English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 42 (1 milliseconds)
English Persian
distortionist بازیگری که اندامهای خودرامیتواند کج کند
Other Matches
genitalia اندامهای تناسلی
genitals اندامهای تناسلی
double organs اندامهای جفتی
locomotiveorgans اندامهای محرک
organs of speech اندامهای گفتار
urinary orangs اندامهای پیشاب
paraplegia فلج اندامهای تحتانی
genies مربوط به اندامهای تناسلی
acroan بی حسی اندامهای انتهایی
acromegalia درشتی اندامهای انتهایی
acromegaly درشتی اندامهای انتهایی
genie مربوط به اندامهای تناسلی
acrocyanosis کبودی اندامهای انتهایی
racked with pain نسق کردن اندامهای
zoometry اندازه گیری اندامهای جانوران
to walk the boards بازیگری کردن
stage-struck شیفتهی بازیگری
acting بازیگری جدیت
touse اذیت کردن اندامهای کسی را کشیدن
novices بازیگری که هنوزبرنده نشده
gunner بازیگری که کمترپاس میدهد
gunners بازیگری که کمترپاس میدهد
ball carrier بازیگری که با توپ میدود
novice بازیگری که هنوزبرنده نشده
stage fever کرم بازیگری یا اکتری
orthopaedic مربوط بفن درست کردن اندامهای ناقص
hookers بازیگری که عادت به سدکردن با چوب دارد
hooker بازیگری که عادت به سدکردن با چوب دارد
quarterbacks بازیگری که توپ را میگیرد وبازی را رهبری میکند
quarterback بازیگری که توپ را میگیرد وبازی را رهبری میکند
triple threat بازیگری که مهارت در دویدن و پاس دادن و ضربه پا دارد
quick change بازیگری که زودبه زودهیئت خودرابرای بازی دیگرعوض کند
basket hanger بازیگری که برای گلهای مفت در زمین حریف میماند
pin bowler بازیگری که مرتبا به میله بولینگ هدف گیری میکند
assists بازیگری که درکسب امتیازکمک کرده رساندن گوی به یار برای گل زدن در هاکی روی یخ
assist بازیگری که درکسب امتیازکمک کرده رساندن گوی به یار برای گل زدن در هاکی روی یخ
assisting بازیگری که درکسب امتیازکمک کرده رساندن گوی به یار برای گل زدن در هاکی روی یخ
assisted بازیگری که درکسب امتیازکمک کرده رساندن گوی به یار برای گل زدن در هاکی روی یخ
spot bowler بازیگری که بجای نشانه گیری به میلههای بولینگ بجای معینی روی مسیرهدفگیری میکند
eight ball billiard تقسیمی از1 تا 7 برای یک نفر و از 9 تا51 برای نفردیگر و شماره 8برای بازیگری که شمارههای خود را بکیسه انداخته
genitalia اندامهای تناسلی الات تناسلی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com