English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (3 milliseconds)
English Persian
strafe با هواپیما زیر رگبار مسلسل وتوپ گرفتن
strafed با هواپیما زیر رگبار مسلسل وتوپ گرفتن
strafes با هواپیما زیر رگبار مسلسل وتوپ گرفتن
Other Matches
cyclic مسلسل رگبار
rafale رگبار مسلسل
strafing به مسلسل بستن هدفهای زمینی به وسیله هواپیما
spoiler صفحه دراز و باریک روی سطح بالایی هواپیما که برای کاستن سرعت یا اوج گرفتن هواپیما بلند میشود
streams نوعی روش تیرانداز خودکار واجرای رگبار در تیراندازیها رگبار مخلوط
streamed نوعی روش تیرانداز خودکار واجرای رگبار در تیراندازیها رگبار مخلوط
stream نوعی روش تیرانداز خودکار واجرای رگبار در تیراندازیها رگبار مخلوط
rafale رگبار توپ رگبار گلوله
tetherball نوعی بازی دو نفره با راکت وتوپ
compass acceleration error اشتباه قطب نما در اثر سرعت گرفتن کشتی یا هواپیما
machine guns به مسلسل بستن مسلسل
machine gun به مسلسل بستن مسلسل
Biomimicry تقلید از الگوهای طبیعی برای حل مشکلات بشر، مانند گرفتن ایده هواپیما از پرندگان و غیره.
aircraft arresting hook مجموعه قطعاتی که برای گرفتن سرعت یا کاهش اندازه حرکت یا گشتاور هواپیما درفرود معمولی یا اضطراری باان درگیر میشوند
ground speed سرعت دویدن هواپیما در روی باند سرعت دویدن روی باند سرعت گرفتن هواپیما روی زمین
landing gear چرخ هواپیما که هنگام نشستن هواپیما وزن انراتحمل میکند
approach end نقطه شروع تقرب هواپیما ابتدای محوطه دویدن هواپیما
altitude sickness حال به هم خوردگی در اثرارتفاع هواپیما مرض ناشی از زیاد شدن ارتفاع هواپیما
barometric leveling تراز کردن هواپیما از نظرفشار جو تعادل بارومتری هواپیما
touchdown تماس هواپیما با زمین سینه مال رفتن هواپیما
touchdowns تماس هواپیما با زمین سینه مال رفتن هواپیما
aircraft scrambling دستور پرواز هواپیما ازوضعیت اماده باش زمینی صدور فرمان درگیری هواپیما با هدف
air mileage indicator کیلومتر شمار هواپیما مسافت سنج هواپیما
plane director نفر هدایت کننده هواپیما هادی هواپیما
aft قسمت انتهایی هواپیما بطرف عقب هواپیما
aircraft arresting barrier وسیله بازدارنده هواپیما ازحرکت مهار هواپیما
showering رگبار
showered رگبار
bursts رگبار
burst رگبار
salvoes رگبار
cloud burst رگبار
showers رگبار
volleyed رگبار
salvo رگبار
volleying رگبار
cloudburst رگبار
volleys رگبار
volley رگبار
cloudbursts رگبار
shower رگبار
hail shower رگبار
salvo fire اتش رگبار
salvo اتش رگبار
battery left رگبار از راست یا از چپ
spring shower رگبار بهاری
salvoes اتش رگبار
electron shower رگبار الکترونی
first salvo اولین رگبار
rainy تر رگبار گرفته
spate سیلاب رگبار
short burst رگبار کوتاه
long burst رگبار بلند
space charter اختصاص جا در هواپیما رزرو کردن جا در هواپیما
screwpropeller پروانه هواپیما ملخ کشتی یا هواپیما
hailstorms طوفان یا رگبار تگرگ
meteor shower رگبار تیر شهاب
hailstorm طوفان یا رگبار تگرگ
meteoric shower رگبار تیر شهاب
