UTP که وارد co hub میشود و طوری طراحی شده است که ترمیم آن ساده است و نیز افزودن ایستگاههای جدید یا کابلهای بیشتر هم ساده است |
multicast packet |
بسته داده که به آدرسهای شبکه انتخاب شده ارسال میشود. یک بسته راه دور به تمام ایستگاههای شبکه فرستاده میشود |
air interdiction |
عملیات ممانعتی هوایی ممانعت هوایی |
aeronautical station |
ایستگاه ناوبری هوایی ایستگاه خدمات هوانوردی |
aerospace projection operations |
عملیات مخصوص گسترش منطقه فضای هوایی عملیات مخصوص توسعه منطقه فضای هوایی |
air-sea rescue |
عملیات نجات هوا دریایی عملیات نجات هوایی ودریایی |
air sea rescue |
عملیات نجات هوا دریایی عملیات نجات هوایی ودریایی |
tactical air controler |
افسر کنترل عملیات هوایی مسئول مرکز کنترل هوایی |
air operations |
عملیات هوایی |
airmobile operations |
عملیات متحرک هوایی |
air transport operation |
عملیات ترابری هوایی |
air offensive |
عملیات افندی هوایی |
air area operations |
عملیات منطقه هوایی |
tactical air operation |
عملیات تاکتیکی هوایی |
aerial port squadron |
گردان عملیات بارانداز هوایی |
air inst alations |
تاسیسات مخصوص هدایت عملیات هوایی |
air ground section |
قسمت عملیات مشترک زمینی و هوایی |
air force component |
نیروی هوایی شرکت کننده در عملیات |
aerospace |
فضای هوایی بالای منطقه عملیات |
air facility |
تاسیسات مخصوص هدایت عملیات هوایی |
air ground system |
سیستم عملیات مشترک زمینی و هوایی |
break off |
فرمان قطع تک در عملیات پشتیبانی نزدیک هوایی |
air defense artillery controller |
مسئول کنترل عملیات توپخانه پدافند هوایی |
intruder operation |
تک هوایی و عملیات تخریب هواپیماهای دشمن در روی پایگاه |
air force component |
نیروی هوایی شرکت کننده درعملیات مشترک یا صحنه عملیات |
air frieghting |
بار غیر تاکتیکی هوایی عملیات مشترک زمینی وهوایی |
master plot |
نقشه راهنمای اصلی عکس برداری هوایی |
echo check |
بررسی صحت عملیات ارسال اطلاعات که در ان اطلاعات دریافت شده به منبع اصلی برگشت داده شده و با اطلاعات اصلی مقایسه میشودمقابله به کمک طنین بررسی طنین |
counterflak |
اتش خنثی کننده توپخانه پدافندهوایی ضد پدافند هوایی عملیات ممانعت از پدافندهوایی |
harassing |
عملیان ایذایی عملیات ایذایی هوایی |
principal line |
خط رابط نقاط اصلی در روی عکس هوایی خط رابط |
unit emplaning |
در عملیات حمل و نقل هوایی به طرح ریزی و سازمان دادن یکان برای حمل و نقل اطلاق میشود |
aviation |
هوانوردی |
avigation |
هوانوردی |
aeronautism |
هوانوردی |
aviation aeronautics |
هوانوردی |
airlift service |
سرویس حمل و نقل هوایی خدمات ترابری هوایی قسمت ترابری هوایی |
secondary landing |
منطقه پیاده شدن فرعی برای پشتیبانی از عملیات پیاده شدن اصلی |
kiwis |
دانشجوی هوانوردی |
air almanac |
سالنامه هوانوردی |
aviation psychology |
روانشناسی هوانوردی |
aeronautics |
دانش هوانوردی |
air almanac |
تقویم هوانوردی |
aeronautics |
علم هوانوردی |
kiwi |
دانشجوی هوانوردی |
aeronautical chart |
نقشههای هوانوردی |
aeronautic |
مربوط به دانش هوانوردی |
aeronautical |
مربوط به دانش هوانوردی |
air mile |
هوانوردی معادل 3301 |
g suit |
