English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 55 (4 milliseconds)
English Persian
inch اینچ
inched اینچ
inches اینچ
inching اینچ
mini- اینچ
point size اینچ
Other Matches
mini- اینچ و معمولا به اینچ
by inches اینچ اینچ
inch by inch اینچ اینچ
pollex یک اینچ
typefaces نقط ه در اینچ
typeface نقط ه در اینچ
character per inch دخشه در اینچ
dpi نقطه در هر اینچ
inches per second اینچ بر ثانیه
trackes per inch شیار در اینچ
microfloppy اینچ دیسک
square inch اینچ مربع
dots per inch نقطه در هر اینچ
in. مخفف اینچ
tpi تعداد شیار در هر اینچ
uncia یک دوازدهم یک اینچ یک اونس
ounce per inch square اونس اینچ مربع
pound per square inch پوند بر اینچ مربع
RPI [row per inch] رجشمار نسبت به اینچ
bpi تعداد بایت در هر اینچ
print معمولا با معیار نقط ه در اینچ
pitch تعداد حروف کم در یک اینچ از خط جا می شوند
pitches تعداد حروف کم در یک اینچ از خط جا می شوند
printed معمولا با معیار نقط ه در اینچ
prints معمولا با معیار نقط ه در اینچ
cpi Inch Per Character دخشه در اینچ
bytes per inch تعداد بایت ها در یک واحد اینچ
cubit مقیاس قدیمی طول معادل 81 تا 22 اینچ
I measure 30 inches round the waist . اندازه دوز کمرم 30 اینچ است
character pitch تعداد کاراکترها در واحد اینچ در یک خط متن
turret guns توپهایی که کالیبر انها بیش از 6 اینچ است
micronlitre یک لیتر گاز درفشار یک میلیونیم اینچ جیوه
cpi تعداد حروف چاپ شده که در فضای یک اینچ جا می گیرد
elite type یک اندازه تحریر که دوازده کاراکتر را در هر اینچ تحریرقرار میدهد
pica نوعی نوشتن در چاپگر که ده حرف در اینچ چاپ میکند
kpsi [واژه مخفف معادل تعداد گره در هر اینچ مربع]
track تعداد شیارهای داده هم مرکز روی سطح دیسک در واحد اینچ
tracked تعداد شیارهای داده هم مرکز روی سطح دیسک در واحد اینچ
tracks تعداد شیارهای داده هم مرکز روی سطح دیسک در واحد اینچ
bpi تعداد بیتهایی که در یک اینچ از رسانه ذخیره سازی قابل ضبط است
enhanced حرف واضح تر یا چاپ گرافیکی با استفاده از نقاط کوچکتر و بیشتر واحد اینچ
enhance حرف واضح تر یا چاپ گرافیکی با استفاده از نقاط کوچکتر و بیشتر واحد اینچ
enhances حرف واضح تر یا چاپ گرافیکی با استفاده از نقاط کوچکتر و بیشتر واحد اینچ
enhancing حرف واضح تر یا چاپ گرافیکی با استفاده از نقاط کوچکتر و بیشتر واحد اینچ
silicon قطعه نازک کریستال سیلیکون خالص با قط ر چند اینچ که روی آن مدارهای مجتمع قرار دارند.
wheelbase فاصله بین محور جلوو محور عقب اتومبیل برحسب اینچ
wheelbases فاصله بین محور جلوو محور عقب اتومبیل برحسب اینچ
capital ship کشتی جنگی یی که فرفیت ان بیش از ده هزار تن و مسلح به توپهایی با کالیبر بیش از8 اینچ باشد
knot density چگالی گره [تراکم تعداد گره در مساحتی مشخص از فرش می باشد که اغلب بصورت متر مربع و یا اینچ مربع محاسبه می گردد.]
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com