pash رگبار تند باریدن سر
coordinated turn دورزدن هواپیما بطوریکه کنترلهای مربوط به دوران حول هر سه محور مورداستفاده قرار گرفته و مانع سر خوردن هواپیما به داخل یا خارج پیچ میشوند
burst interval فاصله ترکش گلوله ها در یک رگبار
thundershower رگبار همراه با رعد وبرق
machine gunner مسلسل چی
unceasing مسلسل
reeled مسلسل
serials مسلسل
sorites مسلسل
running hand خط مسلسل
uninterrupted مسلسل
machine gun مسلسل
machine guns مسلسل
serial مسلسل
catenulate مسلسل
reel مسلسل
catenation مسلسل
catenary مسلسل
reels مسلسل
reeling مسلسل
mitrailleuse مسلسل
moments ممان وزن بار هواپیما نیروی گریز ازمرکز وزن اشیاء داخل هواپیما
moment ممان وزن بار هواپیما نیروی گریز ازمرکز وزن اشیاء داخل هواپیما
holding point نقطه تثبیت ردیابی هواپیما نقطه انتظار هواپیما روی صفحه رادار
machine gun به مسلسل بستن
serialize مسلسل کردن
unbroke مسلسل ناشکسته
unbroken مسلسل ناشکسته
in series بطور مسلسل
seriatim بطور مسلسل
lewis gun یکجور مسلسل
serially بطور مسلسل
tommy gun مسلسل دستی
sub-machine guns مسلسل دستی
serialises مسلسل کردن
serializing مسلسل کردن
serialising مسلسل کردن
serialised مسلسل کردن
serialized مسلسل کردن
serializes مسلسل کردن
submachinegun مسلسل دستی
continued propotion تناسب مسلسل
successive متوالی مسلسل
machine guns به مسلسل بستن
sub-machine gun مسلسل دستی
scat مالیات صدای پاره شدن چیزی رگبار باران
azimuth indicator شاخص سمتی هواپیما وسیله نشان دهنده زاویه سمتی هواپیما
roll in point نقطه ورود به شاخه تک به وسیله هواپیما نقطه شروع حرکت تک هواپیما
transition altitude ارتفاع استاندارد هواپیما ارتفاع هواپیما طبق جداول فنی پرواز
arresting gear دستگاه کم کننده سرعت هواپیما در روی باند دستگاه مهار هواپیما
race ring رینگ و پایه مسلسل
continuum رشته مسلسل تسلسل
pom-pom مسلسل خودکار دورزن
pom-poms مسلسل خودکار دورزن
suite رشته مسلسل اپارتمان
peals صدای مسلسل غوغا
pealing صدای مسلسل غوغا
pealed صدای مسلسل غوغا
peal صدای مسلسل غوغا
suites رشته مسلسل اپارتمان
skate mount رینگ و پایه مسلسل
soritical مبنی برقیام مسلسل
tracts داستان یانمایشنامه ویاحوادث مسلسل
tract داستان یانمایشنامه ویاحوادث مسلسل
sten مسلسل سبک 9 میلمتری انگلیسی
pill box خانه کوچک اشیان مسلسل
In chronological order. بترتیب تاریخ ( بطور مسلسل )
pom pom مسلسل خود کار02 تا 04میلیمتری
aircraft cross servicing سرویسهای متقابله دستگاههای هواپیما سرویس جنبی دستگاههای هواپیما
aprons محوطه اسفالت مقابل اشیانه هواپیما محوطه بارگیری هواپیما
apron محوطه اسفالت مقابل اشیانه هواپیما محوطه بارگیری هواپیما
twittering صداهای مسلسل ومتناوب ایجاد کردن
chain react دچار واکنشهای مسلسل وزنجیری شدن
twitter صداهای مسلسل ومتناوب ایجاد کردن
panoramically بشکل دورنمای مسلسل بطوروسیع و پیوسته
unilinear دارای تغییرات مسلسل از اغاز تا پایان
twitters صداهای مسلسل ومتناوب ایجاد کردن
