Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 52 (4 milliseconds)
English
Persian
bogtrotter
باطلاق کردیعنی ایرلندی
Other Matches
hibernicism
ضرب المثل یا گفتار ایرلندی ملیت ایرلندی
mire
باطلاق
marshes
باطلاق
marsh
باطلاق
bogs
باطلاق
bog
باطلاق
swamped
باطلاق
swamping
باطلاق
swamps
باطلاق
swamp
باطلاق
marshes
سیاه اب باطلاق
addle
باطلاق کثافت
marsh
سیاه اب باطلاق
falt
بیمزه شدن باطلاق
swamped
مرداب باطلاق لجن زار
swamps
مرداب باطلاق لجن زار
swamping
مرداب باطلاق لجن زار
swamp
مرداب باطلاق لجن زار
friars lantern
روشنایی شبانه بر روی باطلاق
irish bridge
پل ایرلندی
irish gaelic
ایرلندی
irish woman
زن ایرلندی
paddies
ایرلندی
paddy
ایرلندی
Irish
ایرلندی
irish man
ایرلندی
Irishwomen
زن ایرلندی
Irishwoman
زن ایرلندی
hibernian
ایرلندی زبان
Irishmen
مرد ایرلندی
Irishman
مرد ایرلندی
shamrock
شبدر ایرلندی
shamrocks
شبدر ایرلندی
milesian
مرد ایرلندی
irishize
ایرلندی ماب کردن
pot(heen
ویسکی قاچاقی ایرلندی
kil
حجره راهب ایرلندی
hurler
بازیگر هاکی ایرلندی
eric
خون بهای ایرلندی
Cashel
[استحکامات دفاعی ایرلندی]
rapparee
سرباز اجیر و سیار ایرلندی
irish terrier
سگ کوچک ایرلندی ازنژاد تریر
og
الفبای پیشین و ایرلندی که 02 حرف داشت
kern
پیاده سبک اسحله ایرلندی روستایی
ceilidh
مهمانیهمراهبا رقصو آواز اسکاتلندیو ایرلندی
irishism
عبارت یا اصطلاح یا رسوم مشخص ایرلندی
irish coffee
قهوه داغ شیرین با ویسکی ایرلندی و کرم
cottier
روستایی ایرلندی که کلبهای اجاره کرده است
clochan
[ساختمان مدور ایرلندی که شبیه کندوی زنبور عسل بود.]
bog
توپچی سینه کشتی یا توپچی جلو تانک باطلاق
bogs
توپچی سینه کشتی یا توپچی جلو تانک باطلاق
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com