Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 34 (2 milliseconds)
English	Persian
an insolvent merchant	بازرگان درمانده
Other Matches
forlorn	درمانده بی کس
insolvent	درمانده
helpless	درمانده
to be at a loss	درمانده بودن
fall behind <idiom>	درمانده از ادامه راه
prostrate	درمانده وبیچاره شدن
prostrated	درمانده وبیچاره شدن
prostrates	درمانده وبیچاره شدن
prostrating	درمانده وبیچاره شدن
to stop payment	درمانده یا ورشکست شدن
merchants	بازرگان
traders	بازرگان
tradesman	بازرگان
businesswomen	بازرگان
businesswoman	بازرگان
tradesmen	بازرگان
jobber	بازرگان
businessmen	بازرگان
trader	بازرگان
merchant	بازرگان
businessman	بازرگان
monger	تاجر بازرگان
jobber	بازرگان واسطه
tycoon	بازرگان مهم
tycoons	بازرگان مهم
bankruptcies	توقف بازرگان
bankruptcy	توقف بازرگان
merchant prince	بازرگان دولتمند
wholesaler	بازرگان عمده فروش
wholesalers	بازرگان عمده فروش
fur king	بازرگان بزرگ پوست
banian	بازرگان گیاه خوارهندی انجیرهندی
her next was a merchant	شوهر بعدی وی بازرگان بود

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com