English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 122 (7 milliseconds)
English Persian
mannishly با ادای مردانه
Search result with all words
mannishness ادای مردانه
Other Matches
acquits ادای
acquitting ادای
acquit ادای
homage ادای احترام
pronunciations ادای سخن
pronunciation ادای سخن
d. of a speech ادای نطق
redemption of a loan ادای دین
the d. of duty ادای وفیفه
take off ادای کسی را دراوردن
To mimic someone. ادای کسی را در آوردن
mutton dressed as lamb ادای جوانترها را درآوردن
tendering پیشنهاد ادای دین
tendered پیشنهاد ادای دین
tenderest پیشنهاد ادای دین
to render homage ادای احترام کردن
tender پیشنهاد ادای دین
to pay homage ادای احترام کردن
to do homage ادای احترام کردن
alimony suit ادای نفقه [حقوق]
labialization ادای اصوات بصورت شفوی
to pay homage to somebody به کسی ادای احترام کردن
to render homage to somebody به کسی ادای احترام کردن
side honors مراسم ادای احترام در میزپاس
to do homage to somebody به کسی ادای احترام کردن
gutturalize ادای اصوات بصورت گلویی
bushwhack ادای کسی را در اوردن مبارزه کردن
plea of tender اعلام امادگی خوانده به ادای دین خواهان در دادگاه
gun salute سلام با تیراندازی توپخانه ادای احترام با شلیک توپ
virile مردانه
gamely مردانه
masculinely مردانه
manwise مردانه
manful مردانه
manly مردانه
mannish مردانه
manfully مردانه
man power نیروی مردانه
ulster پالتوگشاد مردانه
t shirt زیرپیراهنی مردانه
sportsmanly مردانه وار
smoking jacket ژاکت مردانه
men's apartments قسمت مردانه
virile strength نیروی مردانه
men's room مستراح مردانه
menswear لباس مردانه
saloon آرایشگاه مردانه
kilt دامن مردانه
kilts دامن مردانه
masculine نرینه مردانه
male مردانه نرینه
men's rooms مستراح مردانه
unisex زنانه - مردانه
male courage جرات مردانه
parole قول مردانه
paroles قول مردانه
singlet زیرپوش مردانه
paroled قول مردانه
paroling قول مردانه
gentlemen's agreement قول مردانه
half hose جوراب مردانه
singlets زیرپوش مردانه
cuffs سردست پیراهن مردانه
barytone میان صدای مردانه
to die game مردانه جان دادن
stag جلسه یا مهمانی مردانه
haberdashers فروشنده لباس مردانه
black tie لباس عصر مردانه
haberdasher فروشنده لباس مردانه
dress shirt پیراهن عصر مردانه
Stage party ( films , movies ) . میهمانی ( فیلمهای ) مردانه
dress shirt پیراهن سفید مردانه
dress shirts پیراهن سفید مردانه
dress shirts پیراهن عصر مردانه
stags جلسه یا مهمانی مردانه
cuffing سردست پیراهن مردانه
play fair مردانه معامله کردن
haberdashery مغازه ملبوس مردانه
cuff سردست پیراهن مردانه
play fair مردانه بازی کردن
fedora کلاه نمدی مردانه
top hats کلاه مردانه استوانهای
pyjamas لباس خواب مردانه
sartorial مربوط بلباس مردانه
mannish دارای رفتار مردانه
top hat کلاه مردانه استوانهای
cuffed سردست پیراهن مردانه
black tie کت نیمه رسمی مردانه
strong minded دارای افکار مردانه
mess jacket ژاکت تنگ وکوتاه مردانه
night shirt پیراهن خواب مردانه یاپسرانه
inverness یکجور ردای بی استین مردانه
cassi mere پارچه پشمی جناغی مردانه
tenor تمایل صدای زیر مردانه
tenors تمایل صدای زیر مردانه
jerkins کت چرمی مردانه که به تن چسبیده باشد
jerkin کت چرمی مردانه که به تن چسبیده باشد
tuxedos لباس مردانه مخصوص چای عصر
tuxedo لباس مردانه مخصوص چای عصر
masculinize شخصیت مردانه در زنی بوجود اوردن
This is the latest mens fashion. این آخرین مد لباس مردانه است
tux لباس مردانه مخصوص چای عصر
tendered وجهی که خوانده برای اثبات امادگیش در مورد ادای دین خواهان به دادگاه عرضه میکند
tenderest وجهی که خوانده برای اثبات امادگیش در مورد ادای دین خواهان به دادگاه عرضه میکند
tendering وجهی که خوانده برای اثبات امادگیش در مورد ادای دین خواهان به دادگاه عرضه میکند
tender وجهی که خوانده برای اثبات امادگیش در مورد ادای دین خواهان به دادگاه عرضه میکند
shirt-tail بخشی از پیراهن مردانه که زیر شلوار میرود
shirt-tails بخشی از پیراهن مردانه که زیر شلوار میرود
frock coats نیم تنه دامن بلند مردانه فراک
frock coat نیم تنه دامن بلند مردانه فراک
voir dire سوالاتی که پیش از پرس ازمایی اصلی از شاهد میشود و هدف از ان احرازصلاحیتش برای ادای شهادت است
billycock نوعی کلاه گرد مردانه که ازنمد نرم ساخته میشود
codpieces روکش یا کیسهای که دکمههای جلو شلوار و برجستگی آلت مردانه رامیپوشاند
codpiece روکش یا کیسهای که دکمههای جلو شلوار و برجستگی آلت مردانه رامیپوشاند
salvo شلیک توپ برای ادای احترام توپ سلام
salvoes شلیک توپ برای ادای احترام توپ سلام
to play fair مردانه و سر راست معامله کردن یا بازی کردن
contralto زیرترین صدای مردانه بم ترین صدای زنانه
contraltos زیرترین صدای مردانه بم ترین صدای زنانه
tweed پارچه پشم ونخ راه راه مردانه
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com