Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English
Persian
with a plaintive key
با صدای ناله با لحن ناله امیز
Other Matches
plaintive
ناله امیز
croons
ناله
moaned
ناله
grumbled
ناله
moans
ناله
whine
ناله
whining
ناله
moaning
ناله
querimo
ناله کن
plaintively
با ناله
moan
ناله
grumble
ناله
crooned
ناله
croon
ناله
whines
ناله
wail
ناله
wailed
ناله
wailing
ناله
wails
ناله
grumbles
ناله
whined
ناله
querimonious
ناله کن
groaning
ناله
groaned
ناله
groan
ناله
groans
ناله
crooning
ناله
mewl
ناله
to utter a groan
ناله براوردن
utter a groan
ناله کردن
utter a groan
ناله براوردن
murmuringly
ناله کنان
mewl
ناله کردن
ululation
ناله و زاری
with doleful outcry
<idiom>
با ناله
[نقنق ]
to cry ones heart out
ناله جانسوزکشیدن
to utter a groan
ناله کردن
wailingly
ناله کنان
to heave a groan
ناله کردن
whinging
ناله کردن
whinges
ناله کردن
whingeing
ناله کردن
pulingly
ناله کنان
whinged
ناله کردن
whiningly
ناله کنان
whinge
ناله کردن
groaningly
ناله کنان
honed
ناله کردن
hone
ناله کردن
hones
ناله کردن
honing
ناله کردن
whining
ناله کردن
whines
ناله کردن
whimpered
ناله زاری
bleating
ناله کردن
bleats
ناله کردن
groaned
ناله کردن
groan
ناله کردن
whine
ناله کردن
whined
ناله کردن
groaning
ناله کردن
groans
ناله کردن
whimper
ناله کردن
whimper
ناله زاری
whimpers
ناله زاری
whimpers
ناله کردن
whimpering
ناله زاری
bleat
ناله کردن
bleated
ناله کردن
whimpering
ناله کردن
whimpered
ناله کردن
dolor
مرض دردناک ناله
to r. at something
از چیزی ناله کردن
pule
ناله وشکایت کردن
repinningly
ناله کنان بادلتنگی
dolour
مرض دردناک ناله
to kvetch
[American E]
[about something]
ناله کردن
[درباره چیزی]
to crab
[American E]
[about something]
ناله کردن
[درباره چیزی]
to bitch
[American E]
[about something]
ناله کردن
[درباره چیزی]
to nag
[about something]
ناله کردن
[درباره چیزی]
to moan
ناله کردن
[درباره چیزی]
to gripe
ناله کردن
[درباره چیزی]
wail
ناله کردن ماتم گرفتن
wailed
ناله کردن ماتم گرفتن
wails
ناله کردن ماتم گرفتن
wailing
ناله کردن ماتم گرفتن
to grouch
ناله کردن
[درباره چیزی]
to grouse
[about somt.]
ناله کردن
[درباره چیزی]
ululate
باصدای بلند ناله وزاری کردن
querulousness
خوی ناله کردن وگله زاری
She was crying over her misfortunes.