لباس مخصوص هوانوردی |
aviationelectronic |
بکارگیری الکترونیک در صنعت هوانوردی یا فضانوردی |
SDRAM |
قطعه حافظه پیشرفته که جایگزین DRAM قدیمی است . سیکل دستیابی به حافظه با ساعت پردازنده اصلی سکردن شده است و زمان بین عملیات حافظه را حذف میکند |
VL local bus |
مین کنترل مستقیم از طریق باس اصلی روی پردازنده اصلی و برقراری ارسال داده خیلی سریع بین حافظه اصلی و کارت جانبی بدون استفاده از پردازنده |
VL bus |
مین کنترل مستقیم از طریق باس اصلی روی پردازنده اصلی و برقراری ارسال داده خیلی سریع بین حافظه اصلی و کارت جانبی بدون استفاده از پردازنده |
holding area |
منطقه توقف موقت [هوا فضا] [هوانوردی ] |
buffered computer |
کامپیوتری که عملیات ورودی و خروجی و عملیات پردازشی را بطور همزمان ارائه میدهد |
anticrop operations |
عملیات کاربرد افات کشاورزی در عملیات نظامی |
telling |
مخابره اطلاعات به دست امده از تجسس هوایی به یکانهای پدافند هوایی |
holiday |
تولید رخنه در عکاسی هوایی محوطه پوشیده نشده درعکاسی هوایی |
holidays |
تولید رخنه در عکاسی هوایی محوطه پوشیده نشده درعکاسی هوایی |
antiair warfare |
جنگ ضدبرتری هوایی نبرد بر علیه برتری هوایی دشمن |
restrictive fire plan |
طرح اتش محدود کننده حرکات هوایی یا تامینی هوایی |
pounces |
در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم |
line chief |
افسرجزء نیروی هوایی که درفرود امدن وبرخاستن هواپیمادرخطوط هوایی نظارت میکند |
i stay |
در رهگیری هوایی به علامت ماموریت گشت هوایی راتحویل گرفتم اعلام میشود |
pounced |
در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم |
pouncing |
در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم |
pounce |
در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم |
synchronised |
قطعه حافظه پیشرفته که جایگزین DRAM قدیمی شده است . سیکل دستیابی به حافظه با ساعت پردازنده اصلی همان شده است و زمانهای بین عملیات حافظه را حذف میکند |
synchronises |
قطعه حافظه پیشرفته که جایگزین DRAM قدیمی شده است . سیکل دستیابی به حافظه با ساعت پردازنده اصلی همان شده است و زمانهای بین عملیات حافظه را حذف میکند |
synchronising |
قطعه حافظه پیشرفته که جایگزین DRAM قدیمی شده است . سیکل دستیابی به حافظه با ساعت پردازنده اصلی همان شده است و زمانهای بین عملیات حافظه را حذف میکند |
synchronize |
قطعه حافظه پیشرفته که جایگزین DRAM قدیمی شده است . سیکل دستیابی به حافظه با ساعت پردازنده اصلی همان شده است و زمانهای بین عملیات حافظه را حذف میکند |
synchronizes |
قطعه حافظه پیشرفته که جایگزین DRAM قدیمی شده است . سیکل دستیابی به حافظه با ساعت پردازنده اصلی همان شده است و زمانهای بین عملیات حافظه را حذف میکند |
broadcast controlled air interception |
نوعی رهگیری هوایی که هواپیمای رهگیر را مداوم درجریان تک هوایی دشمن قرارمی دهند |
air delivery container |
جعبههای مخصوص حمل بارهای هوایی جعبه حامل بار در نقل و انتقال هوایی |
air sentinel |
گارد هوایی نگهبان مخصوص اعلام خطرتک هوایی |
steer |
در رهگیری هوایی و پشتیبانی مستقیم هوایی یعنی گرای مغناطیسی داده شده را ببندید تا به من برسید |
steers |
در رهگیری هوایی و پشتیبانی مستقیم هوایی یعنی گرای مغناطیسی داده شده را ببندید تا به من برسید |
