English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
English Persian
alkaline battery باتری قلیایی
Other Matches
NiCad نوعی باتری قابل شارژ در laptop که با باتری Nimh جایگزین شده است
to jump-start an engine موتوری را با کابل باتری به باتری روشن کردن
booster cable [jumper cable] کابل باتری به باتری [اتومبیل رانی ]
NiMH نوعی باتری قابل شارژ در laptop که امکان شارژ شدن بهتر از باتری Nicad دارد. شارژ آن سریع تر است و نگران حافظه نیست
alkalic قلیایی
alkaline قلیایی
basics قلیایی
basic قلیایی
alkalis قلیایی
alkali قلیایی
lye اب قلیایی
basify قلیایی کردن
alkalify قلیایی کردن
alkalescence خاصیت قلیایی
alkyd resin صمغ قلیایی
alkalize قلیایی کردن
alkalinize قلیایی کردن
alkalinity خصلت قلیایی
alkaline solution محلول قلیایی
alkaline earth قلیایی خاکی
alkaline earth زمین قلیایی
alkali metal فلز قلیایی
alkali halide هالید قلیایی
alkali earth زمین قلیایی
basic slag سرباره قلیایی
alkalify قلیایی شدن
basic dye رنگ قلیایی
gourds کدوی قلیایی
gourd کدوی قلیایی
basic open hearth furnace کوره باز قلیایی
alkaline دارای خاصیت قلیایی
caustic alkali metal فلز قلیایی سوزاور
basic lining پوشش یا استر قلیایی
alkalescent دارای خاصیت قلیایی
alkaline earth metal فلز قلیایی خاکی
alkaline earth oxide فلز قلیایی خاکی
basic pig iron اهن خام قلیایی
narceine شبه قلیایی افیون
pyronine رنگهای قلیایی زرد
piperine ماده قلیایی فلفل
natron نمک قلیایی طبیعی
procaine نمک قلیایی بیحس کننده
hyoscyamine مادهء شبه قلیایی سیکران
turquois فیروزه سولفات قلیایی الومینیوم
bate خیساندن چرم درماده قلیایی
turquoises فیروزه سولفات قلیایی الومینیوم
turquoise فیروزه سولفات قلیایی الومینیوم
caustic soda سود سوزآور [ماده قلیایی در رنگرزی]
alkali قلیا مادهای باخاصیت قلیایی مثل سودمحرق
alkalis قلیا مادهای باخاصیت قلیایی مثل سودمحرق
zoisite دارای بلورهای هرمی شکل مرکب از سلیکات قلیایی وا لومینیومی
heater battery باتری ا
battery charger باتری پر کن
h.b. battery باتری ا
battery water اب باتری
c battey باتری سی
b battery باتری ب
h.t. battery باتری ب
battery copper مس باتری
battery charging rectifier باتری پر کن
filament battery باتری ا
charger باتری پر کن
storage cell باتری
battery باتری
chargers باتری پر کن
batteries باتری
edison باتری ادیسن
dry battery باتری خشک
cell cover درپوش باتری
dry storage battery باتری ژلاتینی
battery plate صفحه باتری
battery polarization قطبش باتری
battery receiver رادیو باتری
battery solution محلول باتری
battery terminal قطب باتری
battery turntable میز باتری
battery vise گیره باتری
battery voltage ولتاژ باتری
burning rack قاب باتری
battery paint رنگ باتری
floating battery باتری ذخیره
gelatine battery باتری ژلاتینی
storage battery باتری بارشدنی
pillar post of battery ستون باتری
storage battery باتری انبارهای
starting battery باتری استارت
standby battery باتری اضطراری
plante cell باتری پلانته
stand by battery باتری یدکی
secondary battery باتری بارشدنی
nickel iron battery باتری ادیسن
storage cell پیل باتری
gelatine battery باتری خشک
gravity battery باتری وزنی
grid of a battery شبکه باتری
voltaic battery باتری ولتایی
ignition battery باتری استارت
impurities in battery ناخالصیهای باتری
lighting battery باتری روشنایی
secondary battery پیل باتری
battery ammeter امپرسنج باتری
air cell a battery باتری رادیو
batterty cover سرپوش باتری
rechargeable battery باتری بارشدنی
battery cradle کلاف باتری
battery current برق باتری
acummulator battery باتری بارشدنی
battery discharger باتری خالی کن
battery case جعبه باتری