ازدست بدبختی هایش ناله وفریاد داشت
yowling
صداهای ناهنجار ایجاد کردن ناله و شیون کردن
yowls
صداهای ناهنجار ایجاد کردن ناله و شیون کردن
yowled
صداهای ناهنجار ایجاد کردن ناله و شیون کردن
yowl
صداهای ناهنجار ایجاد کردن ناله و شیون کردن
rat race
عملیات رقابت امیز عنیف وشتاب امیز
trickiest
خدعه امیز مهارت امیز
incriminatory
تهمت امیز اتهام امیز
tricky
خدعه امیز مهارت امیز
gratulant
تهنیت امیز تبریک امیز
expostulatory
سرزنش امیز تعرض امیز
trickier
خدعه امیز مهارت امیز
admonitory
نصیحت امیز توبیخ امیز
antagonistic
خصومت امیز رقابت امیز
suasive
ترغیب امیز تحریک امیز
honks
صدای خوک یاگراز صدای غاز وحشی یا بوق ماشین وامثال ان
honking
صدای خوک یاگراز صدای غاز وحشی یا بوق ماشین وامثال ان
honked
صدای خوک یاگراز صدای غاز وحشی یا بوق ماشین وامثال ان
honk
صدای خوک یاگراز صدای غاز وحشی یا بوق ماشین وامثال ان
acrophony
صدای حرف اول کلماتی که معرف خود ان کلمه باشدمانند صدای a درالف
synthesizer
وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
voicing
وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
synthesisers
وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
ping
صدای تیزی شبیه صدای اصابت گلوله به دیوار
pinged
صدای تیزی شبیه صدای اصابت گلوله به دیوار
voices
وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
synthesizers
وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
pinging
صدای تیزی شبیه صدای اصابت گلوله به دیوار
pings
صدای تیزی شبیه صدای اصابت گلوله به دیوار
voice
وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
contralto
زیرترین صدای مردانه بم ترین صدای زنانه
contraltos
زیرترین صدای مردانه بم ترین صدای زنانه
phut
تق صدای ترکیدن بادکنک صدای گلوله
chortled
صدای خرخرکردن صدای خرناس کردن
chortling
صدای خرخرکردن صدای خرناس کردن
chortles
صدای خرخرکردن صدای خرناس کردن
monophthong
صدای ساده وتنها صدای بسیط
chortle
صدای خرخرکردن صدای خرناس کردن
skirl
صدای زیر صدای نی انبان
twangs
صدای تودماغی صدای دنگ دنگ ایجاد کردن
Susurrus
صدای آرام و ملایم، مثل خش خش یا صدای آرام باد
twang
صدای تودماغی صدای دنگ دنگ ایجاد کردن
twanging
صدای تودماغی صدای دنگ دنگ ایجاد کردن
twanged
صدای تودماغی صدای دنگ دنگ ایجاد کردن
tu-whit tu-whoo
صدایی شبیه صدای جغد صدای جغد
tu whit tu whoo
صدایی شبیه صدای جغد صدای جغد
thumping
صدای تلپ با صدای تلپ تلپ زدن یاراه رفتن
thumped
صدای تلپ با صدای تلپ تلپ زدن یاراه رفتن
thump
صدای تلپ با صدای تلپ تلپ زدن یاراه رفتن
tinkled
صدای جرنگ صدای جرنگ جرنگ کردن طنین داشتن
tinkle
صدای جرنگ صدای جرنگ جرنگ کردن طنین داشتن
tinkling
صدای جرنگ صدای جرنگ جرنگ کردن طنین داشتن
tinkles
صدای جرنگ صدای جرنگ جرنگ کردن طنین داشتن
thumps
صدای تلپ با صدای تلپ تلپ زدن یاراه رفتن
synalepha
هم امیز
synaloepha
هم امیز
murmurous
غر غر امیز
floniously
بطورخیانت امیز
ostensive
تظاهر امیز
fradulent
فریب امیز
gnostic
اسرار امیز
gloatingly
حسرت امیز
fraudful
حیله امیز
philosophistic
سفسطه امیز
funest
هلاکت امیز
felonious
خیانت امیز
felonious
جنایت امیز
false hearted
خیانت امیز
tolerant
مدارا امیز
mythical
افسانه امیز
dogmas
عقایدتعصب امیز
dogma
عقایدتعصب امیز
exonerative
تبرئه امیز
expediential
مصلحت امیز
expiatory
شفاعت امیز
expostulatory
عتاب امیز
partial
غرض امیز
extatic
نشاط امیز
extenuatory
تخفیف امیز
unholy
کفر امیز
malefactor
جنایت امیز
malefactors
جنایت امیز
musing
تفکر امیز
praiseful
ستایش امیز
humiliatory
اهانت امیز
peaceful
مسالمت امیز
gratulatory
تبریک امیز
imperious
تحکم امیز
intercessorial
شفاعت امیز
sarcastic
طعنه امیز
ridiculous
مسخره امیز
ironic
طعنه امیز
indemnificatory
غرامت امیز
slyest
شیطنت امیز
slyer
شیطنت امیز
sly
شیطنت امیز
incensive
هیجان امیز
intercessory
شفاعت امیز
intermedial
وساطت امیز
monitive
اندرز امیز
humorous
شوخی امیز
minatory
تهدید امیز
scandalous
افتضاح امیز
justificatory
توجیه امیز
iron ical
طعنه امیز
intimidatory
تهدید امیز
snide
کنایه امیز
sliest
شیطنت امیز
perilous
مخاطره امیز
imprecatory
لعنت امیز
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com