| Total search result: 141 (10 milliseconds) |
|
|
|
| English |
Persian |
| band |
باند |
| bands |
باند |
| band width |
باند |
|
|
|
|
| Other Matches |
|
| course light |
روشنایی باند فرودگاه چراغهای مخصوص روشن کردن باند فرود |
| approach schedule |
برنامه تقرب هواپیما به باند ترتیب فرود هواپیماها روی باند |
| interband transition |
انتقال باند- باند |
| control surface |
کف پوش متحرک باند فرود کف پوش قابل جمع اوری باند فرود |
| baseband |
باند پایه |
| band width |
پهنای باند |
| bandwidth |
پهنای باند |
| airstrip |
باند فرودگاه |
| photographic strip |
باند عکاسی |
| airstrips |
باند فرودگاه |
| approach route |
مسیرفرود به باند |
| approach line |
خط تقرب به باند |
| run way |
باند فرود |
| side band |
باند کناری |
| side band |
ساید باند |
| air strip |
باند فرودگاه |
| broad band |
پهن باند |
| broad band |
باند پهن |
| broadband |
پهن باند |
| guard band |
باند نگهبان |
| interband |
باند میانی |
| intermediate band |
باند میانی |
| frequency band |
باند فرکانس |
| frequency band |
باند بسامد |
| j band |
باند فرکانس |
| k band |
باند فرکانس |
| error band |
باند خطا |
| energy band |
باند انرژی |
| p band |
باند فرکانس |
| hachi maki |
باند دور سر |
| strip |
باند فرود |
| x band |
باند- ایکس |
| Citizens' Band |
باند شهروندان |
| runway |
باند پرواز |
| Gate |
ورودی به باند |
| runways |
باند پرواز |
| waveband |
باند موج |
| landing strips |
باند فرود |
| landing strip |
باند فرود |
| x band |
باند فرکانس |
| runway |
باند فرودگاه |
| strapping |
باند پیچی |
| wave band |
باند موج |
| wideband |
پهنای باند |
| band |
باند بانداژ |
| bands |
باند بانداژ |
| wavebands |
باند موج |
| runways |
باند فرودگاه |
| Citizens' Band |
باند خصوصی |
| ground speed |
سرعت دویدن هواپیما در روی باند سرعت دویدن روی باند سرعت گرفتن هواپیما روی زمین |
| bleeding |
باند تداخل امواج |
| approach route |
مسیر تقرب به باند |
| launching pad |
باند پرتاب موشک |
| approach end |
ابتدای باند فرود |
| broadband antenna |
انتن با باند گسترده |
| launching pads |
باند پرتاب موشک |
| wideband channel |
کانال پهن باند |
| frequency band compression |
تراکم باند فرکانس |
| frequency band width |
پهنای باند فرکانس |
| air strip |
باند فرود یاپرواز |
| wideband channel |
مجرای پهن باند |
| interband telegraphy |
تلگراف باند میانی |
| aperiodic antenna |
انتن با باند گسترده |
| image band |
باند فرکانس تصویر |
| landing mat |
باند فرود اضطراری |
| broadband exchange |
تعویض پهن باند |
| nominal bandwidth |
پهنای باند نامی |
| band switch |
کلید تغییر باند |
| narrowband |
پهنای باند باریک |
| modulation handwidth |
پهنای باند مدولاسیون |
| mine strip |
باند مین گذاری |
| memory bandwidth |
پهنای باند حافظه |
| broadband amplifier |
فزونساز باند گسترده |
| broadband channel |
کانال پهن باند |
| broadband channel |
مجرای پهنای باند |
| long wave band |
باند موج بلند |
| roll out |
دویدن هواپیما روی باند |
| band pass filter circuit |
مدار صافی باند پاس |
| full beam spread |
باند کامل روشن کننده |
| approach time |
زمان نزدیک شدن به باند |
| impluse bandwith |
پهنای باند ضربه جریان |
| overshoot |
فرودسایشی هواپیما روی باند |
| input output bandwidth |
پهنای باند ورودی- خروجی |
| band change switch |
کلید تغییر باند فرکانس |
| interband recombination |
ترکیب مجدد باند میانی |
| intermediate frequency band filter |
صافی باند فرکانس میانی |
| vestigial sideband transmission |
پخش باند جانبی مانده |
| asymmetrical sideband transmission |
پخش باند جانبی مانده |
| overshooting |
فرودسایشی هواپیما روی باند |
| overshoots |
فرودسایشی هواپیما روی باند |
| strip alert |
اماده باش روی باند فرود |
| turn off guidance |
هدایت هواپیماروی باند تاکسی کردن |
| angle of departure |
زاویه صعود هواپیما از روی باند |
| taxiing |
حرکت هواپیماها روی باند فرود |
| taxied |
