English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 205 (12 milliseconds)
English Persian
over-the-counter trading of securities بازرگانی اوراق بهادار در خارج از بورس
outside market بازرگانی اوراق بهادار در خارج از بورس
over-the-counter market بازرگانی اوراق بهادار در خارج از بورس
kerb market [British E] بازرگانی اوراق بهادار در خارج از بورس
curb market [American E] بازرگانی اوراق بهادار در خارج از بورس
Other Matches
bourse [in a non-English-speaking country] بورس اوراق بهادار
stock exchanges بورس اوراق بهادار
stock exchange بورس اوراق بهادار
stock exchange بورس اوراق بهادار
stockbrokerage دلالی بورس واوراق بهادار
stockbroking دلالی بورس واوراق بهادار
papers اوراق بهادار
papering اوراق بهادار
paper اوراق بهادار
papered اوراق بهادار
negotiable instruments اوراق بهادار
negotiable papers اوراق بهادار
bonds اوراق بهادار
draft اوراق بهادار
drafted اوراق بهادار
drafts اوراق بهادار
securities اوراق بهادار
broker دلال اوراق بهادار
assumed portfolio اوراق بهادار مفروض
bearer securities اوراق بهادار بی نام
brokered دلال اوراق بهادار
brokers دلال اوراق بهادار
brokering دلال اوراق بهادار
securities department اداره اوراق بهادار
securities market بازار اوراق بهادار
government securities اوراق بهادار دولتی
portfolios موجودی اوراق بهادار
portfolio موجودی اوراق بهادار
registered securities اوراق بهادار با نام
security market بازار اوراق بهادار
issue [of something] [ID card or check] انتشار [اسکناس] [اوراق بهادار]
transferable securities اوراق بهادار قابل انتقال
redemption مبادله اوراق بهادار با پول
ceded portfolio اوراق بهادار واگذار شده
marketable securities اوراق بهادار قابل معامله
transfer of portfolio انتقال موجودی اوراق بهادار
portfolio entry قلم متعلق به موجودی اوراق بهادار
commercial paper اوراق و اسناد بهادار قابل انتقال
pegging تثبیت قیمت اوراق بهادار وارز
The return on the bonds amounts to ... مبلغ بازده اوراق بهادار برابراست با ...
quotations قیمت جاری مظنه شده سهام اوراق بهادار ...
quotation قیمت جاری مظنه شده سهام اوراق بهادار ...
re issuable notes اوراق بهادار در وجه حامل که پس از یک بار پرداخت دوباره قابل استفاده هستند
bears سلف فروشی سهام اوراق قرضه در بورس بقیمتی ارزانتر از قیمت واقعی
bear سلف فروشی سهام اوراق قرضه در بورس بقیمتی ارزانتر از قیمت واقعی
over the counter خارج از بورس فروخته شده
off-market <adj.> خارج از بورس [فروخته شده ]
over-the-counter <adj.> خارج از بورس [فروخته شده ]
outside [stock exchange] <adj.> خارج از بورس [فروخته شده ]
over-the-counter interbank transactions داد و ستد بین بانکی در خارج از بورس
traveling fellowship بورس تحصیلی شامل هزینه مسافرت وتحقیقات در خارج از محل خود
liquidity preference theory براساس این نظریه که بوسیله جان مینارد کینز اقتصاددان انگلیسی ارائه شده است پائین امدن نرخ بهره موجب افزایش نقدینگی و کاهش اوراق قرضه بهادار میشود .
perpetual bonds اوراق قرضه بدون مدت اوراق قرضه دائمی
priced بهادار
out of bounds خارج از خط کناری یا پایان یا خط دروازه توپ خارج از میدان واترپولو توپ مرده
valuable goods اشیاء بهادار
semi-precious نیمه بهادار
negotiable instrument اسناد بهادار
bourse بازاراوراق بهادار
valuables چیزهای بهادار
bourse بورس
stock exchnge بورس
commodity exchange بورس کالا
commodities exchange بورس کالا
stock exchange بورس سهام
bull بورس تصنعی
in stock <idiom> روی بورس
bulls بورس تصنعی
stock exchanges بورس سهام
commodity exchange بورس مواداولیه
speculator بورس باز
speculators بورس باز
gambler بورس باز
gamblers بورس باز
bourse [in a non-English-speaking country] بورس سهام
bourse مبادله بورس
stock exchange بورس سهام
transaction on change معامله در بورس
stock broker دلال بورس
stock broker کارگزار بورس
hooked medallion ترنج قلاب شکل [در این ترنج سر قلاب ها می تواند به سمت خارج و یا ترکیبی از داخل و خارج طراحی شود.]