catenate چون دانههای زنجیر مسلسل کردن
seriate دارای تسلسل یاشماره ترتیب مسلسل
skate mount پایه دوار مسلسل روی خودرو
twittered صداهای مسلسل ومتناوب ایجاد کردن
troop space جای انفرادی در هواپیما یاکشتی محوطه لازم برای تامین جا برای حمل پرسنل وبارهای انفرادی انها درکشتی یا هواپیما
goldie علامت درگیر شدن سیستم کنترل پرواز خودکار و پرتاب بمب خودکار هواپیما با هدف و انتظار هواپیما برای دریافت فرمان کنترل از زمین
nordenfelt یکجور مسلسل که سوئدی اختراع کرده است
clear way محوطه بالاکشیدن هواپیما محوطه کندن هواپیما از زمین
accession number نمره مسلسل کتابی که به کتب کتابخانه افزوده میشود
pantoscope دوربین عکاسی که عدسی گردنده داردوازدورنمای مسلسل عکس برمیدارد
panoramic camera دوربین عکاسی که عدسی گردنده داردو ازدورنمای مسلسل عکس برمیدارد
go around mode روش کنترل مخصوص کندن هواپیما از زمین روش کنترل صعود هواپیما
altitude height سطح مبنای اندازه گیری ارتفاع هواپیما ارتفاع هواپیما از سطح مبنا
command speed سرعت تعیین شده هواپیما سرعت پیش بینی شده برای هواپیما
apparent altitude ارتفاع فاهری هواپیما ارتفاع عملی هواپیما
flight control دستگاه کنترل پرواز هواپیما کنترل هواپیما
aircraft block speed سرعت خالص هواپیما سرعت هواپیما از نظرتئوریکی
point of no return نقطه حداکثر شعاع عمل هواپیما اخرین حد شعاع عمل هواپیما
to take medical advice دستوراز پزشک گرفتن دستورطبی گرفتن
ramp سکوی هواپیما سکوی در جا زدن هواپیما
ramps سکوی هواپیما سکوی در جا زدن هواپیما
gripped طرز گرفتن وسیله گرفتن
grip طرز گرفتن وسیله گرفتن
calebrate جشن گرفتن عید گرفتن
gripping طرز گرفتن وسیله گرفتن
slag کفه گرفتن تفاله گرفتن
grips طرز گرفتن وسیله گرفتن
clams بچنگال گرفتن محکم گرفتن
clam بچنگال گرفتن محکم گرفتن
to seal up درز گرفتن کاغذ گرفتن
take in <idiom> زود گرفتن ،مطالب را گرفتن
interlinks مسلسل کردن بهم جفت کردن
interlinking مسلسل کردن بهم جفت کردن
interlinked مسلسل کردن بهم جفت کردن
interlink مسلسل کردن بهم جفت کردن
altitude azimuth عقربه نشان دهنده ارتفاع هواپیما دستگاه نشان دهنده ارتفاع هواپیما
azimuth guidance هدایت هواپیما از نظر سمتی هدایت سمتی هواپیما
concatenate مسلسل کردن الحاق کردن
submachinegun مسلسل خودکار یانیمه خودکار
air transportable sonar سونار مخصوص هواپیما سونار قابل حمل با هواپیما سونار قابل حمل هوایی
flying machine هواپیما
airplain هواپیما
air plane هواپیما
tailplane دم هواپیما
anti-aircraft ضد هواپیما
escadrille 6 هواپیما
one aircraft was shot down یک هواپیما
air craft هواپیما
aeroplanes هواپیما
airplanes هواپیما
planed هواپیما
flight هواپیما
plane هواپیما
aircraft هواپیما
aeroplane هواپیما
planes هواپیما
planing هواپیما
airplane هواپیما
plane صاف هواپیما
crewing خدمه هواپیما
crewed خدمه هواپیما
crew خدمه هواپیما
crews خدمه هواپیما
hangars اشیانه هواپیما
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com