battery electrode الکترود باتری
battery electrolyte الکترولیت باتری
battery charging rheostat رئوستای باتری پر کن
battery charging plug دو شاخه باتری پر کن
battery acid اسید باتری
battery box جعبه باتری
battery capacity فرفیت باتری
battery carbon زغال باتری
battery carrier شاسی باتری
b. eliminator جانشین باتری ب
battery cell پیل باتری
secondary cell پیل باتری
automobile battery باتری اتومبیل
battery charging cable کابل باتری پر کن
solution of battery الکترولیت باتری
discharger for battery باتری خالی کن
battery oven کوره باتری
battery insulator میانگیر باتری
battery isolator لایی باتری
isolator for battery plate لایی باتری
battery jar فرف باتری
hold down for batteryseparator میانگیردار باتری
sediments درد باتری
battery liquid مایع باتری
battery liquid الکترولیت باتری
battery mounting پایه باتری
battery insulator عایق باتری
polarization پلاریزاسیون باتری
battery hold down میانگیردار باتری
battery filler سرنگ باتری
sediment درد باتری
battery syringe سرنگ باتری
twenty four hour charge rate امپر مجاز باتری
to charge the battery باتری را بار کردن
battery که یک باتری پشتیبان دارد
thin plate battery باتری صفحه نازک
plante battery plate صفحه باتری پلانته
universal receiver رادیو برق و باتری
plate press پرس صفحه باتری
plate puller انبر صفحه باتری
plunge battery باتری با الکترد شناور
shedding of battery plate ریزش صفحه باتری
separator میان گیر باتری
discharge خالی کردن باتری
reversed battery plate صفحه باتری معکوس
ampere hour efficiency of storage batter بازده باتری انبارهای
area of battery plate سطح صفحه باتری
back که یک باتری پشتیبان دارد
backs که یک باتری پشتیبان دارد
porosity of battery plate تخلخل صفحه باتری
train lighting battery باتری روشنایی ترن
cell tester ولت سنج باتری
cell connector رابط پیل باتری
cutout relay رله باتری پرکن
pasted plate صفحه باتری خمیری
battery jar spacer لایی فرف باتری
battery steamer کوره باتری بخاری
cementation سیمانی شدن باتری
faure plate صفحه باتری خمیری
dry storage battery باتری انبارهای خشک
battery still دیگ تقطیر باتری
battery hydrometer چگالی سنج باتری
closed circuit battery باتری با مدار بسته
carbon battery plate صفحه باتری کربنی
group of battery plates دسته صفحات باتری
hardened battery plate صفحه باتری سخت
local action تخلیه موضعی باتری
nickel iron battery باتری نیکل-اهن
heater battery باتری گرم کننده
lead acid battery باتری سرب- اسید
idle voltage of battery ولتاژ هرز باتری
batteries که یک باتری پشتیبان دارد
battery resistance مقدار مقاومت باتری
overdischarge of battery تخلیه فرساینده باتری
overfilling of battery سرشار کردن باتری
battery connector رابط پیل باتری
ptomaine مواد الی قلیایی سمی که دراثر پوسیدگی باکتریها برروی مواد ازتی تشکیل میگردد
accumulator باتری [مهندسی برق یا الکترونیک]
power pack باتری [مهندسی برق یا الکترونیک]
replenishing شارژکردن مجدد باتری با الکتریسیته
total discharge تخلیه الکتریکی عمیق [در باتری]
cranking capacity of battery فرفیت راه اندازی باتری
replenishes شارژکردن مجدد باتری با الکتریسیته
The battery is dead. باتری خالی شده است.
The battery is dead. باتری تمام شده است.
replenish شارژکردن مجدد باتری با الکتریسیته
replenished شارژکردن مجدد باتری با الکتریسیته
forming of battery plates اماده سازی صفحات باتری
glass separator میان گیر شیشهای باتری
The battery is discharged (emptied). باتری خالی شده است.
low tension battery باتری فشار ضعیف رادیو
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com