baltic exchange بازار بورس بالتیک
granted بورس تحصیلی یا پژوهشی
bulls سفته باز بورس
grants بورس تحصیلی یا پژوهشی
bull سفته باز بورس
stock market بورس کالاهای مختلف
stock market بورس سهام وارز
jobber دلال یاکارگزار بورس
stock markets بورس سهام وارز
grant بورس تحصیلی یا پژوهشی
off-market purchases خرید در بیرون از بورس
stock markets بورس کالاهای مختلف
exchange جای معاملات ارزی و سهامی بورس
exchanged جای معاملات ارزی و سهامی بورس
exchanges جای معاملات ارزی و سهامی بورس
exchanging جای معاملات ارزی و سهامی بورس
settling days روزهای مشخص تصفیه حسابها در بورس
constructive school credit بورس تحصیلی برای پرسنل شایسته نظامی
papered اوراق
paper اوراق
papers اوراق
in quires اوراق
papering اوراق
commercial papers اوراق تجارتی
obligations اوراق قرضه
secret papers اوراق سری
document bills اوراق تجارتی
printed matter اوراق چاپی
bond اوراق قرضه
commercial bills اوراق تجارتی
overhauls اوراق کردن
commerical papers اوراق تجارتی
disassemble اوراق کردن
overhaul اوراق کردن
government stock اوراق بهاداردولتی
debenture اوراق قرضه
obligation اوراق قرضه
overhauled اوراق کردن
overhauling اوراق کردن
treasury bonds اوراق بهادارخزانه
savings bond اوراق قرضه
scrapped اوراق دورانداختن
scraps اوراق دورانداختن
scrap اوراق دورانداختن
cannibalization اوراق کردن
scrapper اوراق کننده
substituted service اوراق دعوی
scrapping اوراق دورانداختن
burse بورس وجهی که برای کمک هزینه تحصیلی داده میشود
salvaging اوراق کردن وسایل
overhauls اوراق کردن کامل
salvaged اوراق کردن وسایل
overhauled اوراق کردن کامل
salvages اوراق کردن وسایل
junk جنس اوراق وشکسته
scrapped ماشین الات اوراق
junk bond اوراق قرضهی قمارآمیز
junk bonds اوراق قرضهی قمارآمیز
scrap ماشین الات اوراق
scrapping خرده اوراق کردن
government bonds اوراق قرضه دولتی
overhaul اوراق کردن کامل
documents پرونده ها [اسناد] [اوراق]
scrap نزاع اوراق کردن
scrap خرده اوراق کردن
scraps خرده اوراق کردن
registered bond اوراق قرضه با نام
scraps ماشین الات اوراق
scrapping نزاع اوراق کردن
scrapping ماشین الات اوراق
scrapped خرده اوراق کردن
preference bonds اوراق قرضه ممتاز
bond issue صدور اوراق قرضه
scrapbook دفتر اجناس اوراق
scrapbooks دفتر اجناس اوراق
negotiable papers اوراق قابل انتقال
salvage اوراق کردن وسایل
scrapped نزاع اوراق کردن
overhauling اوراق کردن کامل
bill of oredit اوراق قرضه دولتی
scraps نزاع اوراق کردن
loose-leaf دارای برگهایا اوراق ول و جداشدنی
transferable commercial instrument اوراق تجارتی قابل انتقال
cannibalised محل اوراق کردن وسایل
leaflet اعلامیه اوراق تبلیغاتی اعلان
leaflets اعلامیه اوراق تبلیغاتی اعلان
leafleted اعلامیه اوراق تبلیغاتی اعلان
leafleting اعلامیه اوراق تبلیغاتی اعلان
loose leaf دارای برگهایا اوراق ول و جداشدنی
archive ضبط اسناد و اوراق بایگانی
yield of bonds نرخ بازده اوراق قرضه
scrappiness اوراق شدگی ستیزه جویی
cannibalises محل اوراق کردن وسایل
cannibalizing محل اوراق کردن وسایل
cannibalising محل اوراق کردن وسایل
appraisement bond اوراق قرضه قابل تجدیدارزیابی
cannibalizes محل اوراق کردن وسایل
cannibalized محل اوراق کردن وسایل
cannibalize محل اوراق کردن وسایل
bearer stock سهام و اوراق قرضه بدون نام
To take something to pieces. دل وروده چیزی را در آوردن ( اوراق کردن )
leaflet bomb بمب حاوی اعلامیه یا اوراق تبلیغاتی
bond discount تنزل مبلغ اسمی اوراق قرضه
for-profit <adj.> بازرگانی
business <adj.> بازرگانی
relating to business <adj.> بازرگانی
trading بازرگانی
trade بازرگانی
corporate [commercial] <adj.> بازرگانی
commercial <adj.> بازرگانی
commerce بازرگانی
traded بازرگانی
mercantile agent بازرگانی
merchantry بازرگانی
emporetic بازرگانی
commercial بازرگانی
mercantile بازرگانی
bondable قابل تبدیل به اوراق قرضه وثیقه پذیر
emissions انتشار سهام دولتی و اوراق قرضه و اسکناس
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com