steered |
در رهگیری هوایی و پشتیبانی مستقیم هوایی یعنی گرای مغناطیسی داده شده را ببندید تا به من برسید |
pigeon |
در رهگیری هوایی یعنی اینکه گرای مغناطیسی و مسافت پایگاه هوایی از هواپیما این قدر است |
pigeons |
در رهگیری هوایی یعنی اینکه گرای مغناطیسی و مسافت پایگاه هوایی از هواپیما این قدر است |
sleeve target |
هدف کش هوایی استوانهای برای تیراندازی ضد هوایی |
flak |
گلوله خودترکان ضد هوایی توپ پدافند هوایی |
air scoop |
چاه هوایی صفحه تنظیم دریچه هوایی |
fly through |
عبور هدف هوایی از مخروط اتش ضد هوایی تقاطع هدف با اتش ضد هوایی |
air suprmacy |
برتری کامل هوایی سیادت هوایی |
air superiority |
برتری موقت هوایی رجحان هوایی |
air pilots |
خلبانان نیروی هوایی راهنمایان هوایی |
aviation pay |
معاش هوایی سختی خدمت هوایی |
statements |
2-دستور برنامه که CPU را هدایت میکند تا عملیات کنترلی انجام دهد یا عملیات CPU را کنترل کند |
statement |
2-دستور برنامه که CPU را هدایت میکند تا عملیات کنترلی انجام دهد یا عملیات CPU را کنترل کند |
propagates |
خطایی که در یک محل یا عملیات رخ دهد و سایر عملیات و فرآیند را تحت تاثیر قرار دهد |
propagating |
خطایی که در یک محل یا عملیات رخ دهد و سایر عملیات و فرآیند را تحت تاثیر قرار دهد |
propagated |
خطایی که در یک محل یا عملیات رخ دهد و سایر عملیات و فرآیند را تحت تاثیر قرار دهد |
propagate |
خطایی که در یک محل یا عملیات رخ دهد و سایر عملیات و فرآیند را تحت تاثیر قرار دهد |
land control operation |
عملیات کنترل زمین عملیات |
housekeeping |
عملیات کامپیوتری که مستقیما" کمکی برای بدست اوردن نتایج مطلوب نمیکنداما قسمت ضروری یک برنامه مانند راه اندازی مقدمه چینی و عملیات پاکسازی است خانه داری |
mastered |
سیستم با کامپیوتر کنترل اصلی و یک فرعی که از اصلی دستور می گیرد |
masters |
سیستم با کامپیوتر کنترل اصلی و یک فرعی که از اصلی دستور می گیرد |
master |
سیستم با کامپیوتر کنترل اصلی و یک فرعی که از اصلی دستور می گیرد |
master data file |
پرونده مشخصات اصلی امادنظامی پروند خصوصیات اصلی اماد |
carrier air group |
دو یا چند گردان هوایی که درروی یک ناو مستقر باشند گروه هوایی ناو هواپیمابر |
notice to airmen |
اعلامیه هوایی یا اعلان هوایی |
aired |
هوایی هواپیمایی نیروی هوایی |
air branch |
قسمت هوایی رسته هوایی |
air |
هوایی هواپیمایی نیروی هوایی |
airs |
هوایی هواپیمایی نیروی هوایی |
air material |
ماتریل هوایی وسایل هوایی |
acciaccatura |
نت سریعی که نیم پرده کوتاه تر ازنت اصلی است وقبل از نت اصلی نواخته میشود |
splashing |
ترکیدن ترکیدن گلوله در پدافند هوایی یعنی کلیه هدفهای هوایی زده شد |
tropopause |
منطقه چاه هوایی جوی بین استراتوسفر و تروپوسفر منطقه سکته هوایی |
splashes |
ترکیدن ترکیدن گلوله در پدافند هوایی یعنی کلیه هدفهای هوایی زده شد |
air station |
ایستگاه عکس برداری هوایی نقطه تمرکز عکسبرداری هوایی ایستگاه هواشناسی |
splash |
ترکیدن ترکیدن گلوله در پدافند هوایی یعنی کلیه هدفهای هوایی زده شد |
on board |
که در تخته اصلی یا PCB اصلی قرار دارد |
components |
اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات |
component |
اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات |
m |
مگا عملیات اعشاری در ثانیه . معیار اندازه گیری توان و سرعت معادل یک میلیون عملیات اعشاری در ثانیه |
air picket |
هواپیمای مخصوص اکتشاف و گزارش و ردیابی هواپیماو موشکهای دشمن هواپیمای گشتی هوایی هواپیمای پیشقراول هوایی |
stapling |
جزء اصلی هر چیزی قلم اصلی |
prototypic |
وابسته به طرح اصلی یا نمونه اصلی |
first generation computer |
کپی اصلی تصویر یا متن اصلی |
generation |
کپی اصلی تصویر اصلی یا متن |
stapled |
جزء اصلی هر چیزی قلم اصلی |
generations |
کپی اصلی تصویر اصلی یا متن |
prototypal |
وابسته به طرح اصلی یا نمونه اصلی |
initial reserves |
ذخایر اصلی احتیاط اولیه یا اصلی |
main guard |
نیروی جلودار اصلی حفاظ اصلی |
staple |
جزء اصلی هر چیزی قلم اصلی |
army operations center |
مرکز عملیات نیروی زمینی مرکز عملیات ارتش |
air photographic |
شناسایی از طریق عکسبرداری هوایی شناسایی با استفاده ازعکس هوایی |
air scout |
هواپیمای دیده ور هوایی هواپیمای مخصوص گشت زنی هوایی |
call mission |
درخواست پشتیبانی فوری هوایی ماموریت هوایی طبق درخواست |
airlift command |
فرماندهی ترابری هوایی قسمت حمل و نقل هوایی فرماندهی حمل و نقل هوایی |
aeronautical designation |
کد تخصصی فضانوردی مدرک تخصصی هوانوردی |
photogrammetry |
علم تهیه نقشه از روی عکس هوایی یا اندازه گیری فواصل زمینی از روی عکس هوایی |
airlift capacity |
مقدورات ترابری هوایی مقدورات حمل و نقل هوایی |
air defense commander |
فرماندهی پدافند هوایی فرمانده پدافند هوایی یک منطقه |
emergency scramble |
درگیری اضطراری هوایی فرمان درگیری سریع هوایی |
air search attack unit |
تیم تجسس و نابودی هوایی تیم تک اکتشافی هوایی |
airspace prohibited area |
منطقه ممنوعه هوایی منطقه منع پرواز هوایی |
mainstay |
مهار اصلی که از نوک شاه دگل تا پای دگل جلو امتداد دارد تکیه گاه اصلی |
mainstays |
مهار اصلی که از نوک شاه دگل تا پای دگل جلو امتداد دارد تکیه گاه اصلی |
anastylosis |
[واژه ای برای ساختار دوباره سازی ساختمان با مواد اصلی و بر طبق سیستم ساختار اصلی] |
fundamental unit |
یکای اصلی واحد اصلی |
base camp |
پایگاه اصلی کمپ اصلی |
master file |
فایل اصلی پرونده اصلی |
base unit |
یکای اصلی واحد اصلی |
time resolution |
جزییات زمان اجرای عملیات نشان دادن جزییات اجرای زمانی عملیات |
expansion slots |
شکاف ها یا فضاهای خالی درون کامپیوتر اصلی برای اتصال تخته مدارهای کوچک به تخته مدار اصلی بکار می روند |
beachmaster's unit |
یکان عملیات بارانداز یکان عملیات اسکله |
channel airlift |
سرویس حمل و نقل هوایی موجود در هر یکان خدمات حمل و نقل هوایی امادی |
matters |
بخش اصلی متن روی صفحه که متن یا خط اصلی قرار می گیرد |
matter |
بخش اصلی متن روی صفحه که متن یا خط اصلی قرار می گیرد |
mattered |
بخش اصلی متن روی صفحه که متن یا خط اصلی قرار می گیرد |
mattering |
بخش اصلی متن روی صفحه که متن یا خط اصلی قرار می گیرد |
DIMM |
سیستم مرتب کردن قط عات حافظه RAM در دوطرف کارت کوچک که قابل درج روی تخته اصلی کامپیوتر است تا حافظه اصلی بروز شود |
trimetrogon |
عکاسی هوایی با استفاده ازسه بعد یا صفحه سه بعدی عکاسی سه بعدی هوایی |