Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 70 (5 milliseconds)
English
Persian
censor
بازرس مطبوعات و نمایشها
censored
بازرس مطبوعات و نمایشها
censoring
بازرس مطبوعات و نمایشها
censors
بازرس مطبوعات و نمایشها
Other Matches
censorial
نمایشها
Fleet Street
مطبوعات
printed matter
مطبوعات
presses
مطبوعات
press
مطبوعات
freedom of the press
ازادی مطبوعات
fourth estate
مطبوعات عمومی
dipartment of publications
اداره مطبوعات
advantages accruning from
ازادی مطبوعات
liberty of the press
ازادی مطبوعات
press gallery
لژ نمایندگان مطبوعات
press law
قانون مطبوعات
yellow press
مطبوعات جنجالی
literature
مطبوعات نوشتجات
press
مطبوعات جراید
presses
مطبوعات جراید
censorial
مبنی بر بازرسی مطبوعات و
Free pree (trade,port).
مطبوعات ( تجارت ،بندر ) آزاد
special handling
ارسال مطبوعات واوراق چاپی بوسیله پست سریع السیر
scrutineer
بازرس
examinator
بازرس
inspectors
بازرس
line man
بازرس
visitator
بازرس
inspector
بازرس
controller
بازرس
controllers
بازرس
inspector general
بازرس کل
keeper
بازرس
keepers
بازرس
scrutineer
بازرس ارا
works inspector
بازرس کارخانه
scrutineer
بازرس اراء
gasman
بازرس معدن
works inspector
بازرس کارگاه
g man
بازرس مخصوص
gasmen
بازرس معدن
proctor
بازرس دانشجویان
lineman
بازرس خط اهن
linemen
بازرس خط اهن
auditor general
بازرس کل سر حسابرس کل
comptroller
بازرس حسابداری
warden
نافر بازرس
auditor
بازرس دفاترمحاسباتی
inspectoral
وابسته به بازرس ها
wardens
نافر بازرس
auditors
بازرس دفاترمحاسباتی
umpired
داوری عملیات بازرس
umpiring
داوری عملیات بازرس
rummage
کاوش بازرس کشتی
rummaged
کاوش بازرس کشتی
rummages
کاوش بازرس کشتی
umpire
داوری عملیات بازرس
rummaging
کاوش بازرس کشتی
umpires
داوری عملیات بازرس
inspectorship
سمت بازرس رسدبانی
inspectorial
وابسته بوفیفه بازرس
test protectors
بازرس ازمایشات کارایی شغلی
auditor
حسابرس مفتش یا بازرس در شرکتهای سهامی
auditors
حسابرس مفتش یا بازرس در شرکتهای سهامی
floorwalker
بازرس فروشگاه بزرگ خرده فروشی
trackwalker
بازرس ریل گذاری راه اهن
visitors
بازرس و نافر شرکتها مامور بررسی وضع مجانین
visitor
بازرس و نافر شرکتها مامور بررسی وضع مجانین
technical observer
بازرس یا نافر فنی کارخانه در یکانهای رزمی که نافربه طرز استفاده از وسیله میباشد
spot map
کروکی تصادف یا کروکی مشاهدات بازرس
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com