حرکت هواپیماها روی باند فرود |
| taxi |
حرکت هواپیماها روی باند فرود |
| heliports |
باند فرود و پرواز هلی کوپتر |
| taxies |
حرکت هواپیماها روی باند فرود |
| heliport |
باند فرود و پرواز هلی کوپتر |
| gantlope |
باند برای دست دعوت به مارزه |
| landing strips |
باند فروداضطراری هواپیما یا هلی کوپتر |
| landing strip |
باند فروداضطراری هواپیما یا هلی کوپتر |
| gantelope |
باند برای دست دعوت به مبارزه |
| arresting barrier |
چتر کم کننده سرعت هواپیمادر روی باند |
| traffic control |
کنترل امد و رفت درجاده یا باند پرواز |
| strap |
باند پیچی یا تسمه کشی کردن بارها |
| contact lights |
چراغهای سفید در دو طرف باند موازی با خط مرکز ان |
| straps |
باند پیچی یا تسمه کشی کردن بارها |
| strip |
نوار مین گذاری باند فرود موقتی |
| aggregate |
کل پهنای باند کانال برای حمل یک رشته داده |
| aggregates |
کل پهنای باند کانال برای حمل یک رشته داده |
| baseband |
مدار ارتباطی که سیگنالهای محدود را در باند پایه ارسال کند |
| aldis lmap |
چراغ چشمک زن مخصوص اعلام خطرناک بودن باند فرود |
| base band |
مدار ارتباطی که سیگنالهای محدود را در باند پایه ارسال کند |
| in band signalling |
ارسال داده که سیگنال حمل آن در پهنای باند کابل یا رسانه ارسالی است |
| baseband |
روش ارسال که در آن کل پهنای باند کابل استفاده میشود و سیگنال داده تقسیم نمیشود. مثل اینترنت |
| base band |
روش ارسال که در آن کل پهنای باند کابل استفاده میشود و سیگنال داده تقسیم نمیشود. مثل اینترنت |
| band project filter |
فیلتر الکترونیکی که تنها یک باند معین از فرکانسها ونوسانات را عبور میدهد وحدود بالا و پایین انرا حذف میکند |
| fractional |
اختصاص بخشهای مختلف پهنای باند به سیگنالها یا مشتریان مختلف |
| attitude director indicator |
دستگاه نشان دهنده عملیات دستگاه هدایت زاویه تقرب هواپیما به باند |
| stream takeoff |
حالت موجی هواپیماها درحال برخاستن پشت سر هم پرواز از روی باند به صورت موج پشت سر هم |
| G. |
استاندارد در چند رسانهای و مستقیم مخابرات برای موضوع سیگنال صوتی با پهنای باند a کیلوهرتز که روی کانال ای با فرفیت a کیلوبایت در ثانیه ارسال میشود |
| teleran system |
نوعی سیستم ناوبری که بااستفاده از رادارهای زمینی و سیستم تلویزیونی هواپیماهای سرگردان دراطراف محوطه فرودگاه را به باند هدایت میکند |
| runways |
راه پرواز باند پرواز |
| runway |
راه پرواز باند پرواز |
| taxiway |
راه تاکسی یا باند تاکسی |
| taximan |
متصدی تاکسی کردن هواپیماها متصدی عبور ومرور هواپیماها روی باند |
| arresting gear |
دستگاه کم کننده سرعت هواپیما در روی باند دستگاه مهار هواپیما |
| ground readiness |
اماده باش در روی زمین اماده بودن هواپیماها درروی باند اماده باش زمینی |
| cell relay |
روش ارسال بستههای اطلاعاتی روی یک شبکه باند وسیع مثل roadband ISDN مثلاگ سیسیتم ATM داده را با حرکت خانههای داده بین گره ها در یک شبکه گسترده منتقل میکند |
| approached |
نزدیک شدن داخل گفتگو شدن مسیر نزدیک شدن هواپیما به باند فرودتقرب |
| approach |
نزدیک شدن داخل گفتگو شدن مسیر نزدیک شدن هواپیما به باند فرودتقرب |
| approaches |
نزدیک شدن داخل گفتگو شدن مسیر نزدیک شدن هواپیما به باند فرودتقرب |
| fibre distributed data interface II |
استاندارد ANSI پیشرفته برای شبکههای سریع که از کابل فیبر نوری استفاده میکند و نرخ ارسال داده مگابایت در ثانیه است . ولی میتواند بخشی از پهنای باند را به کانال آنالوگ کیلو بیت در ثانیه برای داده صوتی یا تصویری اختصاص دهد |
| fibre |
که برای ارسال سیگنال نوری روی سافت طولانی استفاده میشود. این نوع فیبر پهنای باند تا حد گیگا بیت در ثانیه دارد و برای شبکههای تلفنی با سافت طولانی استفاده میشود |
| fiber |
که برای ارسال سیگنال نوری روی سافت طولانی استفاده میشود. این نوع فیبر پهنای باند تا حد گیگا بیت در ثانیه دارد و برای شبکههای تلفنی با سافت طولانی استفاده میشود |
| fibres |
که برای ارسال سیگنال نوری روی سافت طولانی استفاده میشود. این نوع فیبر پهنای باند تا حد گیگا بیت در ثانیه دارد و برای شبکههای تلفنی با سافت طولانی استفاده میشود |
| approach formation |
صورت بندی تقرب به باند صورت بندی تقرب به دشمن |