Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 107 (7 milliseconds)
English
Persian
There's a jinx on this computer.
این رایانه جادو شده.
Other Matches
magic
جادو
incantation
جادو
incantations
جادو
thaumaturgy
جادو
witchery
جادو
wise woman
زن جادو
theurgy
جادو
black magic
جادو
conjuration
جادو
gramarey
جادو
wizards
جادو
enchantment
جادو
wizard
جادو
sorceresses
زن جادو
enchantments
جادو
sorceress
زن جادو
wizards
جادو گر
wizard
جادو گر
glamor
جادو فریبندگی
pixilated
جادو شده
weirder
جادو مرموز
weird
جادو مرموز
talisman
جادو جادوگرانه
talismans
جادو جادوگرانه
the weird sisters
سه جادو سه ساحره
ensorcel
[American]
[literary]
جادو کردن
ensorcell
[literary]
جادو کردن
enchant
جادو کردن
weirdest
جادو مرموز
witch doctors
جادو گر و طبیب
witch doctor
جادو گر و طبیب
glamour
جادو فریبندگی
witchcraft
جادو گری
spell
جادو طلسم
spelled
جادو طلسم
spells
جادو طلسم
becharm
جادو کردن
bewitch
جادو کردن
witchy
ساحری جادو شده
conjure
سوگند دادن جادو کردن
to jinx somebody
[something]
کسی
[چیزی]
را جادو کردن
conjured
سوگند دادن جادو کردن
warlock
زن جادو گر و ساحر غول پیکر
conjures
سوگند دادن جادو کردن
conjuring
سوگند دادن جادو کردن
to put a jinx on somebody
[something]
کسی
[چیزی]
را جادو کردن
wise man
جادوگر جادو ساحر طلسم گر افسونگر
lycanthropy
تبدیل به هیبت گرگ در اثر جادو وغیره
There seems to be a jinx on that family.
به نظر می رسد که این خانواده جادو شده است.
amulet
دوا یا چیزی که برای شکستن جادو و طلسم بکارمیرود
amulets
دوا یا چیزی که برای شکستن جادو و طلسم بکارمیرود
white magic
جادو گری بوسیله فرا خواندن فرشتگان کیمیا
I didn't tell anyone beforehand, as I didn't want to jinx it
[anything]
.
من قبل از آن به هیچکس نگفتم چونکه نخواستم
[هیچ چیزی]
جادو بشود.
voodooism
ایین مذهبی سیاه پوستان افریقایی که شامل طلسم و جادو میباشد جادوگری
computer
رایانه
computers
رایانه
green PC
رایانه سبز
a stand-alone computer
یک رایانه مستقل
a dedicated server
[رایانه]
خدمتگذار اختصاصی
auxiliary program
برنامه کمک
[رایانه شناسی ]
green PC
رایانه زیست بوم دوستانه
main store
حافظه رایانه
[علوم کامپیوتر]
main memory
حافظه رایانه
[علوم کامپیوتر]
hard disc
[British E]
دیسک سخت
[رایانه شناسی]
fixed disc
[British E]
دیسک سخت
[رایانه شناسی]
fixed disk
[American E]
دیسک سخت
[رایانه شناسی]
to crack a code
رمزی
[گاوصندوق یا رایانه]
را شکندن
computer memory
حافظه رایانه
[علوم کامپیوتر]
primary memory
حافظه رایانه
[علوم کامپیوتر]
RAM
[random access memory]
حافظه رایانه
[علوم کامپیوتر]
sign-on
ورود به سیستم
[رایانه شناسی]
logging-on
برقراری ارتباط
[رایانه شناسی]
Random-access memory
حافظه رایانه
[علوم کامپیوتر]
input/output file
داده ورودی
[خروجی]
[رایانه شناسی]
hard disc drive
[British E]
دستگاه دیسک سخت
[رایانه شناسی]
hard disk drive
[American E]
[HDD]
دستگاه دیسک سخت
[رایانه شناسی]
disc
[disk]
drive
دستگاه دیسک سخت
[رایانه شناسی]
hard drive
دستگاه دیسک سخت
[رایانه شناسی]
I/O file
داده ورودی
[خروجی]
[رایانه شناسی]
single sign-on
ورود یگانه به سیستم
[رایانه شناسی]
to log on
وارد شدن به سیستم
[رایانه شناسی]
I/O instruction
دستور داده ورودی
[خروجی]
[رایانه شناسی]
I/O statement
دستور داده ورودی
[خروجی]
[رایانه شناسی]
input/output statement
دستور داده ورودی
[خروجی]
[رایانه شناسی]
input/output instruction
دستور داده ورودی
[خروجی]
[رایانه شناسی]
I/O module
واحد داده ورودی
[خروجی]
[رایانه شناسی]
input/output module
واحد داده ورودی
[خروجی]
[رایانه شناسی]
I/O device
دستگاه داده ورودی
[خروجی]
[رایانه شناسی]
input/output device
دستگاه داده ورودی
[خروجی]
[رایانه شناسی]
I
[O]
request
[IORQ]
درخواست داده ورودی
[خروجی]
[رایانه شناسی]
input
[output]
request
درخواست داده ورودی
[خروجی]
[رایانه شناسی]
He seems jinxed.
او
[مرد]
آدم بدشانسی است.
[او (مرد) جادو شده.]
default
تنظیمات در کارخانه تعیین شده
[رایانه شناسی]
[مهندسی]
default value
تنظیمات در کارخانه تعیین شده
[رایانه شناسی]
[مهندسی]
to reprogram
دوباره برنامه ریزی
[جدید]
کردن
[رایانه شناسی]
set value
تنظیمات از پیش تعیین شده
[رایانه شناسی]
[مهندسی]
default setting
تنظیمات از پیش تعیین شده
[رایانه شناسی]
[مهندسی]
default value
تنظیمات از پیش تعیین شده
[رایانه شناسی]
[مهندسی]
default
تنظیمات از پیش تعیین شده
[رایانه شناسی]
[مهندسی]
set value
تنظیمات در کارخانه تعیین شده
[رایانه شناسی]
[مهندسی]
default setting
تنظیمات در کارخانه تعیین شده
[رایانه شناسی]
[مهندسی]
to save
[to disk/DVD etc.]
حفظ کردن
[روی دستگاه دیسک سخت یا دی وی دی]
[رایانه شناسی]
to space out letters
[text]
فاصله گذاری
[بین حروف را بیشتر کردن]
[رایانه شناسی ]
[چاپ]
port
[software]
دریچه ای
[مدار و اتصالی]
که امکان ارسال و دریافت داده را میدهد
[نرم افزار]
[رایانه شناسی]
enchants
سحر کردن جادو کردن
enchant
سحر کردن جادو کردن
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com