English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 37 (3 milliseconds)
English Persian
lockup بازداشتگاه
lockups بازداشتگاه
concentration camp بازداشتگاه
concentration camps بازداشتگاه
penitentiaries بازداشتگاه
penitentiary بازداشتگاه
Brig بازداشتگاه
confinement facility بازداشتگاه
house of detention بازداشتگاه
lock up بازداشتگاه
detention center بازداشتگاه
Other Matches
barracoon بازداشتگاه بردگان
detention barrack بازداشتگاه نظامی
area confinement facility بازداشتگاه منطقهای
concentration camps بازداشتگاه اسرا
concentration camp بازداشتگاه اسرا
Juvenile detention home [American E] بازداشتگاه نوجوانان [قانون]
prison camp بازداشتگاه بیرون شهر
pound بازداشتگاه بدهکاران وجنایتکاران
disciplinary barracks ندامتگاه بازداشتگاه نظامی
pounded بازداشتگاه بدهکاران وجنایتکاران
pounding بازداشتگاه بدهکاران وجنایتکاران
pounds بازداشتگاه بدهکاران وجنایتکاران
prison camps بازداشتگاه بیرون شهر
attendance center [British E] بازداشتگاه نوجوانان [قانون]
remand به بازداشتگاه برگرداندن احضار کردن
remanded به بازداشتگاه برگرداندن احضار کردن
remanding به بازداشتگاه برگرداندن احضار کردن
remands به بازداشتگاه برگرداندن احضار کردن
internment camp بازداشتگاه غیر نظامیان اردوگاه پناهندگان
penitentiary دار التادیب بازداشتگاه یا زندان مجرمین
penitentiaries دار التادیب بازداشتگاه یا زندان مجرمین
concentration camps بازداشتگاه زندانیان سیاسی یااسرای جنگی
concentration camp بازداشتگاه زندانیان سیاسی یااسرای جنگی
stalag بازداشتگاه افسران و درجه داران زمان جنگ درالمان
concentrations تمرکز اتش تمرکز غلظت مواد شیمیایی موجود در هوا بازداشتگاه اسرا
concentration تمرکز اتش تمرکز غلظت مواد شیمیایی موجود در هوا بازداشتگاه اسرا
Recent search history
Search history is off. Activate
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com